خبرگزاری دفاع مقدس، بیست و سه سال پیش و در 12 تیر 1367، جنایتکاران کاخ سفید در اقدامی بر خلاف اصول بین الملل یکی از بزرگ ترین جنایات تاریخ هواپیمایی را مرتکب و هواپیمای مسافری ایران را بر فراز آب های خلیج فارس سرنگون ساختند.
این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 290 مسافر بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند.
بررسی اجمالی مراتب گویای وضعیت تاسف بار نقض حقوق بین الملل و قواعد اساسی تضمین امنیت و سلامت هواپیمایی بین المللی کشوری و نیز نقض تعهدات بین المللی ایالات متحده آمریکا در حمله به یک هواپیمای غیر نظامی و صرفاً، مسافربری دولت ایران و کشته شدن تمامی 290 سرنشین بی گناه آن می باشد.
انهدام هواپیمای مسافربری در قلمرو سرزمینی دولت صاحب پرچم با هیچ توجیهی(مشروع یا اشتباه وغیرعمد) قابل پذیرش نبوده و از مسئولیت عامل آن نمی کاهد.
نظربه وجود دلائلِ متعدد توجه مسئولیت بین المللی دولت مزبور طبق اصول مقرر در حقوق بین الملل عرفی و موضوعه و توجهاً، به امکان محکومیت بین المللی دولت آمریکا در نقض تعهدات بین المللی خویش، و نیز نقض آشکار حقوق بین الملل و با وجود طرح موضوع در دیوان بین المللی دادگستری، متاسفانه بنا به تعقیب نهایی و کامل پرونده از حیث حقوقی و بین المللی توسط دستگاه دیپلماسی و حقوقی وقت ایران و احراز مسئولیت بین المللی دولت آمریکا از صدور محکومیت بین المللی آن خودداری شده است.
حادثه ایرباس ایرانی و واقعه "لاکربی" سنگ محکی هم برای سازمانها و مجامع بینالمللی است که در برابر یکی، رویه سکوت و در مقابل دیگری فریادهای گوش خراش سردادند، که در عمل دوگانگی رفتاری و ادعای حقوق بشری آنها را برای افکار عمومی جهانی روشن کرد.
دلایل و قرائن نشان میدهد که نه تنها کشتی های جنگی ایالات متحده از پیام های رادیویی هواپیمای ایرباس شمارة 655 که بر روی فرکانس های باز و به زبان انگلیسی مخابره میشد، باخبر و مطلع بودند، بلکه قطعاً آن پیام ها را نیز در اختیار داشتند. پیام های رادیوییای که نشان دهندة غیرنظامی بودن هواپیما و مسافری بودن آن بود. این مدعا با بررسی یافتههای مربوط به تحقیقات رسمی که ایالات متحده بلافاصله بعد از حادثه انجام داد، ثابت میشود.
مبانی حقوقی مسئولیت بین المللی دولت ایالات متحده آمریکا
مسئولیت بین المللی دولت ایالات متحده آمریکا علاوه بر کنوانسیون های بین المللی مزبور، ازحیث مسئولیت بین المللی این دولت طبق مواد مندرج در کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، مربوط به مسئولیت بین المللی دولت قابل بررسی و احرازاست.
مبانی و اصول ناشی از مسئولیت بین المللی دولت آمریکا برابر این مواد عبارتند از؛
الف - وفق ماده 1 آن؛ "هرفعل متخلفانه بین المللی دولت موجب مسئولیت بین المللی آن دولت می گردد."براین اساس، نقض حقوق بین الملل توسط یک دولت موجب مسئولیت بین المللی آن دولت خواهد بود. به باور قاضی هوبر، دیوان داوری تاکید کرد که نقض هرگونه تعهد، فارغ از منشاء تعهد، مسئولیت دولت را در پی دارد.
ب - برابر ماده 2 آن کمیسون؛ "فعل متخلفانه بین المللی دولت هنگامی محقق می شود که رفتاری، اعم از فعل یا ترک فعل، به موجب حقوق بین الملل قابل انتساب به آن دولت باشد و به عنوان نقض تعهد بین المللی آن دولت تلقی شود." براین مبنا، برای آنکه آن فعل موجب مسئولیت شود، باید متضمن نقض تعهد بین المللی لازم الاجرا برای آن دولت در زمان ارتکاب فعل بوده و رفتار متخلفانه مزبور به آن دولت قابل انتساب باشد و به منزله نقض تعهد بین المللی آن محسوب شود.
