خبرگزاری دفاع مقدس: بدون تردید یکى از مخالفان سرسخت برنامه هستهاى جمهورى اسلامى ایران رژیم غاصب صهیونیستى است. این رژیم که بازدارندگى هسته اى خود را در خاورمیانه و جهان عرب در خطر مى بیند به شدت دنبال مقابله با ایران در برنامه هسته اى است و بارها سعى کرده مقامات امریکایى را در حمله نظامى به تهران ترغیب کند.
ردپاى نفوذ لابى صهیونیسم در صدور قطعنامه هاى نسنجیده علیه ایران در برنامه هسته اى پیدا و آشکار است.
مواضع تند نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستى، درچند ماه اخیر چه در دولت دهم و چه در دولت یازدهم نشان از مواضع خصمانه این رژیم علیه ایران بر سر برنامه هسته اى دارد و تلآویو تا زمانى در این باره خوشبین به آینده است که امریکا را همراه خود داشته باشد.
اما مواضع اخیر و اظهارات صلح طلبانه مقامات ایرانى در مجامع عمومى و سخنرانى دکتر روحانى، رئیس جمهور، درمجمع عمومى سازمان ملل موجب بروز شکاف و اختلاف در نیات شوم و عصبانیت مقامات صهیونیستى شده است.
نتانیاهو از زمان آغاز به کار دولت یازدهم بارها مقامات ایرانى را متهم به تزویر و فریبکارى در مواضع صلح طلبانه کرده و آن را خریدن زمان براى پیشبرد برنامه هسته اى دانسته است و حتى اظهارات رئیس جمهور ایران در سازمان ملل را چرب زبانى و اغواگرى نامیده است. این عصبانیت درواقع نشان از تأثیر دیپلماسى فعال جمهورى اسلامى ایران دارد.
انزواى ایران، هدف اصلى رژیم صهیونیستى!
پس از پیروزی انقلاب اسلامى و شعار مبارزه با رژیم اشغالگر قدس، صهیونیست ها که به شدت موجودیت خود را در خطر مى دیدند به دنبال راهى بودند که انقلاب اسلامى ایران را نابود و یا حداقل ضعیف نمایند. بنابراین سیاست، انزواى ایران و تضعیف نظام جمهوری اسلامی را دنبال کردند. جنگ تحمیلى و یورش رژیم بعث عراق به ایران، فضاى تنفس براى این رژیم را فراهم کرد تا نگرانی کمتری از سوی انقلاب اسلامی که محوریت آن بر اساس دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم شکل گرفته داشته باشد.
تحریم و تهدید جامعه بین الملل با محوریت امریکا و انگلیس نیز از دیگر راهکارهایى بود که این رژیم به کار بست تا جمهورى اسلامى ایران تضعیف شود.
پروژه ایران هراسى در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه نیز کاملاً به نفع این رژیم به کار گرفته شد تا این واقعیت را آشکارتر نماید که رد پاى لابى صهیونیسم در تمام این اقدامات وجود دارد.
پس از آشکار شدن برنامه هسته اى ایران در سال 2003 رژیم صهیونیستى جهت توقف آن در طول این ده سال بیشترین توان خود را به کار برده است و از هیچ تلاشى براى انزوا و تحریم ایران در جامعه بین المللى فروگذار نکرده است.
حتى در بحث سوریه نیز که همراستاى برنامه هسته اى ایران مورد هجمه امریکا و غرب قرار گرفته رژیم صهیونیستى نقش تحریک کنندهاى را ایفا نموده و دولت هاى عربستان سعودى، قطر و ترکیه به خادمان این رژیم در منطقه تبدیل شده اند تا در این میان ایران در موضع ضعف و انزوا قرار گیرد و دست از آرمان ها و اهداف انقلابى بردارد.
در همین رابطه خبرگزارى رویتر در گزارشى تحت عنوان "ایران بزرگترین آزمون براى روابط متزلزل اوباما و نتانیاهوست" اشاره کرد که با توجه به نزدیکى روابط ایران و ایالات متحده امریکا، که با دیپلماسى فعال دولت یازدهم و طبق منویات رهبر معظم انقلاب صورت گرفته، رژیم صهیونیستى بیش از همه نگران این تنشزدایى است.
همین امر شکاف روابط بین امریکا و رژیم صهیونیستى را بیشتر خواهد کرد. از یک طرف امریکا به قدرت جمهورى اسلامى ایران در منطقه نیاز دارد زیرا تأثیرگذارترین قدرت منطقه اى در خاورمیانه براى حل بحران ها و ناامنى ها ایران است و از طرف دیگر منابع سرشار انرژى و موقعیت ژئوپلتیک منحصر به فرد ایران یک فرصت براى امریکا و غرب است تا به خواسته هاى کشورمان در ادامه برنامه هسته اى احترام بگذارند. این واقعیت ها بیش از همه رژیم صهیونیستى را نگران کرده است.
بدون شک لابى صهیونیسم در امریکا (آیپک) تلاش خواهد کرد این وضعیت را مجدداً به حالت اول برگرداند زیرا منافع رژیم صهیونیستى در انزواى ایران در صحنه بین الملل است در حالى که این وضعیت - انزواى بین المللى - براى این رژیم به وجود آمده است.
نمونه بارز این امر در ناتوانى امریکا و رژیم صهیونیستى به اعمال نفوذ و حمله نظامى به سوریه قابل مشاهده است.
در حقیقت مواضع ایران در مسئله فلسطین، سوریه و انرژى هسته اى تغییر نمى کند و این ایالات متحده است که به دنبال تنشزدایى با ایران باید مواضع خصمانه خود را تغییر دهد و این امر براى صهیونیست ها به یک کابوس مبدل شده است.
