خبرگزاری دفاع مقدس: عملیات رمضان اولین عملیات برون مرزی ایران در دوران دفاع مقدس نامیده می شود که در 5 مرحله به قوای رژیم بعث عراق یورش برده شده بود. در چهار مرحله قبلی این عملیات موفقیت هایی نصیب ایران شد، ولی به دلیل این که این عملیات در خاک عراق انجام می شد به موفقیت صد در صدی دست نیافت.
سرانجام مرحله پنجم عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی فعالیت میکردند.
در مرحله اول در سه محور به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری کردند.
اما در محور جنوبی، جنوب پاسگاه زید، چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقیها رسیده و خود را به نهر "کتیبان" شرق اروند و کانال "ماهیگیری" برسانند، به گونهای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند.
علیرغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقیها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند. در این مرحله از عملیات 85 دستگاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد.
مرحله دوم نیز در محور میانی جنوب پاسگاه زید و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 تیر ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند.
در مرحله سوم احتمال میرفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک داشته باشد، لذا در تاریخ 30 تیر ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرفنظر کرد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.
مرحله چهارم عملیات در 1مرداد ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد.
در طرح مانور مرحله 5 عملیات رمضان پیش بینی شده بود، که برای حفظ مواضع متصرفه با تدبیر ویژه ای خاکریزی در دو جناح عملیات احداث شود و خط مقدم نیز با استفاده از مواضع مثلثی و احداث خاکریز از رأس مثلث ها به یکدیگر تآمین شود. در طرح مانور پیش بینی شد که قرارگاه فتح با تیپ المهدی (عج) در شمال منطقه، ماموریت انهدام نیرو و تامین جناح راست قرارگاه فتح را انجام دهد.
سرانجام پنجمین مرحله ی عملیات رمضان با شرکت 30 گردان رزمی از شش محور در ساعت 21:30 در تاریخ 6/5/61 آغاز شد. در این مرحله تیپ 33 المهدی (عج) سپاه مأموریت داشت، به اجرای عملیات در شمال این منطقه دشمن را درگیر و سه کیلومتر از خط خودی را پاک سازی کند. سپس با نفوذ به عمق منطقه، دشمن را منهدم نماید.
این تیپ، عملیات خود را از سه محور در شمالی ترین بخش منطقه ی عملیاتی در ساعت مقرر آغاز کرد. در این محور این تیپ با نیروهای ارتش به صورت ادغامی عمل می کردند. تیپ 33 توانست دو محور از سه محور خط را بشکند. همزمان با پیشروی، تلاش هماهنگی برای الحاق با تیپ 27 حضرت رسول (ص) بر روی دژ عراق جریان داشت.
تیپ 27 حضرت رسول (ص) مأموریت داشت ضمن تصرف قسمت شمالی مثلث سوم به سمت چپ گسترش یافته، با تیپ 14 امام حسین (ع) که در چپ تیپ 27 قرار داشت تک کند و پس از تصرف قسمت جنوبی مثلث دوم به تیپ جنوبی ملحق شود و با تصرف قسمت شمالی دوم با تیپ 8 نجف الحاق کند.
این دو تیپ از ساعت 21:30 درگیری را با دشمن آغاز کردند و با سرعت و قدرت خط را شکستند و شروع به پیشروی به سوی اهداف کردند. فشار نیروهای اسلام به حدی بود که دشمن در ساعت 22:20 برای جلوگیری از انهدام کامل به نیروهای مقابل این دو یگان دستور عقب نشینی داد. همزمان با شروع عملیات تیم های مهندسی قرارگاه کربلا احداث خاکریز دو جناح را آغاز کردند.
تیپ 8 نجف مأموریت داشت در سمت چپ تیپ امام حسین (ع) قسمت جنوبی مثلثی دوم و شمال مثلث اول را تصرف کند و با تیپ 14 در شمال و تیپ 17 قم در جنوب الحاق نماید. این تیپ پس از شکستن خط در حالی که زیر آتش توپخانه دشمن پیشروی می کرد و با مقاومت شدید نیروهای عراق روبه رو بود، در نزدیکی موضع مثلثی به میدان مین برخورد و مجبور شد که در زیر آتش توپخانه معبر باز کند، در حالی که تیپ های حضرت رسول (ص) و امام حسین (ع) اعلام کردند که به اهداف خود در مواضع مثلثی شکل دست یافته اند.
تیپ 17 علی بن ابی طالب (ع) نیز باید قسمت جنوبی مثلث اول را تصرف و با تیپ نجف الحاق کند. این تیپ نیز با شکستن خط اول دشمن پیشروی کرد و به نزدیکی هدف خود رسید. از سوی دیگر خاکریز خودی در شمال منطقه عملیاتی با موفقیت در حال احداث بود. تیپ المهدی در این محور پس از آنکه با دشمن درگیر شد و تلفات سنگینی به او وارد کرد، مأمور شد برای کمک به تیپ 27 حضرت رسول (ص) دو کیلومتر از خط حد این یگان از دژ به طرف مواضع مثلثی را نیز بر عهده گیرد.
تیپ 27 حضرت رسول و تیپ 14 امام حسین در ساعات اولیه روز اول عملیات (7/5/1361) به مواضع مثلثی شکل رسیدند، ولی موفق به الحاق نشدند. تیپ 8 نجف و تیپ 17 علی بن ابی طالب (ع) نیز نتوانستند الحاق کنند. برای حل مشکل عدم الحاق بین یگان ها قرارگاه کربلا به تیپ جواد الائمه (ع) مأموریت داد، تا وارد عمل شود و این مشکل را بر طرف کند. دو گردان از این تیپ از معبر امام حسین (ع) وارد عمل شدند، ولی به رغم انهدام بخشی از قوای دشمن موفق به الحاق بین دو یگان نشدند.