ج- طبق ماده 3 کمیسیون یاد شده؛ "توصیف فعل دولت به عنوان فعل متخلفانه بین المللی تابع حقوق بین الملل است." براین اساس، فعل دولت درصورتی که نقض تعهد بین المللی باشد باید فعل متخلفانه بین المللی طبق حقوق بین الملل توصیف شود.
د- علاوه براین، برابر ماده 4 آن؛ "رفتار هرارگان دولتی به موجب حقوق بین الملل فعل آن دولت تلقی می شود." این به معنای نخستین اصل انتساب مسئولیت به دولت در حقوق بین الملل بوده و بدین معناست که رفتار ارگان دولتی یاد شده(ناو مزبور) به دولت قابل انتساب است. این قاعده به مانند قواعد مقرر در مواد دو و سه مزبور ماهیتی عرفی از حیث بین المللی داشته و نظر دیوان بین المللی دادگستری در قضیه اختلاف راجع به مصونیت گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر مفید این معناست.
هـ - به موجب ماده 12 کمیسیون مزبور؛ "هنگامی نقض تعهد بین المللی دولت محقق می شود که فعل دولت منطبق با آنچه تعهد مقرر می کند نباشد، فارغ از اینکه منشاء یا ماهیت تعهد چیست؟" محاکم و دیوان های بین المللی، مسئولیت دولت را ناشی از ازهرگونه نقض تعهدی دانسته اند که به موجب یک استاندارد حقوقی بین المللی برای او لازم الاجرا باشد. نقض تعهد بین المللی توسط دولت، فعل متخلفانه بین المللی محسوب می شود، فارغ از آنکه موضوع یا محتوی تعهد نقض شده چه باشد و فارغ از اینکه، رفتار مغایر با تعهد آن دولت را چه نامید؟
علاوه براین، در سانحه هوایی انهدام هواپیمای مسافربری ایرانی، نقض تعهد بین المللی دولت ایالات متحده از طریق نقض ماده 3 مکرر کنوانسیون شیکاگو و نیز عرف مُسلم بین المللی قابل احراز است.
دولتین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران به ترتیب درتاریخ های 9 آگوست 1946 و 19 آوریل 1950 به کنوانسیون هواپیمایی کشوری بین المللی پیوسته و تعهدات مندرج در آن، ازجمله ماده 3 مکرر در موردشان لازم الرعایه می باشد.
ایالات متحده آمریکا با نقض تعهد مندرج در ماده فوق نیز مرتکب تخلف بین المللی شده و با احراز عناصر دیگر مسئولیت، مسئول حادثه واقع شده می باشد، زیرا؛
الف- با توجه به گزارشات گروه تحقیق ایکائو، هواپیمای مسافربری درحال انهدام، در قلمرو حاکمیت ایران قرارد اشته و عمل ایالات متحده درواقع، تجاوز به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران محسوب و نقض فاحش تعهدات بین المللی مندرج در منشور ملل متحد، درخصوص احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، می باشد.
ب- حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، توسط ناو جنگی وینسنس، متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته و با توجه به اینکه نیروی دریایی و ناو مورد نظر، ارگان دولتی(اجرایی) ایالات متحده محسوب می شوند، مستندا "به مواد 2، 3 و 4 کمیسیون، عمل انجام شده منتسب به دولت ایالات متحده آمریکا می باشد.
ج- بنا به اسناد و گزارشات منتشره، ناو جنگی مزبور درحریم آب های ساحلی و دریایی ایران بوده و این نکته نیز نشان از نقض حاکمیت دریایی و قانونی ایران بر آب های مزبور درحمله به هواپیمای غیر نظامی ایرانی در قلمروی هوائی کشور داشته و مویّد مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در انجام فعل متخلفانۀ مستوجب مسئولیت بین المللی آن کشور می باشد.
