گروه استانهای دفاعپرس- «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس و رونامهنگار؛ برای تبیین دقیق و درست حماسه دفاع مقدس باید نگاه خود را اصلاح کنیم چون در تجربهای دنیایی میتوان گفت که هرکس دنیا را از چشم خود میبیند و به تحلیل دیدههای خود میپردازد و به قضاوت هم میرسد. همان را هم سنگِ محک میکند برای سنجش. جنگ هم از این قاعده مستثنا نیست. اگر به اصلاح نگاه به این پدیده دنیایی نرسیم و صاحب تعریفی معرفتی نشویم به درک حقیقت نخواهیم رسید.
خوانش نگاه جهانیان به جنگ و آنچه درباره جنگهای منطقهای و جهانی نوشتهاند به ما میگوید، که جنگ، برای سایرِ کشورها و فرزندان جهانبینیهای دیگر یک رویدادِ تمام نظامی است که دیگر سویهها هم ذیل آن تعریف میشود. بهگونهای که میتوانند آن را در قابی ببینند که یک سویش توپ و تانک و تفنگ است و دیگر سویش مرگ و ویرانی. این که بِکُشند تا کشته نشوند. این که در «سفکِ دما» اسراف کنند تا خون خودشان به خطر ریختن نیفتد. این که تا میتوانند بِکُشند و بمب ببارند و نابود کنند. این قاعدهای است که باور دارند. برای ما اما چنین نبود و نیست. ما هرگز پی جنگ نبودهایم و هیچگاه برای اسراف در قتل و شلیک بیحساب به قلب سربازان دیگر کشورها، تفنگ خود را خشابگذاری نکردهایم.
واقعیت مشحون از حقیقت این است که ما، جنگ را در قامت تعریف رسمی جهانی باور نداشتیم. آن قاعده را هم برهم زدیم لذا دنیا دید که وقتی دشمن با توپ و تانک آمد ما با غیرت و همت و خداخواهی و وطندوستی به دفاع از زندگی و محیط زندگی خود پرداختیم. تفنگ داشتیم اما به سالاری جنگافزارها گردن ننهادیم. نگذاشتیم آن نگاه در اندیشه ما به حکومت برسد که چون چکش به دست دارند، همه را شکل میخ میبینند و برسرشان میکوبند. تفنگها اسیر اراده ما بودند. به ویژه وقتی با طراحی و تصریح امام به «دفاع مقدس» تبدیل شد، ما از تقابلهای رایج نظامی، فرسنگها فراتر رفتیم و فاصله گرفتیم و لذا شاهد تولد یک مکتب بودیم که بسیاری از شئون دیگر را هم در بر میگرفت چنین شد که در کنار بعد نظامی، ابعاد دیگر و بهویژه سویههای معرفتی و فرهنگی هم برجستگی خاص یافت.
ما به سبکی نو در زندگی رسیدیم که به بسط زیباییها انجامید. و به راستی چه زیبایی میتوان یافت که از ایثار، برتر بیاید. از شکوه شهادت، بیشتر جلوهگری کند؟ ما در دفاع مقدس، «ما رأیتُ الّا جمیلاً»ی حضرت زینب (س) را از نو، فهم کردیم. ما دیدیم که فرزندان دلاور ایران، به همان منهجی قدم بر میدارند که سیدالشهدا معلم آن بود. به همان «نهج»ی سخن میگویند که بلاغت را از مولا علی به یادگار دارد. با این راه و روش بود که از دل جنگ و زمختیهای آن به زلال دفاع مقدس و زیباییها و لطافتهای فراوان شده در آن رسیدیم.
چیزی که امروز بهعنوان یک تکلیف ملی و رسالت انقلابی مطرح میشود این است که باید به تبیین درست دفاع مقدس و آموزههای آن بپردازیم. بر این «تبیینِ درست» هم باید دقت و نیز همت کنیم تا امانت معرفتی این حماسه، صادقانه به نسلهای امروز و فردا و به تاریخ برسد. همان طور که بر قرائت در نماز، به حدود شرعی و دقت ادای حروف از مخرج صحیح توجه داریم به روایت درست و از منابع معتبر هم باید عنایت داشته باشیم.
این نگاه راه را بر تحریفها و تخفیفها و تشکیکها میبندد. با کاری چنین است که میتوانیم غیریتهای آشکار خود با دشمنان را نشان دهیم. میتوانیم جهان را با طراحی متفاوت از دفاعی همه جانبه روبهرو کنیم که بنیادش نه بر کُشتن که بر زندگی است. بنیانش، فرهنگی است که در اوج جنگ هم رواداری را به اوج میرساند و غیر نظامیان دشمن را هم در برخورداری از حق حیات کمک میکند. نظامیان زخمی و اسیرشان را هم با اهدای خون یاری میکند. این فرهنگ را باید تبیین کنیم تا جهان به درک عظمتی برسد که در جمهوری اسلامی برای انسان تعریف میشود.
انتهای پیام/