خاطره

لحظه شهادت شیخ جواد قاسم‌پور آرانی

یکی از همرزمان شهید شیخ جواد قاسم‌پور آرانی گفت: شب عملیات تیربارهای دشمن و آرپی‌جی یازده‌ها و سلاح‌های دیگر به کار افتادند و من مجروح شدم ولی در همان لحظه، نظرم متوجه حاجی بود. دیدم که او افتاد در حالی که خون از سر و صورتش می ریخت.
کد خبر: ۲۴۰۰۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۳۱

انتشار خاطرات شهیدی که رهبر انقلاب چندین بار از او یاد کردند/ «دلیل» آمد

حمید حسام با اشاره به ویرایش مجدد کتاب خاطراتی درباره شهید چیت‌سازیان با عنوان «دلیل» گفت: در این اثر خاطراتی از زبان همرزمان و خانواده شهید چیت‌‌سازیان درباره وی روایت شده است.
کد خبر: ۲۴۰۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۳۱

رزمندگان مجروح تا پای جان می‌جنگیدند

یکی از مدافعان خرمشهر گفت: در اوج مقاومت خونین شهر هر رزمنده‌ای مجروح می‌شد، به عقب نمی‌رفت و تا توان داشت، می‌جنگید. شهید رضا دشتی چند بار مجروح شد. زخم‌هایش عفونی شده بود و وقتی می‌گفتیم برو پشت جبهه درمان کن، می‌خندید و می‌گفت می‌روم داخل شط شنا می‌کنم، بوی عفونت تنم می‌رود!
کد خبر: ۲۴۰۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۳۱

جواهرهای عشق و از خودگذشتگی را برایم به یادگار گذاشت

اگر اکنون مهربان هستم و گذشت دارم، نشان از تمام درسهایی است که در آن دوران از دایی عبدالله یاد گرفتم و چون جواهری آنها را در وجودم پرورانم. روزی من نیز چون ایشان برای آیندگان به میراثی خواهم گذاشت که بالاترین میراث‌ها است.
کد خبر: ۲۳۹۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۷

بچه‌های رزمنده به من «مادر جبهه» می‌گفتند

یکی از رزمنده‌ها کاغذی را از جیبش بیرون آورد و پاره کرد. وقتی علتش را پرسیدم گفت: «6 ماه است مادرم را ندیده‌ام. احساس دلتنگی کردم و برایش نامه نوشتم. اما شما را که دیدم حس کردم مادرم به جبهه آمده و نامه را پاره کردم.» از آن به بعد بچه‌های رزمنده مرا «مادر جبهه» صدا می‌کردند.
کد خبر: ۲۳۹۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۶

ناگفته‌ای از زندان الرشید/ بعثی‌ها مجروحین را بیشتر شکنجه می‌کردند

یکی از آزادگان درباره دوران اسارت گفت: ما که سالم بودیم کمتر شکنجه می‌شدیم اما مجید با وجود جراحت و زخمی که داشت کلی شکنجه شد. مسعود سهیلی نیز زمانی که اسیر شد از ناحیه کمر قطع نخاع شده بود و شدت جراحاتش به حدی بود که به محض رسیدن به استخبارات به شهادت رسید.
کد خبر: ۲۳۹۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۶

پاهای بهشتی منیره

شهیده منیره ولی‌زاده در سه سالگی در اثر بمباران دشمن به سختی مجروح شد و از آن زمان تا پایان عمر روی ویلچر نشست. وی به علت شدت جراحات در سنّ 17 سالگی به شهادت رسید.
کد خبر: ۲۳۹۴۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۵

روزی که ضدانقلاب می‌خواست دودمان مردم کردستان را بر باد دهد

مسئول نیروهای ضدانقلاب رو کرد به من و گفت: بچه به جوانیت رحم کن و در حالی که می‌خواست از مسجد بیرون برود گفت: همین حالا امر می‌کنم با توپ و خمپاره دودمانتان را بر باد دهند.
کد خبر: ۲۳۹۳۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۴

مادر بیا من را ببوس شاید دیگر مرا نبینی

مادر شهید الیاس حاجیانی در بیان خاطره ‌ای از فرزند شهیدش گفت: روزی الیاس به من گفت؛ مادر بیا من را ببوس شاید دیگر مرا نبینی.
کد خبر: ۲۳۹۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۳

به مناسبت چهارمین سالگرد تأسیس لشکر فاطمیون؛

عملیات‌هایی که دست «ابوحامد» بود ما کمترین تلفات را دادیم/ «رضا بخشی» پس از فتح منطقه «ملیحه» فاتح شد

آدم عجولی نبود، یعنی هر تصمیم که می گرفت بواسطه تدبیری بود که داشت. مثلاً در عملیات هایی که دست ابوحامد بود ما کمترین تلفات را دادیم. چون با دقت شناسایی و تمام جوانب کار را می سنجید، بعد عملیات را شروع می کرد.
کد خبر: ۲۳۸۹۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۲