با توجه به پرواز هواپیمای شماره پرواز 655 ایران بر فراز آب های سرزمینی ایران و قرار داشتن در قلمروی حاکمیت ایران- این موضوع نمی توانسته خطری به تمامیت ارضی یا امنیت کشوری دیگر تلقی شود. بعلاوه، ناو جنگی وینسنس در زمان حمله به هواپیمای مزبور نیز در آب های سرزمینی ایران قرار داشته است! این مسئله 4 سال بعد از آن ماجرا، توسط نیویورک تایمز فاش شد که ناو وینسنس در آب های سرزمینی ایران بوده، نه در آب های بین المللی. با فرض پذیرش ادعای دولت آمریکا نظر به حضور مسئولیت زای ناو آمریکایی در حریم آب های دولت ایران، نزدیک شدن یک هواپیما به آن نمی تواند مصداق نقض تمامیت ارضی کشور صاحب پرچم ناو یا تهدید علیه آن و موجهۀ دفاع مشروع باشد.
د- ادعای دولت آمریکا، مبنی بر دفاع مشروع نسبت به هواپیمای مزبور برای فرار از مسئولیت بین المللی خود نیز فاقد هرگونه وجاهت حقوقی و بین المللی است. هواپیمای سرنگون شده، نه به عنوان یک هواپیمای نظامی یا جنگندۀ موجدِ مخاطرات مورد ادعای دولت آمریکا، بلکه یک هواپیمای صرفاً، مسافربری با استانداردهای پروازی شناخته شده در نظام پروازی داخلی و بین المللی بوده و توجیه کننده ادعای بلاوجه کشور آمریکا نخواهد بود.
برنامه پرواز ایرباس همچون دیگر پروازهای هواپیماهای کشوری در اختیار کشتی های حاضر در خلیج فارس قرار داده شده بود. این در حالی است که دفاع مشروع فقط در برابر نیروی نظامی دشمن قابل تصور است، در حالی که امریکا از غیرنظامی بودن این هواپیما مطلع بوده است، چنانچه وزارت دفاع آمریکا در پاراگراف چهارم از صفحه E-8 گزارش خود اظهار میدارد: "پرواز 655 ایران ایر از بندرعباس شروع شد و به پرواز خود در مسیری عادی ادامه داد تا اینکه هفت دقیقه پس از پرواز توسط یک موشک پرتاب شده از سوی ناو وینسس مورد اصابت قرار گرفت."
رئیس جمهور امریکا(ریگان) قبلاً خود در برابر واقعه ای مشابه به همین در سال 1984(1363) که موجب سرنگونی یک هواپیمای کره جنوبی شد اظهار نمود که هیچ چیزی نمیتواند توجیهکننده سرنگونی یک هواپیمای غیرمسلح باشد. این موضع که بیانگر نگرش ایالات متحد امریکا نسبت به هواپیماهای غیرنظامی است در چارچوب اصل استاپل(منع انکار پس از اقرار) نیز در این قضیه علیه امریکا قابل طرح است.
بنابراین، ادعاهای امریکا، مبنی بر «دفاع مشروع» نمی تواند در این مورد مصداق داشته باشد و در خصوص «اشتباه»، حتی در صورت اثبات نمی تواند رافع مسئولیت بین المللی امریکا باشد.
ذ- اقدام ناو جنگی دولت ایالات متحده آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری ایران، به لحاظ نقض اصول مندرج در کنوانسیون شیکاگو(آزادی پرواز هواپیماهای غیر نظامی) - اصول مقرر درکنوانسیون حقوق دریاها(عبور بی ضرر) و اصول مطروحه در کنوانسیون لاهه(اصل بی طرفی) و نیز تعهدات بین المللی آن کشور و مسئولیت بین المللی ناشی از کمیسیون مسئولیت بین المللی دولت، با توجه به انتساب عمل متخلفانه بین المللی مزبور به آن دولت و نقض تعهدات بین المللی آن کشور مستوجب مسئولیت محتوم بین المللی آن کشور و لزوم پذیرش مسئولیت بین المللی خویش و جبران خسارات وارده به دولت و مردم ایران خواهد بود. موضوعی که متاسفانه در پشت درهای بسته دیپلماسی و مصلحت گرائی های سیاسی پنهانی آن زمان، به جای تعقیب جدی حقوقی و بین المللی آن در دیوان بین المللی دادگستری، با مصالحه و پذیرش وجوهی بلاوجه و تاسف بار و در واقع، ممانعت عملی از محکومیت بین المللی دولت ایالات متحده آمریکا در دیوان مزبور به آرشیو تاریخ و دیوان مزبورسپرده شده و پرونده مربوطه نیز مختومه گردید!!
