12 تیر و حمله به هواپیما ایرانی توسط امریکا بهانه ای شد برای گفت وگو با دکتر بیژن پیروز استاد روابط بین الملل عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تا در این خصوص نظر این استاد دانشگاه را جویا شویم.
با وجود گذشت 26 سال از حادثه دوازدهم تیر آیا اساسا شکایتی از جانب ایران در این مسئله صورت گرفته است کم و کیف این ماجرا به چه نحوی بوده است ؟
بله ، شکایت صورت گرفته است ، حدودا یک سال پس از این ماجرا کشورمان به دیوان بینالمللی دادگستری لاهه و شورای امنیت و همین طور ایکائو(سازمان بینالمللی هوانوردی کشوری ) شکایتی تنظیم و ارائه کرد .
چرا یک سال پس از این حادثه ؟
بخاطر اینکه بهرحال جمع آوری اطلاعات در این زمینه و اثبات برخی مسائل در این پرونده به زمان نیاز داشت ، البته این که مدتی بعد شکایت صورت گرفته مشکل خاصی ندارد و یک ضعف محسوب نمی شود .
نتیجه این شکایت کشورمان به چه انجامید ؟
ایران پس از مدتی با دریافت غرامت از آمریکا از ادامه پیگیری شکایتش منصرف شد اما هیچ گاه اعلام نکرد که با دریافت غرامت رضایت داده است .
چه شد که با دریافت غرامت این پرونده بسته شد ؟
فضای سیاسی آن زمان ایران به گونه ای بود که شرایط پیگیری ادامه شکایت ممکن نبود از طرفی امریکایی ها فضا سازی های رسانه ای خودشان حتی ایران را مقصر میدانستند و میگفتند که ما حاضر به پرداخت غرامت هستیم اما ایران قبول نمیکند در نتیجه برخی فشار ها بر کشورمان وارد شد که مجبور شدیم به دریافت غرامت بسنده کنیم . البته شاید این تنها چیزی بود که ایران می توانست از آمریکا بگیرد در واقع در این دست شکایات هیچ اهرم فشار و پشتوانه ای برای اجرای احکام و محکومیت ها وجود ندارد .
آیا صرف پرداخت غرامت میتواند ضرر و زیان های معنوی خانواده قربانیان را هم جبران کند ؟
قطعا این گونه نیست ، و امریکایی ها و یا هیچ کس دیگر هیچ گاه نمیتواند جای خالی قربانیان را برای خانواده شان پر کند و ضربه های روحی آنها را جبران کند .
جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بر سر دریافت غرامت این پرونده به توافق رسیدند یا آمریکایی ها به پرداخت غرامت از سوی دادگاه بین المللی محکوم شدند ؟
این پرونده محکومیتی برای آمریکا نداشت ، هرچند اگر هم محکومیتی در کار بود نمی توانست چاره ساز باشد چنان چه آمریکایی ها در پرونده نیکاراگوئه مدت هاست محکوم شده اند اما عملا هیچ اقدامی در این راستا از آنها دیده نمی شوند . آمریکا خودش را یک ابر قدرت می داند و حتی این قوانین هم به دست خود آنها نوشته شده پس امتیاز گرفتن از آنها در اینگونه پرونده ها سخت است مگر اینکه توافقی صورت گیرد .
پس چرا آمریکایی ها به پرداخت غرامت رضایت دادند ؟
ببینید آمریکایی ها هیچ گاه عملی که به ضررشان باشد انجام نخواند داد ، آنها این کار را کردند و این غرامت را پرداخت کردند تا بتوانند در پرونده لاکربی هم غرامت دریافت کنند ، در این مسئله به نظر من یک بی تجربگی توسط کشورمان صورت گرفته چرا که میشد با طولانی کردن این پرونده ، منتظر ماند و دید آمریکایی ها در مورد هواپیمای کره جنوبی چه درخواستی از شوروی دارند و ایران هم همین خواسته را از امریکایی ها طلب میکرد .
همانطور که اشاره کردید موارد مشابهی نظیر هواپیمای کره جنوبی که توسط شوروی ساقط شد و یا ماجرای لاکربی وجود دارد ، تفاوت این حادثه ها با حادثه ای که برای ایرباس ایرانی رخ داد در چیست ؟
در حادثه کره جنوبی که به نام پرواز 007 هم مشهور است ، هواپیما از مسیر خودش منحرف شده بود حتی اسنادی هم وجود دارد مبنی بر اینکه این هواپیما ، یک پرواز جاسوسی بوده است که از طرف آمریکا ماموریت شناسایی مناطق نظامی شوروی را داشته است ، چون این هواپیما دقیقا بالای یک منطقه نظامی در شوروی ساقط شد و تجهیزات جاسوسی را هم بهمراه داشت ، اما قبل از ساقط کردن هواپیما شوروی با به پرواز درآوردن یک سوخو و اعلام خطر و شلیک به سمت هواپیما خواسته بود اورا متوجه خود کند اما هواپیمای کره ای بدون توجه به هشدار های سوخوی شوروی به مسیرش ادامه داد که در نهایت شوری این هواپیما را ساقط کرد . اما در حادثه لاکربی ، قذافی پیشنهاد فروش موشک به ایران را داد به شرط اینکه آنرا نه تنها علیه عراق ، بلکه علیه سایر کشور های منطقه استفاده کند ، اما ایران این شرط را نپذیرفت و قذافی از ایران کینه ای به دل گرفت و خواست با منفجر کردن این هواپیما و انتساب آن به ایران اینگونه انتقام بگیرد اما موفق نشد .
در این سوانح هم تنها غرامت پرداخت شد ؟
بله اما غرامتی که به قربانیان این حوادث پرداخت شد چندین برابر مبلغی بود که به ایران پرداخت شد هرچند اگر هزاران برابر آنها هم به خانواده قربانیان داده می شد نمیتوانست جبران خسارات وارده را کند .