خاکریز جناح شمالی منطقه ی عملیات تا صبح 7/5/61 به صورت دو جداره احداث شد و نیروهای تیپ حضرت رسول (ص) مثلثی سوم را پاکسازی کردند. خاکریز جناح جنوبی منطقه عملیات نیز احداث شد و تنها 100 متر از آن باقی ماند، با روشن شدن هوا ارتش عراق چندین تانک در منطقه مستقر کرد و با آتش آنها و نیز با تمرکز انبوه آتش توپخانه در محدوده این 100 متر مانع کار دستگاه های مهندسی برای احداث باقی مانده خاکریز شد؛ اما سرانجام با سخت کوشی مسئولان قرارگاه و فرماندهان یگان ها و از جان گذشتگی و مقاومت جانانه ی رانندگان دستگاه مهندسی این 100 متر خاکریز زیر آتش شدید و بی وقفه توپخانه و گلوله های مستقیم تانک ها پس از 5 ساعت احداث شد، اما مشکل عمده ی دیگری سر راه موفقیت عملیات بروز کرد و آن وجود انبوه نیروهای دشمن در محدوده ای بود که تصور می شد در تصرف نیروهای خودی است. این قوای سازمان یافته دشمن در عمق منطقه نیروهای خودی از جناح راست تیپ 8 نجف و جناح چپ، تیپ 14 امام حسین (ع) این دو لشکر را تهدید می کرد.
بعد از ظهر ابهام بزرگ عملیات یعنی علت بزرگ بروز مشکل عدم الحاق بین دو تیپ 14 امام حسین (ع) و 8 نجف روشن شد؛ مسئله به خاکریز جناح شمالی منطقه مربوط می شد، هر چند این خاکریز از خط ایرانی تا مثلثی دشمن به صورت دوجداره احداث شده بود، ولی این خاکریز به جای اتصال به مثلث سوم اشتباهی به چهارم وصل شده بود، در نتیجه عرض جبهه از 10 کیلومتر به 13 کیلومتر رسیده بود و این امر سبب شد تا فاصله ای بیش از 3 کیلومتر (یک مثلث) در میان نیروهای خودی باز بماند و نیروهای عراقی با نفوذ از اینجا عملیات را تهدید کنند. معضل عدم الحاق تیپ های 8 و 14 سبب شد که دشمن با تشدید فشار خود حتی الحاق تیپ های 17 و 8 و همچنین الحاق تیپ های 14 و 27 را آسیب پذیر کند.
در این وضعیت قرارگاه کربلا برای تداوم موفقیت عملیات تشکیل جلسه داد و تصمیم گرفت دو گردان از تیپ نجف و امام حسین به سمت شمال و دو گردان از تیپ بعثت از حدی که تیپ امام حسین پیشروی کرده است به سمت جنوب حرکت نمایند و ضمن پاک سازی دشمن در این منطقه با هم دیگر الحاق کنند.
همچنین تیپ 1 و تیپ 2 از لشکر 77 برای کمک به پاک سازی منطقه به ترتیب از شمال و جنوب نیروهای دشمن را منهدم کنند. اجرای عملیات که می بایست در ساعت 21 در تاریخ 7/5/64 شروع می شد، به دلیل تأخیر بخشی از نیروها در ورود به منطقه، به تأخیر افتاد در حالی که دشمن فشار خود را تشدید کرده بود.
وقتی انتظار چند ساعته برای آمدن نیروهای ارتش به منطقه عملیاتی رمضان فایده ای نبخشید نیروهای سپاه به ناچار ساعت 20 دقیقه بامداد 8/5/1361 عملیات تکمیلی خود را آغاز کردند و این در حالی بود که عراق با پیش بینی عملیات یگان های خود را تقویت کرده و آماده مقابله نیروهای اسلام شده بود.
با وجود این، نیروهای حق تا ساعت 3 بامداد چند کیلومتر پیشروی کردند اما واکنش بسیار سخت دشمن مانع ادامه عملیات شد و ورود نیروهای ارتش هم که به جای دو تیپ با دو گردان پس از 5 ساعت تأخیر وارد عمل شدند تاثیری نداشت. با روشن شدن هوا و درک اینکه موفقیت امکان پذیر نیست، دستور عقب نشینی صادر شد و تا ساعت 6:30 بامداد نیروها همگی به عقب بازگشتند. بدین ترتیب آخرین مرحله عملیات رمضان نیز بدون دستیابی به موفقیت پایان یافت.
صرف نظر از وضعیت خاص مرحله ی 5 که نیروهای اسلام تا آستانه ی بیت المقدس، این بار گویا با پدیده ی جدیدی رو به رو شده بودند. واقعیتی که هیچ کس مایل به پذیرش آن نبود و آن این که دشمن این بار هر چه منهدم می شد پا پس نمی گذاشت.
بخشی از ماجرا این بود که دشمن نیروهای پیاده خود را در پناه تجهیزات و آتش توپخانه و میدان مین قرار داده بود، تا تاریکی شب را که پوشش نیروهای پیاده ایرانی برای نبرد بود به صبح برساند و آن گاه مانع تثبیت پیشروی های انجام شده بشود و با برتری آتش و نیروهای زرهی نیروهای اسلام را عقب براند. دشمن به دلیل عدم محدودیت در تأمین سلاح و تجهیزات دغدغه انهدام تجهیزات را نداشت و با تدابیر متعدد حتی المقدور مانع انهدام وسیع و یا اسارت گروه های چند هزار نفره نیروهای خود می گردید.