نتیجه
دولت آمریکا با حمله عمدی و تجاوزکارانه به هواپیمای مسافربری ایران نه تنها اصول و قواعد مشخص قراردادی فیمابین دو دولت را آشکارا نقض کرد، بلکه قواعد آشکار و مسلم حقوق بینالملل را نیز زیرپا نهاد. در این رابطه، اصولی از منشور ملل متحد در خصوص ممنوعیت توسل به زور(بند 4 ماده منشور) و لزوم احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی واحدهای سیاسی جامعه بینالمللی نیز حائز اهمیت است.
شایان ذکر است که پس از خاتمه زودرس دعوا در دیوان که قبل از صدور رأی نهایی صورت پذیرفت، دولت آمریکا به عنوان غرامت مبلغ 55 میلیون دلار برای خانوادههای قربانیان و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیما به دولت جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
پرداخت غرامت از سوی آمریکا را چنانچه در پرتو قواعد حقوق بین الملل ارزیابی کنیم، منطقاً می توان نتیجه گرفت که آمریکا نه تنها مسؤولیت خود را در قبال این فاجعه به عهده گرفته است، بلکه به لوازم بعدی آن(یعنی پرداخت غرامت وارده) نیز ملتزم شده است.
با این حال سؤالی که اکنون فرا روی ماست این است که آیا صرف پرداختن چنین غرامتی، جبران کننده تمامی آثار زیانبار مادی و معنوی وارده به حیثیت حقوقی نظام جمهوری اسلامی ایران از یک سو و التیام بخش عواطف جریحه دار شده ملت ایران از سوی دیگر بود یا خیر؟! سؤالی که پاسخ آن بغایت دشوار است.
کوتاه سخن آنکه، فاجعه ایرباس اگرچه مهمترین مورد نقض حقوق بینالملل هوایی و قواعد اساسی تضمین امنیت و سلامت هواپیمایی بینالمللی کشوری به شمار میرود، اما فرمانده ناو وینسس به خاطر این عمل از دولتمردان آمریکا نشان لیاقت گرفت و پرسروصداترین محافل سیاسی غرب به آرامی از کنار آن گذشتند.
انگشت "ویت راجز" فرمانده وینسس اگرچه ماشه را چکاند و نشان لیاقت گرفت، اما خود او روانه تیمارستان شد همانگونه که خلبان هواپیمای آمریکایی که بر سر مردم هیروشیما بمب اتم فرو ریخته بود روانه تیمارستان شد.
این وقایع بیانگرآنند که دولت آمریکا علیرغم همه ادعاهایی که در حمایت و پاسداری از حقوق بشر داشته و دارد، در عمل راهی بر خلاف این ادعاها را طی میکند.
محسن بختیاری – کارشناس ارشد حقوق
منابع:
1- دایره المعارف ویکی پدیا ، پرواز شماره 655 ایران ایر و دکتر منصور جباری قره باغ ، حقوق بین الملل هوایی، انتشارات فروزش، ص 188 به بعد.
2- رضا غیرتمند حقیقی، مسئولیت بین المللی ایالات متحده آمریکا درخصوص انهدام هواپیمای مسافربری ایرانی و دکتر منصور جباری قره باغ، همان.
3- خبرگزاری فارس، ابعاد حقوقی حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرباس، 12تیر1367.
4- کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، مسئولیت بین المللی دولت: متن و شرح مواد، چاپ سوم، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، ترجمه علیرضا ابراهیم گل.
5- رضا غیرتمند حقیقی، آئین رسیدگی در دیوان بین المللی دادگستری.
6- سید یاسر ضیایی، تخلفات حقوقی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس،مرکز مطالعات خلیج فارس.