«مسعود اخوانفرد» از جمله حقوق دانانی است که در حوزههای مختلف حقوقی و به خصوص مسائل مربوط به حقوق بینالملل فعالیتهای گوناگونی داشته است وی که مدرک خود را در رشته همین رشته از داتشگاه استراسکلاید انگلیس اخذ کرده در حال حاضر مدیر گروه علمی پژوهشی "حقوق دفاع مقدس" در پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس و عضو هیئت علمی دانشگاه است. متن زیر حاصل گفتوگوی خبرگزاری دفاع مقدس با دکتر اخوانفرد در خصوص پیگیریهای حقوقی مربوط به حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرانی در ۱۲ تیرماه سال ۶۷ است.
با توجه به شواهد موجود نظامی و سیاسی حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری، آیا ادعای آمریکا برای غیر عمدی بودن این حادثه را درست میدانید؟ اصول و قواعدی که نشان دهد از منظر بین المللی آمریکا قوانین را نقض کرده تبیین بفرمایید؟
رویه و ادعای آمریکا همواره تکذیب جنایات خود پس از ارتکاب جرم است که به لحاظ سابقه منفی و دروغگویی های مکرر آنها قابل اتکا نیست.
ما در خصوص سوابق آمریکا در عرصه مباحث حقوق بین الملل و مشخصا در رابطه با موضوع ناو وینسنس بحث و مقوله نگاه غیر صادقانه و منافقانه و اتخاذ سیاست های دو گانه و یک بام و دو هوا را مشاهده می کنیم.
آمریکا از یک طرف مدعی داشتن تکنولوژی های گوناگون و برتر است یعنی با توانمندی های علمی مدعی است که بر اعمال واقدامات خود تسلط دارد. با توجه به این موضوع نمی توانیم بگوییم آمریکا کاری را ناخواسته و غیر عمدی و از روی عدم توانایی علمی و اجرایی انجام می دهد و یا اینکه تجهیزات تکنولوژیک ناو وینسنس فرق پرنده های هوایی، هلیکوپتر، هواپیمای نظامی و غیر نظامی را تشخیص می دهد یا نمی دهد. اگر تشخیص نمی دهد پس امریکا دارای تکنولوژی برتر نیست.
بهر حال آنچه مسلم است اینکه آمریکا در این رابطه چه بطور عمد و چه غیر عمد به وظیفه خود عمل نکرده است و مسوول پاسخگویی به اقدامات خود میباشد. آمریکا باید هواپیمای مسافربری را می شناخت که براساس بررسی های جعبه سیاه و برقراری تماس های آخر با هواپیما نشان می دهد که ناو وینسنس هواپیما را شناسایی کرده است. به عبارت دیگر اگر آنها اشتباه هم کرده باشند به چه دلیل و چرا به فرمانده این ناو که هواپیما را مورد هجمه قرار داده است مدال افتخار اهدا می کند!
در اصول و ضوابط همه کشورها و نیز حقوق بین الملل هیچگاه حمله به جان مسافران بی گناه اعم از زن و بچه و سالخورده و انسانهای غیر نظامی که در محیط بسته هواپیما و با اعتماد به این حداقلهای حقوق بشری از شهری و یا کشوری در حال مسافرت هستند قابل پذیرش نیست.
با توجه به برهه زمانی که این اتفاق افتاد آیا آمریکا هدف خاصی را دنبال می کرد، هدف آمریکا چه بود؟
برای پاسخ این سوال باید اقدامات قبلی و بعدی امریکا را در ظرف زمانی خودش تحلیل کنیم. آمریکا در زمان حمله صدام به ایران (که به عنوان آغازگر جنگ از سوی سازمان ملل نیز مطرح شد) به عناوین مختلف از او حمایت می کند. دراواخر ۸ سال دفاع مقدس وحدود ابتدای سال ۶۷ که ما با با حمله ددمنشانه شیمیایی رژیم بعث عراق و صدام به حلبچه مواجه میشویم سکوت و حمایت آمریکا هیچ گونه توجیهی ندارد. همین دولت امریکایی که بعدها کشور عراق را به بهانه و عنوان استفاده کننده از سلاح کشتار جمعی مورد حمله قرار میدهد در آن زمان از حملات صدام حمایت می کند.
در طول دوران دفاع مقدس بارها صدام بر خلاف تمام موازین حقوق بین الملل به کشتی های غیر نظامی و نفت کش های ایرانی حمله می کند. شهرها، روستاها و اهداف غیر نظامی را مورد هجمه قرار می دهد که از سوی کنوانسیون های بین المللی از جمله کنوانسیون های ۴ گانه ژنو تمام این اقدامت جنایات جنگی محسوب میشود و آمریکا نیز به عنوان حمایت کننده اعمال جنایت بار شریک عراق محسوب می شود.
پس از این وقایع مشاهده می کنیم که آمریکا در نیمه اردیبهشت سال 67 مستقیم وارد جنگ بین ایران و عراق می شود و به نیروهای جمهوری اسلامی در فاو حمله می کند. پس از آن می بینیم در ۱۲ تیرماه نیز به هواپیمای مسافربری حمله میکند و پس از آن هم فشارهای بین المللی برای نجات صدام آغاز می شود. این مجموعه اقدامات نشان می دهد که حرکت و حمله آمریکا توسط ناو وینسنس جزئی از سناریوی از پیش آماده شده است و به نوعی به ایران و جهانیان پیغام می دهد که ما آماده ایم برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران تا پای ساقط کردن هواپیمای مسافربری نیز پیش برویم و هر جنایتی را انجام دهیم.
