حقوق بشر، دموکراسی و صلح ابزارهای آمریکا برای سرکوب ملت‌‌ها

خبرگزاری دفاع مقدس، بیست و سه سال پیش، در 12 تیر 1367، جنایتکاران کاخ سفید در اقدامی ددمنشانه بر خلاف اصول بین المللی، یکی از بزرگ ترین جنایات تاریخ هواپیمایی را رقم زدند و هواپیمای مسافری ایران را بر فراز آب های خلیج فارس سرنگون ساختند و اینگونه افتخاری دیگر به سیاهه جنایات بی شمار خود افزودند.

این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 290 مسافر بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تبعه کشورهای خارجی نیز بودند.

با فرارسیدن سالروز این واقعه ی غمبار، ونظر به اهمیت موضوع، گفت و گویی را با سردار دکتر عباسعلی فرزندی، مسئول دانشکده فرهنگ و ارتباطات مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی سپاه انجام دادیم که در ادامه می خوانید؛

خبرگزاری دفاع مقدس: آمریکا که همواره از حقوق بشر دم میزند و این شعار را ابزاری جهت نیل به اهداف شوم خود قرار داده است، چطور می شود که جنایت آشکاری چون حمله به هواپیمای مسافربری ایران را مرتکب می شود؟

آمریکا برای رسیدن به اهدافش از هر ابزاری استفاده می کند. حقوق بین الملل، وجدان بین الملل و افکار عمومی از جمله مستمسک هایی است که اهداف  پنهان و آشکار آمریکا را توجیه می کند.

در فاجعه 12 تیر 1367 و سقوط ایرباس ایرانی، همه دیدند که اساسی ترین حقوق بشر پایمال و حقوق بین الملل به بازیچه گرفته شد و وجدان  مجامع بین المللی با سکوت خود آن را همراهی کردند و افکارعمومی منحرف شد.

مجامع بین المللی و دولت ها با سکوت یا همراهی خود، میدان را برای ارائه چنین بازی ای از سوی آمریکا بازگذاشتند و این گویای این حقیقت تلخ است که حقوق بشر تحریف شده و حقوق بین الملل به راحتی قابل نقض است.

حقوق بشر، دموکراسی، صلح و ثبات و ... همه ابزاری در دست سردمداران آمریکا  و وسیله ای برای سرکوب مخالفانشان شده است.

مقامات آمریکایی که همواره مدعی دفاع از حقوق بشرند، اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را هدف قرارداده اند! با روشن شدن نوع هواپیما، آمریکایی ها ادعا کردند که در این مورد مرتکب اشتباه شده اند. شواهد بعدی، بی اساسی ادعای آمریکایی ها را کاملا به اثبات رساند. سپس مقامات نظامی آمریکا در ادعای بی اساس دیگری مدعی شدند هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز می کرده است.

انهدام هواپیمای مسافری ایران، یکی از مراحل رویارویی آمریکا با جمهوری اسلامی بود که با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی و یاری رساندن به رژیم صدام انجام شد.

آمریکا تا پذیرش رسمی قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، نه تنها بر شدت جانبداری خود ازعراق افزوده بود، بلکه با پیش گرفتن روش خصمانه و عملا در جنگ تحمیلی علیه ایران به عنوان پشتیبان عراق وارد نبرد شد تا صدام  به عنوان متحد آمریکا در منطقه نقش آفرینی کند.

آمریکا  در 12 تیر ماه 1367 هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران را مورد حمله قرارداد و تمامی 290 سرنشین آن را به شهادت رساند تا به منزله هشداری از سوی کاخ سفید برای ایران باشد که چنانچه جمهوری اسلامی ایران تن به صلح تحمیلی ندهد و دست از مقاومت در برابر رژیم صدام بر ندارد، آمریکا از هیچ گونه جنایتی فروگذار نخواهد کرد.

خبرگزاری دفاع مقدس: چرا چنین جنایت وحشتناکی، چه در زمان وقوع و چه پس از آن، با سکوت جامعه بین المللی مواجه می شود؟

سازمان ها و نهادهای بین المللی هر کدام به نوعی به دولت های سلطه گر وابستگی دارند و دولت های جهان هم با بی تفاوتی و در مواردی همراهی، میدان را برای آمریکا در این سناریو باز گذاشتند. شورای امنیت نیز با وجود مستندات قوی و ضرورت مقابله با چنین اقدامی با جو حاکم بر شورا به راحتی از کنار این جنایت تاریخی گذشت. سازمان هواپیمایی بین المللی(ایکائو) هم تنها به ابزار تاسف و تسلیت به بازماندگان بسنده کرد.

البته شورای امنیت پس از استماع سخنان دکتر ولایتی درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ طرح قطعنامه ای پیشنهادی را تصویب کرد. که در آن؛

1- تأسف عمیق شورای امنیت اعلام شد.
2- با قربانیان اعلان همدردی نمود.
3-به رعایت مقررات و رویه های سلامت هوا نوردی تأکید شد.

اما به واقع مسئله اصلی که متهم خواندن امریکا در قبال این جنایت انسانی بود صورت نپذیرفت و همانگونه که اشاره شد، دولتمردان امریکایی همچو همیشه با زور و همراهی متحدان و همدستان خود جامعه جهانی را به سکوت وادار کردند.

خبرگزاری دفاع مقدس: مقامات امریکایی پس از آن جنایت مدعی اتفاقی بودن ماجرا شدند در حالی که پس از مدتی مدال افتخار به فرمانده ناو وینسنس اعطا کردند، با این کار چگونه می توان اتفاقی بودن ماجرا را پذیرفت؟

مقامات امریکایی برای توجیه این جنایت دلایل ضدونقیضی عنوان کردند و سعی کردند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با وجود دلایل و قرائن کاملا آشکار از جمله مجهز بودن ناو جنگی وینسنس به پیشرفته ترین رادارها و رایانه های عملیاتی همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم است که احتمال اشتباه توسط فرمانده ناو وجود نداشته  است.

