منشور زندانبانی شهید لاجوردی

لاجوردی همواره به کارکنان و مدیران سازمان اش یادآوری می کرد که کیفر مجرم صرفاً در اختیار مقام و مرجع قضایی است و اگر قاضی مجرمی را به زندان محکوم نمود او فقط بایدمحدودیت زندان و جدایی از جامعه را تحمل کند و از هر نوع کیفر دیگری درباره ی او باید اجتناب شود.
کد خبر: ۲۶۹۳۳
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۲ - 02September 2014

منشور زندانبانی شهید لاجوردی

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس،  لاجوردی زندانبانی بود با دلسوزیهای پدرانه در نظر او زندانیها فقط یک مشت قاتل، جنایتکار و تبهکار حرفه ای - که می بایست، از تمام حقوق انسانی محروم شوند تا یا بر سر عقل آیند یا پشت میله ها بپوسند – نبودند، بلکه اینان فقط می بایست از جو جامعه دور نگاه داشته شوند تا هم تنبیه شوند و هم در مواردی افکار و اعمال مسموم خود را به دیگران سرایت ندهند آنان حق داشتند زندگی کنند، کار و حرفه بیاموزند و برای بهتر شدن وضعیت خود تلاش نمایند.

لاجوردی بارها در سخنان خود تصریح می نماید که هدف نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران از کیفر و زندان انتقام جویی و شکنجه نیست بلکه نخست بمنظور تنبیه، بیدار کردن وجدان خفته یا غافل انسانهایی است که به دلایل گوناگون دست به جرم و جنایت آزیده اند و ثانیاً بمنظور پاک و سالم نگه داشتن جامعه از وجود کسانی که ممکن است فساد و تبهکاری را به دیگران سرایت دهند. به عقیده او از آنجایی که یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تغییر و شکل پذیری انسانها محیط است هر چه القایات، تبلیغات و رفتارها و برخوردها در محیطی سالم تر باشد امکان پاکسازی بیشتر فراهم می آید اما اگر خدای ناخواسته برخوردها خشن، غیردوستانه، غیرعادلانه و یا از طرفی دیگر، سازشکارانه و غیرقاطع باشد محیط محدود زندان به جای محل اصلاح و تربیت به محل ایجاد و تجمع عقده ها، کینه توزی ها و رشد بزه و گناه سوق داده می شود.

لاجوردی همواره به کارکنان و مدیران سازمان اش یادآوری می کرد که کیفر مجرم صرفاً در اختیار مقام و مرجع قضایی است و اگر قاضی مجرمی را به زندان محکوم نمود او فقط بایدمحدودیت زندان و جدایی از جامعه را تحمل کند و از هر نوع کیفر دیگری درباره ی او باید اجتناب شود. بنابراین کیفرهایی نظیر ترش رویی، پرخاش، تحقیر، خشونت، بکار بردن الفاظ سبک رکیک، سختگیری و خدای ناخواسته ضرب و شتم، علاوه بر اینکه اثرات سازندۀ زندان را  خنثی خواهد کرد، موجب عذاب اخروی نیز خواهد شد. لذا زندانبان باید سخن اش نافذتر و شیرین تر از معلم، نگاهش عمیق تر و پرمعنا تر از روانکاو، کردار و اعمالش مؤثرتر از هر صاحب و رفیق، اخلاقش فراتر از هر پدری دلسوز و مهربان و قدرت اش مساوی و  منطبق بر قانون(نه خودباخته و نه دیکتاتور و نه زور گو) باشد همان گونه که مستحضرید هدف نظام مقدس جمهوری اسلامی از کیفر و زندان، انتقام جویی و شکنجه نیست بلکه بمنظور تنبیه، بیدار کردن وجدان خفته یا غافل انسانهایی است که به دلایل گوناگون دست به جرم و جنایت آزیده اند و ثانیاً بمنظور پاک و سالم نگه داشتن جامعه از وجود کسانی که ممکن است فساد و تبهکاری را به دیگران سرایت دهند.

نیک می دانید؛ یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تغییر و شکل گیری انسانها، محیط است. هر چه القایات، تبلیغات و رفتارها و برخوردها در محیطی سالم تر باشد امکان پاکسازی بیشتر فراهم می آید اما اگر خدای ناخواسته برخوردها خشن، غیردوستانه، غیرعادلانه و یا از طرفی دیگر، سازشکارانه و غیرقاطع باشد محیط محدود زندان به جای محل اصلاح و تربیت به محل ایجاد و تجمع عقده ها، کینه توزی ها و رشد بزه و گناه سوق داده می شود.
حال که خداوند متعال این منّت را بر ما نهاد و افتخار زندانبانی یا به دیگر سخنی سمت معلمی و بازپروری عدّه ای از انسانهای مطرود از جامعه را بر ما ارزانی داشت چه بهتر که قدرشناس باشیم و شکر نعمتش را با جدّیت و تلاش هر بهتر در انجام وظایف محوله و بکارگیری استعداد و قدرت خلاقه و ابتکارمان به جای آوریم و بدانیم که اصل رسیدگی به وضع زندانیان است نه موقعیت و جایگاه خود لذا از برادران عزیز تقاضا می شود تمامی همتشان را در اداره سالم زندانها بکار گیرند و مبادا که ذی المقدمه فدای مقدمه شود. حال که تصمیم داریم به حول و قوه ی الهی از خود و از آن میز رها  شویم و در مسیر بارور سازی روح و اندیشه ی انسانهای در بند که چشم امید و اصلاح به زندانبان و مربیان خود دارند شتابان حرکت کنیم.