البته این مورد اولین بار نبود. این حرکت آمریکا در زمان پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که ژاپن تسلیم شده بود نیز اتفاق افتاد و آمریکا برای امتحان سلاح های کشتار جمعی و به رخ کشیدن قدرت خود به جهانیان بمب اتم را در دو شهر ژاپن به کار گرفت و هزاران نفر را در آن واحد از بین برد. این اقدامات آمریکا نشان از روحیه استکباری و جنایتبار دولتمردان این کشور است .
در قضیه بسیار مشکوک ۱۱ سپتامبر و حملات بهانه جویانه به افغانستان نیز رد پای دولت امریکا و این سناریوی تکراری قابل تشخیص است.
آیا امریکا توانست به اهداف خود برسد؟
ابدا. نشانه های مختلفی از عدم توفیق آنها در نزد افکار عمومی جهانیان وجود دارد که نتیجه اش گسترش آگاهی و نفرت مردم در کشورهای مختلف بر علیه این شیوه های بربریت صفتانه است.
واکنش مقامات قضایی و دیپلماسی کشور چه بود؟
ظاهرا یادداشتهای اعتراض و شکایت از سوی مقامات سیاسی و قضایی ایران به مجامع بین المللی و بویژه سازمان ملل و ایکائو ارسال شد.
کارهای حقوقی صورت گرفته برای محکوم کردن این جنایت از سوی ایران چه بود؟
اطلاعی که در دست است اینکه امریکا با پذیرش خطای خود خسارت هواپیما و خون بهای مسافران را تقبل کرده و پرداخت کرده است اما با روش چراغ خاموش که تبعات سیاسی و عملیات روانی علیه خودشان ببار نیاورد.
با توجه به اینکه ناو وینسنس در داخل آبهای سرزمینی ایران هواپیمای ایرباس را مورد هدف قرار داد این موضوع را به لحاظ حقوقی تبیین کنید.
همانگونه که قبلا بیان شد اصل حمله به هواپیمای غیر نظامی بر اساس حقوق بین الملل عملی غیر صحیح و قابل پیگرد است. اما ورود به آبهای سرزمینی نیز بر طبق کنوانسیونهای بین المللی و منجمله کنوانسیون سوم حقوق دریاها 1982 عملی خلاف حقوق بین الملل تلقی میشود.
آیا آمریکا جبران خسارتی هم کرد؟
از حیث کنوانسیون های بین المللی و از حیث ضوابط ایکائو حمله به هواپیمای مسافربری محکوم است. ایران به ایکائو شکایت کرد و آمریکا حاضر شد جبران خسارت کند و اعلام کرد که اشتباه خود را می پذیرد. البته اینکه چه میزان جبران خسارت کرده است جای بحث جدی و جداگانه ای دارد اما اینکه آمریکا به حرکت غیر انسانی خود اذعان و اعتراف میکند نشان دهنده اثبات ادعای ایران و پذیرش خطا از سوی آمریکاست.
آیا محکمهای بینالمللی وجود دارد که امریکا را بهعنوان جنایتکار محکوم کند؟
این موضوع یکی از خلأهای بزرگ حقوق بین الملل است که فقط تا تحت تعقیب قرار دادن افرادی مثل هیتلر و یا جنایتکاران دیگر ضابطه وجود دارد. مثلا در دادگاه نورنبرگ می توان جنایتکاران جنگی را محاکمه کرد یا در دادگاه دیگری موضوع جنایتکاران صرب را پیگیری و بررسی می کنند. اما جایی که بحث یک کشور باشد که او را محکوم کرده و بگوید جنایتکار است در حقوق کیفری بین الملل چنین خلایی داریم. رژیمی مثل صدام یا رژیم اشغالگر قدس یا حرکت آمریکا که در قضیه ناو وینسنس که جنایاتی مرتکب شده اند و باید مجازات شوند در ضوابط حقوق کیفری بین الملل جایگاهی ندارند و حتی دیوان کیفری بین المللی راجع به این کشورها نظر نمی دهد.
دستگاه های دیپلماسی و حقوقی کشور چه اقداماتی را پس از این واقعه اتخاذ کردند؟
طبق ضوابط اینترپل امکان تحریم و تعقیب و پیگیری جنایتکاران و متخلفین بین المللی وجود دارد حال پیاده سازی این تحریم و تعقیب ها و تحت تعقیب قرار دادن اشخاص منوط به وجود توافقات دو جانبه دولتها است. ما در سالهای اخیر با تحریم اشخاص حقیقی از طرف آمریکاو اتحادیه اروپا بر علیه ایران مواجه شدیم. کاری که اساسا در عرصه حقوق ین الملل بی سابقه بوده است تحریم هایی است که در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و نیز تعدادی از کشورهای غربی نظیر امریکا در سالهای گذشته انجام و اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی اورده شد و برخی افراد و شرکت ها در لیست تحریم قرار گرفتند و مقرر شد تا کشورهایی که به این مصوبات توجه نکنند مجازات شوند.
کاری که جمهوری اسلامی ایران و بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی در تحریم چندتن از نظامیان آمریکایی در خصوص ماجرای ناو وینسنس انجام داد بر طبق موازین حقوقی و به نوعی اقدام تلافی جویانه و مقابله به مثل و دفاعی بوده و به هیچ عنوان تهاجمی عمل نکرده ایم. به هرحال می توانیم تعدادی از افرادی که در قضیه ناو وینسنس دخالت داشتند را در لیست تحریم قرار دهیم. نظیر اقدامی که در خصوص تعدادی از سران جنایتکار رژیم صهیونیستی در برخی کشورهای اروپایی اتفاق افتاد.