نماز جماعت در سلول‌های تنگ هم ترک نشد

عراقی‌ها 20 نفر را می‌ریختند توی سلول کوچک. آنقدر جا تنگ بود که بچه‌ها حتی نمی‌توانستند پایشان را دراز کنند؛ با این حال، نماز جماعت بچه‌ها ترک نمی‌شد.
کد خبر: ۲۳۸۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۰

خاطره ای از سرتیپ خلبان اکبر زمانی؛

کماندوهای هوابرد حساب بعثی‌ها را رسیدند/ پرستار تا بعثی‌ها را دید، غش کرد

همین که اسرای عراقی پایشان را داخل هواپیما گذاشتند، یکی از خانم‌های پرستار با صدای وحشتناکی شروع به جیغ کشیدن کرد و حالت تشنج و عصبی پیدا کرد. دو پرستار دیگر که آن‌ها هم حال و روز خوشی نداشتند، سعی می‌کردند همکارشان را آرام کنند.
کد خبر: ۲۳۸۹۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۰

ماجرای هلاکت یک سرباز عراقی/ خدا انتقام شهادت همرزمم را گرفت

ناگهان کامیون افتاد در دست‌انداز و سرباز عراقی تعادل خود را از دست داد؛ سر تفنگ مسلحش زیرچانه‌اش قرار گرفت و سه تیر از لوله تفنگش خارج شد.
کد خبر: ۲۳۸۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۰

حفاظت شغل نیست عشق است

یکی از فرماندهان سابق سپاه انصارالمهدی(ع) گفت: مجموعه حفاظت پیش از این‌که یک سازمان حرفه‌ای متکی بر امکانات و تجهیزات باشد، متکی بر اعتقاد به اسلام و انقلاب بود. حفاظت در ایران دارای بعد اعتقادی است. این وجه تمایز بین حفاظت از شخصیت‌ها در ایران و جهان است.
کد خبر: ۲۳۸۷۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۸

قول دادیم؛ یا خرمشهر یا شهادت

تابلو ترکش خورده- جاده کیلومتر ۲۵ خرمشهر- را نشان می‌داد که عراقی‌ها به کلمه معمره تغییر داده بودند. ولی ما یادمان نرفته بود در دارخوین به هموطن‌مان چه قولی داده بودیم؛ یا خرمشهر یا شهادت.
کد خبر: ۲۳۸۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۸

کارت دانشجویی مرا از مرگ نجات داد

عراقی ها نگاهی به من کردند و گفتند: ما تمام مدارکت را در بصره پیدا کردیم. حرفت با مدراکی که ما داریم جور درمی‌آید. بعد همه مدارک را ریختند جلوی من و نشانم دادند. کارت دانشجویی مرا از مرگ نجات داد.
کد خبر: ۲۳۸۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۸

زود باش مرا بکش

یک افسر عراقی بالای سر ما آمد؛ کلتش را در آورد و روی سر یک بسیجی گذاشت. نوجوان بسیجی گفت: «من برای پیروزی آمدم و شهید شدن منتهای آرزوی من است. اگر قرار بود از کشته شدن بترسم و به امام بد بگویم، غلط کردم به جبهه بیایم. زود باش مرا بکش …».
کد خبر: ۲۳۸۵۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷

نمازش را نشکست، دستش را شکستند

نماز شعبان یک جورهایی خیلی خاص بود، هول‌هولکی نبود. از ترس سربازان عراقی هیچ‌وقت خدا مخفی نماز نمی‌خواند. لج‌بازی‌اش با عراقی‌ها به‌خاطر نمازش زبان‌زد عام و خاص بود. سرباز عراقی به خاطر نمازهای شعبان هر دو دستش را شکست.
کد خبر: ۲۳۸۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷

فامیل رجوی‌ام، من را نزنید/ اسیر ترکمن عکس امام خمینی(ره) را بوسید

بعدازظهر چند اسیر جدید را به کمپ آوردند. نام خانوادگی یکی از آن‌ها رجوی بود. با کابل به جانش افتادند. رجوی برای این که از ضرب و شتم عراقی‌ها خلاص شود، به نگهبان‌ها گفت: من از بستگان مسعود رجوی‌ام، شما حق ندارید منو کتک بزنید!
کد خبر: ۲۳۸۵۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷

شعاری که روزه‌ اسرا را باطل می‌کرد

عراقی‌ها می‌خواستند شعاری علیه امام خمینی(ره) سر دهیم؛ اما ما متحد شدیم تا هیچ شعاری ندهیم و اگر عراقی‌ها پرسیدند چرا شعار نمی‌دهید؟ بگوییم امروز، روز اول ماه مبارک رمضان است و اگر شعار بدهیم روزه ما باطل می‌شود.
کد خبر: ۲۳۸۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷

پربیننده ها