متخصصین با یادآوری نکاتی چون؛ ایرباس ایرانی علاوه برعلائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می فرستاده، با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و اپراتورهای رادار ناو هواپیمابر فورستال نیز هواپیمای ایرانی را به عنوان یک هواپیمای مسافری شناسایی کردند، جت های جنگنده اف 14 مستقر بر روی ناو فورستال می توانستند از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند و... توجیهات مسئولان آمریکایی را رد کرده اند.

با این حال این سوال مطرح است که چگونه مدرنترین سیستم راداری جهان قادر به تشخیص یک هواپیمای ایرباس از اف - 14 نبوده است؟

 هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل، اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای اف ـ 14 متفاوت است. از طرفی با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هرهواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی می توانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پی ببرد.

قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن درسطح وسیعی از آب های سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آب های ایران نیز نشان می دهد که این محل کاملا زیر مرکز دالان هوایی بین المللی بندرعباس- دوبی قرار دارد و هواپیما درست در مسیر پیش بینی شده درحال پرواز بوده است.

دولت مردان آمریکا با صدور بیانیه ای با تمسک به ادعاهای دروغین تلاش کردند جنایت صورت گرفته را توجیه کنند. ادعاهایی چون؛

1 ـ مسیر پروازهواپیمای ایرانی خارج از کریدور هوایی مسافری بوده است.

2 ـ هواپیمای ایرانی در ارتفاع 7 هزارپایی در حال پرواز بوده که این ارتفاع خیلی کمتر از ارتفاع استاندارد در این شرایط بوده است.

3 ـ هواپیما در حال حرکت به سمت ناو وینسنس بوده است.

4 ـ هواپیمای ایرباس از سیستم پاسخ گویی هواپیمای نظامی ایران استفاده می کرده است و ...

اما تنها یک ماه بعد دولت آمریکا در موضع گیری دیگری اعلام کرد تمامی این ادعاها نادرست بوده است.

بر این اساس می توان گفت، مقامات آمریکایی با موضع گیری های غیر انسانی بر جنایت خود اصرار می کردند و به عنوان مثال جرج بوش معاون رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا با بیان این نکته که من عذرخواهی نمی کنم، من اهمیت نمی دهم حقیقت چیست و... برمواضع خود تأکید می نمودند.

فلذا اعطاء مدال افتخار و تجلیل از فرمانده جنایتکار ناو وینسنس نمی تواند چیز عجیبی باشد!

خبرگزاری دفاع مقدس: در چارچوب قوانین بین المللی چنین جنایتی چه حکمی دارد و اگر این ماجرا از سوی کشور دیگری بر علیه آمریکا رخ می داد چه اتفاقی می افتاد؟

براساس قوانین مطرح بین الملل، هرفعل متخلفانه بین المللی ازسوی هردولت، موجب مسئولیت بین المللی آن دولت می شود. براین اساس نقض حقوق بین الملل توسط یک دولت موجب مسئولیت بین المللی آن دولت خواهد بود.

هم چنین، فعل متخلفانه بین المللی دولت، هنگامی محقق می شود که رفتاری، اعم از فعل یا ترک فعل، به موجب حقوق بین الملل قابل انتساب به آن دولت باشد و به عنوان نقض تعهد بین المللی آن دولت تلقی شود. یعنی ماموران دولتی در کنار فرمانده ناو جنگی آمریکا، عامل این اقدام جنایت کارانه هستند.

ازطرفی فعل متخلفانه بین المللی تابع حقوق بین الملل است. براین اساس، این اقدام که نقض تعهد بین المللی است، طبق حقوق بین الملل باید با آن برخورد شود.

آمریکا با نقض تعهد مندرج در قوانین بین الملل مرتکب تخلف بین المللی شده بود و می بایست مجازات می شد. متاسفانه به جای تعقیب جدی حقوقی و بین المللی جنایت کاران آمریکایی در دیوان بین المللی، مسئولین امر با مصالحه و پذیرش وجوهی درواقع، ممانعت عملی از محکومیت بین المللی دولت آمریکا را به آرشیو تاریخ سپردند و پرونده مربوطه نیز مختومه گردید!!

در مقابل شاهد آن بودیم که در حادثه لاکربی، آنها لیبی را سال ها درانواع فشارها و تحریم ها قرار دادند و سرانجام آن کشور را مجبور به پرداخت 3 میلیارد دلار غرامت کردند!!

خبرگزاری دفاع مقدس: در پایان اگر فرمایش دیگری دارید بفرمایید.

به نظر می رسد مهم ترین مسئله در این راستا درس هایی است که می توان از چنین جنایاتی توسط آمریکا گرفت.

1- آمریکا برای اهداف خود از همه ابزارها استفاده می کند.

2- دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، وجدان بیدار و... ابزای برای تحقق اهداف آنها است.

3- بدون شک این جنایت همواره بر چهره زشت آمریکا باقی می ماند و حمله به ایرباس سندی بر سردمداری آمریکا در هویت تروریستی آن است.

4- باید توجه شود که کوتاه آمدن یا به فراموشی سپردن این چنین جنایات می تواند پی آمدهای دردناکی داشته باشد.

5- نباید این واقعیت را فراموش کرد که اساس تمدن غرب و به صورت خاص جامعه آمریکا یی بر زورگویی و تسلیم دیگران پایه ریزی شده است و ادامه این وضعیت جهان را به نابودی می کشد و همه عزت مداران و عدالت جویان عالم برای نجات جامعه جهانی باید با چنین اندیشه ای مقابله کنند.