در ادامه نکاتی چند در خصوص شیوه زندانبانی شهید والامقام لاجوردی (رحمه ا.. علیه) تقدیم میگردد:
1)    تلقی ما از زندانی بر این استوار است که او یک انسان قابل تغییر و در حال تنبیه و آموزش است نه خاطی جنایتکار در حین ارتکاب به جرم.
2)    برای زندانی شخصیت قائل شویم و تمامی تلاش خود را در جهت بازگرداندن شخصیت حقیقی و پنهانش به کار گیریم و با او با احترام، با محبت، بسیار دوستانه و مؤدبانه برخورد کنیم و اجازه ندهیم هیچ مأموری به حریم شخصی زندانی اهانت یا تجاوز کند.
3)    از آنجا که بیسوادی می تواند یکی از علل وقوع جرم باشد همّت گماریم بی سوادی از زندانها رخت بسته و هر زندانی بی سواد اجباراً به حداقل سواد خواندن و نوشتن دست یابد. برای رسیدن به این هدف لازم است:

الف-  قبل از اشتغال به هر کاری (اعم از هنری، صنعتی، کشاورزی و حرفه آموزی) در مسیر سواد آموزی قرار گرفته باشد.
ب-   در صورت استنکاف، از برخی امتیازات نظیر مرخصی محروم شود.
ج-   در صورت عدم دسترسی به آموزشیاران نهضت سواد آموزی یا عدم امکاناتی نظیر کلاس از دیگر زندانیان با سواد با رعایت اولویت ها حتی درون بندها و آسایشگاهها استفاده شود.

4) از آنجا که ضعف اعتقاد به خدا و قیامت از بارزترین عوامل ارتکاب جرم و گناه است، بر ما است که در بارور ساختن اعتقادات مذهبی آنان کوشا باشیم.

5) از آنجا که بیکاری و فراوانی اوقات فراغت نیز یکی از زمینه های فراهم ساز افکار انحرافی و نهایتاً بزهکاری است تا آنجا که امکانات بالفعل اجازه می دهد(یا شرایط به فعلیت در آوردن امکانات بالقوه وجود دارد) با ایجاد کارگاههای مختلف به این مهم تحقق بخشیم و در صورت عدم امکانات کارگاهی، با تهیه ی لوازم و ابزار مورد نیاز کارهای دستی و هنری حتی درون بندها و اتاق ها(با رعایت کامل مسائل امنیتی) اشتغال همگانی را برای زندانیان فراهم آوریم در اینجا لازم است به نکته ای مهم و ضروری اشاره شود هنرهایی نظیر موسیقی هیچ گونه اولویتی نداشته و صرفاً در ایّام ویژه می توان از آنها بهره جست و به هیچ وجه نباید مانع اجرای اولویت های سواد آموزی، اسلام شناسی، یادگیری اعتقادات و احکام، آموختن آداب معاشرت صحیح و اسلامی، فراگیری اخلاق و شیوه برخوردهای اسلامی و ورزش شود.

6) از آنجایی که هر انسانی به رفیق و همدم سخت نیازمند است و از طرفی لازم است در جهت رشد و تکامل خود کوشا باشد و از سویی دیگر محیط زندانها معمولاً جایگاه انسانهای خطا کار و بعضاً بزهکاران حرفه ای و مجرمین به عادت است، سالمترین و بهترین وسیله ی سرگرمی و تکامل کتاب است لذا زندانیان می توانند از کتابهای موجود در کتابخانۀ زندان و حتی درون بندها، با رعایت ضوابط استفاده کنند. و در صورتی که مایل باشندمی توانند از طریق فروشگاه یا مأمور خرید زندان و یا مسئول فرهنگی با هزینه ی شخصی کتابهای مورد نظر خود را مشروط به اینکه اولاً ورود آنها به زندان ممنوع نباشد، ثانیاً هنگام آزادی به کتابخانه اهداء کنند، تهیه نمایند.