چرا غرامت پرداخت شده در حوادث مشابه چندین برابر حادثه ایرباس ایرانی بود ؟
در پرونده لیبی ، قذافی بخاطر اینکه فکر میکرد راه ماندن و دوام قدرتش صلح با غرب است ابتدا با پذیرفتن مسئولیت حادثه لاکربی اعلام کرد که حاضر است هرچه که غرب طلب کند در ازای آن پرداخت کند اما در پرونده شوری وضع کمی متفاوت بود ، معمولا در این موارد کشوری که قدرت و نفوذ بیشتری دارد پیروز است و در این مورد هم آمریکایی ها با نفوذ و قدرتی که داشتند مبلغ کلانی از شوروی بعوان خسارت دریافت کردند .
چرا بیمه های هوایی در این حوادث ورود نکردند ؟
این هواپیما ها هیچ یک در برابر بمب گذاری یا حملات موشکی و... بیمه نبودند ، و فقط در برابر سقوط و یا نقص فنی بیمه بوده اند برای همین بیمه به راحتی از کنار این مسئله عبور می کند و هیچ اتهامی هم متوجه ان ها نیست .
با توجه به اینکه این پرواز بین اللملی بود چرا کشورهایی که اتباع آنها در میان قربانیان بود به این مسئله عکس العملی نشان ندادند ؟
آنها می توانستند این کار را انجام دهند اما معتقدم نخواستند که این کار را صورت دهند ، به خاطر دارم هیئتی از کره جنوبی در یک هواپیمای مسافربری به نیت برقراری صلح بین ایران و عراق و مذاکره به سمت عراق در حرکت بودند اما صدام هواپیمای آنها را در آسمان ساقط کرد و هیچ مقامی از کره جنوبی اعتراضی نداشت !
اگر هواپیمایی در خطوط هوایی بین المللی در حال تردد باشد آیا شناور های جنگی صرف اینکه هواپیما را تهدیدی برای خود پنداشته اند میتوانند اقدام نظامی کنند ؟
بله یک شناور می تواند در صورتی که در آب های بین اللملی حضور داشته باشد اگر پرنده یا شناوری را تهدیدی علیه خود بیند اقدام کند .
طبق اعتراف نظامیان آمریکا ناو وینسنس در زمان این حادثه در آب های ایران حضور داشته است ، دلیل حضور ناو در آبهای کشورمان چه بود ؟
آمریکایی ها در زمان آغاز جنگ نیابتی صدام علیه ایران حمایت های بسیاری از عراقی ها کردند و این موضوع بر کسی پوشیده نیست .حتی وقتی عراق به اشتباه ناو آمریکایی استارک را مورد هدف قرار داد غربی ها عراق را مقصر اعلام کردند اما عملا هیچ اقدامی صورت ندادند . ماموریت نیروی دریایی ایالات متحده هم بر خلاف ادعای ایالات متحده که قصدشان را تامین امنیت خلیج فارس عنولن می کنند ، این بود که با نا امن کردن خلیج فارس برای کشتی های ایرانی از طرفی بتواند ضربه مهلکی به ایران وارد کند و از طرفی با جلوگیری از صادرات نفت ایران و افزایش تولید عربستان قیمت نفت را بشدت پایین بیاورد تا شوروی هم ضرر مالی جدی کند . همچنین همین ناو وینسنس توسط هلی کوپتر هایی که در اختیار داشت بسیاری از قایق های تندرو و حتی ماهیگیری ایرانی را هدف قرار داد در برخی موارد شناور هایی که در سواحل کشورمان مستقر بودند مورد حمله آمریکایی ها واقع می شدند اما متاسفانه چندان به این موضوع و قربانیان آن توجه نمی شود .
همانطور که می دانید به نظامیان ناو وینسنس مدال مبارزه اهدا شد ، نشانی که به نظامیانی اهدا می شود که با سرعت و دقت آتش گشوده اند ، آیا این موضوع نمیتواند رد کننده اداعای امریکایی ها مبنی بر اشتباه گرفتن هواپیما باشد ؟!
بله این موضوع هم میتواند موکد این باشد که هیچ اشتباهی صورت نگرفته و آنها صرفا میخواستند هواپیمای ایران را هدف قرار دهند و این مدال هم بر عملکرد آنان صحه میگذارد ، حتی آنها رادرا های مختلفی داشتند که به راحتی قادر به تشخیص هواپیمای نظامی از غیر نظامی است .
این که آمریکایی ها مدعی هستند که یک فروند F14 در کنار این ایرباس در حال پرواز بوده و آنها برای هشدا به جنگنده ایرانی ، ایرباس را منهدم کردند تا چه اندازه می تواند صحت داشته باشد ؟
ببینید آن زمان تعداد زیادی F14 در جهان وجود نداشت ، و تعدادی هم در اختیار کشورمان بود اما ایران بیشتر آن را برای پوشش آسمان داخلی مورد استفاده قرار می داد و از آن کمتر در خارج مرزها استقاده می کرد و در واقع بزرگ ترین پرنده شکاری ایران هم بوده که اکثر ماموریت های آن هوایی و در مقابل با سایر جنگنده های دشمن بوده است ، طبق مشخصات فنی این پرنده شکاری که کارشناسان نظامی آمریکایی هم برآن اشراف دارند اساسا این هواپیما هیچ امکاناتی برای هدف قرار دادن ناو و شناور نداشته و به هیچ وجه تهدیدی برای ناو وینسنس به حساب نمی آمده است . و این یک بهانه واهی و بی پایه است که هیچ گاه قابل قبول نخواهد بود .
گفت وگو از امین ایزدی