خبرگزاری دفاع مقدس، امروزه با عنوان رویکردهای به اصطلاح نوین درعرصه مناسبات انسانی مشاهده می شود، مسائل راهبردی که اسلام علوی در قرن های دور و از زبان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) به جهانیان عرضه داشته است، آنچنان بدیل وکاربردی است که هر منصف به دور ازعنادی را وادار به فرو آوردن سر تعظیم به رسم ادب درپیشگاه عقل و منطق مکتب علوی می نماید.
لذا حضرت علی(ع) می فرمایند: "اسلام پرچمی است که برای راهنمایی پویندگان راه خدا نصب شده و آبشخوری است که وارد شوندگان آن سیراب می شوند، راهنمایی همیشه روشن، شعله روشن بخش، برهانی نیرومند، و نشانه ای بلند پایه است." (1)
آنچه منطقی به نظر می رسد و وقوف بر مایه مباهات است، تکیه بر اندیشه نای مکتب علوی است که در گذشته دور به آن پرداخته و شگفتی عام و خاص را رقم زده که ضرورت توجه به چنین اندیشه ای نه تنها ما را بی نیاز ازاندیشه های به ظاهراصولی غرب وا می دارد بلکه می تواند اندیشه ناب علوی را به جهانیان نشان دهد و به جهانیان قبولاند که این مکتب دارای مبانی متقن و براهین منطقی واستدلال خدشه ناپذیر است.
حال، نباید به این رویکرد بسنده کرد بلکه باید برای ترویج اندیشه ی ناب علوی که جهان و ابنای بشر تشنه براهین منطقی آن است همت گمارد و با تشکیل اتاق فکردراین زمینه به نحو احسن در بسط این تفکر ناب قدم گذاشت تا درنهایت چنین تفکری حداقل به عنوان مکتبی نو ودرعین واحد قدیمی به عنوان پارادایمی درعرصه نظریات موجود احراز وجود کند و به عنوان رهیافتی منسجم و حاکم در عرصه بین الملل به حیات خود ادامه دهد.
در واقع ضرورت فضای امروز ایجاب می کند از منظر اسلام به عنوان مکتبی دارای دیدگاه نو و منسجم که دارای برنامه دقیق و متقن می باشد، نظریه پردازی در این حوزه را که کم به آن بها داده شده استمرار داد.
با دقت در فرآیند جهانی روابط دیپلماتیک، به وضوح مشاهده می شود که در نظام بین الملل برخاسته از خرد تکثرگرای سیاسی، بازیگران این نظام به دنبال کشف نقاط مشترک برای برقراری روابط فی مابین بر سر کسب منافع و به فراخور آن، تأثیر گذاری بهتر در جهت بازی گردانی بهینه تر هستند.
بدین منظور، بازیگران نظام بین المللی برای تحقق اهدافشان، نیازمند راهبردی اصولی در جهت کسب پرستیژ بهتر و اعتماد سازی اساسی تر در تبادلات و مناسبات بین المللی خود با دیگر همنوعان عرصه بین الملل هستند و بر این اساس هر بازیگری که از برنامه راهبردی منطقی تر و اصولی تر پیروی کند، بالطبع در جهت اهداف مورد نظر خود پیشروتر و موفق تر جلوه گر خواهد بود.
بدین اعتبار، اکنون که جایگاه اخلاق در مناسبات سیاسی مورد توجه قرار گرفته دلیلی برعدم حضور دین در مناسبات سیاسی مشاهده نمی شود، چرا که اخلاق یکی از مؤکدات ادیان، به خصوص دین مبین اسلام و به مراتب اولی تر مذهب تشیع علوی می باشد.
لذا به نظر می رسد که دستگاه دیپلماسی کشورهای مسلمان و شیعی با عنایت به پیشینه اخلاقی – سیاسی مکتب تشیع، می توانند اخلاق اسلامی و علوی خود را در مناسبات بین المللی و مذاکرات دیپلماتیک به عنوان راهبردی اصولی طراحی نموده و از این منظر به کسب اعتبار در جهت منافع ملی خود بپردازند.
منبع؛
1) نهج البلاغه، ترجمه دشتی - سیر رضی، خطبه 198