7) از آنجا که می توان پذیرفت عقل سالم در بدن سالم است، بر مسئولان زندان است که ورزش را برای تمامی زندانیان اجباری کنند تا از خمودی و کسالت جدا شوند. این امر در خصوص جوانان و نوجوانان اثرات بسیار مثبتی را به بار آورده و موجب صرف انرژی متراکم آنها در مسیر مطلوب و منطقی می گردد.

8) از آنجا که بیشترین مسئولیت زندگی به وضع خانواده ی زندانیان از سوی انجمن حمایت از زندانیان به عهده ی مسئولین زندانها محول شده، بر مسئولین زندانهاست که حضور فعّال و مستمر در زندانها داشته و مشکلات شخصی و خانوادگی آنها را از نزدیک بررسی و در رفع آنها
 (در حد امکان) بکوشند.

9) پرسنل زندان به هیچ وجه من الوجوه نبایستی از زندانیان به منظور انجام کارهای شخصی خود استفاده کنند و حق ندارند کوچکترین هدیه ولو حبّه قندی یا دانه خرمایی از زندانی بپذیرند.

10) با برخوردهای اخلاقی، عاطفی و سالممان به زندانی امکان دهیم بتواند بدون اضطراب و واهمه، انتقادات و مسائلش را در میان گذاشته و مطرح نماید.

11) اگر خدای نخواسته، کوچکترین تخلّفی یا سوء استفاده ای از مأموری مشاهده شود، بدون اغماض سریعاً و قاطعانه برخورد شود تا انشاا... محیطی سالم و سالم ساز به ارمغان آوریم.

12) امکانات و درآمد انجمن حمایت از زندانیان جز در راه مصالح زندانیان و خانواده های آنان استفاده نشود.

13) ایجاد و نگهداری فضای سبز و گلکاری در محوطهها و هواخوریها سهم بسزایی در بالا بردن روحیه پرسنل و هم روحیه ی زندانیان دارد و محیط زندان را مساعدتر و قابل پذیرشتر میسازد.

14) لازم است کلیه درمانگاه ها، خوابگاه ها، باشگاه ها، آشپزخانه ها، حمام ها، توالت ها، محوطه ها، هواخوری ها و ...پیوسته مورد بازدید مسئولین قرار گیرد تا اگر نقیصه ای مشاهده شد از گسترش آن جلوگیری و نسبت به رفع آنها اقدام شود.
15) مسئول فرهنگی یا مسئول زندان از یکایک زندانیان بخواهد علل و انگیزه ی ارتکاب جرمشان را آن گونه که بوده بدون کم و کاست یا اغراض بنویسد و پس از وصول جهت بهره برداری و برنامه ریزی به دفتر طرح و برنامه سازمان ارسال دارند.

16) زندانیانی که مایل باشند (با ذکر نام یا بدون ذکر نام) می توانند سرگذشت خود را برای تنبیه و عبرت دیگران مکتوب و یا برای مسئول زندان یا مسئول فرهنگی بیان کنند و در صورت لزوم و رضایت آنان صدای آنان ضبط و به دفتر طرح و برنامه ارسال شود.

17) رمزها، کنایه ها، اشارات، اصطلاحات و واژه های خاص زندانیان گردآوری و با شرح و تبیین آنها به دفتر طرح و برنامه سازمان ارسال شود.

18) برای هر یک از زندانیان پرونده ی شخصیتی تشکیل و کلیه ی منش ها، رفتارها، برخوردها، تخلّفات، جرائم، خدمات، فعّالیت ها، خلقیات، اثر گذاری ها، تأثیر پذیری ها، تنبیهات، تشویقات، تغییرات روحی و عملی، عوامل مؤثر در تغییر و تحوّل، تنوع بزه، سوابق،... در آن ثبت شود.

19) بمنظور رفع نیاز طبیعی زندانیان و همسرانشان، بسیار مناسب است در صورت امکان، محلی جهت ملاقات خصوصی زندانیان در نظر گرفته شود.

20) نسبت به بهداشت، درمان، تغذیه ی سالم و کافی و محل نگهداری اطفال، نوجوانان و جوانان به ترتیب دقّت بیشتری به عمل آورده و در امر تربیت و بازپروری آنان فعالیت و تلاش بیش از بزرگسالان اعمال شود.

21) همکاری وسیع و گسترده با بنگاه تعاون و صنایع زندانیان الزامی است.

22) بمنظور تأمین مواد و ویتامین های لازم به فروشگاهها توصیه می شود؛ به مقدار تقاضای زندانیان میوه، سبزیجات و لبنیات در دسترسشان قرار گیرد.

23) در پایان هر سال (اسفند ماه) دو نفر از برادران یا خواهرانی که بهترین خدمت را درون بندها به زندانی اهداء فرموده اند با ذکر دلایل معرفی تا به ترتیب جوایزی به آنها تقدیم شود.

نویسنده:سید اسد الله جولایی
رییس ستاد دیه کشور و معاون شهید لاجوردی در دادستانی انقلاب و سازمان زندانها

 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار