خبرگزاری دفاع مقدس – اکبر صفرزاده: احمد رضا درویش متولد سال ۱۳۴۰ در تهران و فارغ التحصیل رشته معماری و گرافیک است. وی به لحاظ فعالیت بسیار زیادی که تا کنون در زمینه تولید فیلمهای دفاع مقدس و آثار جنگی داشته در گروه فیلمسازان جنگ قرار میگیرد. صحنههای آغازین فیلم سرزمین خورشید و کیمیا یکی از بهترین صحنههای جنگی سینمای ایران است.
درویش در آثار خود بدون قهرمان سازی شخصیتهایی را به ما معرفی میکند که در قبال اتفاقاتی که در جامعه میافتد واکنشهای غیرواقعی و دور از ذهن را از خود نشان میدهند، نمونهای از این شخصیتهای غیر معمول را میتوان در فیلمهای کیمیا، سرزمین خورشید و متولد ماه مهر دید.
شروع فعالیتهای سینمایی درویش با فیلم دوله تو (رحیم رحیمیپور) به عنوان مدیر تولید، بازیگر و دستیار کارگردان و در سال ١٣۶٣ است. پس از آن فیلمنامه کانی مانگا را در سال ۱۳۶۶ نوشت و در اختیار سیف الله داد قرار داد تا آغازگر یکی از بهترین و پرفروشترین فیلمهای جنگی سینمای ایران باشد.
موفقیت کانی مانگا در گیشه و استقبال فوق العاده خوب مردم از این فیلم و همین طور نظر مثبت منتقدان درباره این فیلم راه فیلمسازی را برای درویش هموار کرد و باعث شد تا او اولین فیلمش را در سال ۱۳۶۸ با نام آخرین پرواز تولید کند. آخرین پرواز در بخش فیلمهای اول هشمتمین جشنواره فیلم فجر شرکت و جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد اما در گیشه استقبال چندانی از آن نشد و منتقدان هم روی خوشی به آن نشان ندادند.
احمد رضا درویش پس از آخرین پرواز فیلمهای ابلیس و آذرخش را کارگردانی کرد اما هیچ کدام از این فیلمها نیز با اقبال عمومی مواجه نشد و منتقدان هم این دو فیلم را جدی نگرفتند. بسیاری از منتقدان، این سه فیلم را از این جهت که مقدمهای است برای تولید فیلم مهم و در خور توجه کیمیا مهم و با ارزش میدانند.
تولید فیلم کیمیا (۱۳۷۳) با سر و صدای زیادی شروع شد و از همان ابتدا همه نگاهها را متوجه خود کرد. نمایش آن در سیزدهمین جشنواره فیلم فجرنیز بسیار موفیت آمیز بود و جایزههای متعدد و نقدهای بسیار خوبی را از آن خود کرد.
فیلم کیمیا از سه جهت قابل بررسی و تامل است؛ اول اینکه این فیلم احمد رضا درویش را به عنوان یک کارگردان مطرح در سینمای جنگ معرفی میکند، دوم اینکه این فیلم آغاز روشنفکر بازی و نماد سازی و نماد بازی درویش در سینماست، سوم اینکه این فیلم مهمترین نقطه تعادل زندگی هنری درویش است، به این معنا که او در هنگام نگارش و تولید کیمیا هنوز درگیرو علاقهمند به قصه گویی و شخصیتپردازی است و علاقهاش به روشنفکر بازی تازه شروع شده است، فیلم کیمیا این حسن را دارد که علاوه بر قصه گویی و شخصیتپردازی درست، حرف روشنفکرانه هم میزند و ادا و اطوار روشنفکرانه را هم با خود دارد اما چون هنوز دلبستگی درویش به نماد سازی و نماد بازی زیاد نشده است ساختار فیلم آزار دهنده نیست.
از سال ۱۳۷۳ که درویش کیمیا را میسازد تا سال ۱۳۷۵ که فیلم سرزمین خورشید را میسازد علاقهاش به روشنفکر بازی شدت میگیرد و این علاقه شدید به نماد سازی و نماد بازی به بدترین شکل در فیلم سرزمین خورشید بروز و ظهور پیدا میکند. سرزمین خورشید پر است از حرفهای مهم و نمادهایی که قرار است توسط آنها حرفهای بسیار پیچیدهای به مخاطب منتقل شود و مخاطب از این همه فهمیدگی انگشت به دهان بماند!
علاقه درویش به نماد بازی و گفتن حرفهای مهم در فیلمهای متولد ماه مهر و دوئل به اوج خود میرسد و در این دو فیلم تا بدانجا پیش میرود که شخصیتپردازی و داستانگویی را به طور کامل رها میکند و همه سعی و تلاش خود را برای گرفتن «معنی» از تک تک قابهایی که به کار برده است صرف میکند.
لازم است که روشنفکران و صاحب نظران سینما و اساتید جامعهشناسی یک سری بحث مفصل انجام دهند و ریشه یابی کنند که این عقده فهمیدگی و پز روشنفکری و دانستگی و دانایی که در بین فیلمسازان این مملکت وجود دارد از کجا میآید، ریشهاش کجاست و چگونه در ایران به یک اپیدمی تبدیل شده است؟ چرا هر کس پشت دوربین قرار میگیرد میخواهد با نماد بازی و نماد سازی همه را متحیر کند؟
پس از اکران فیلم سینمایی دوئل و سر و صداهایی که اکران این فیلم به راه انداخت احمد رضا درویش بحث تولید فیلم با موضوع جنگ را رها کرد و سراغ پروژه فاخر روز رستاخیز رفت تا مهمترین اتفاق مذهب شیعه را از زاویه نگاه خودش به تصویر بکشد. این پروژه یکی از طولانیترین پروژههای سینمایی کشور است که نگارش و تولید آن هفت سال به طول انجامیده است.
از آنجا که قرار است این فیلمِ سینمایی همزمان با ایران، اکران جهانی شود دوبله آن به زبانهای انگلیسی و عربی در دستور کار مدیریت پروژه قرار گرفته و در اولین اقدام دوبله عربی فیلم توسط نامدارترین و برجستهترین صداپیشگان و گویندگان سینمای عرب در لبنان انجام شده است. علاوه بر دوبله فیلم به زبانهای مختلف، پیش بینی شده است که فیلم به زبانهای مختلف زیر نویس شود.
تهیه کننده این فیلم تقی علیقلیزاده و سرمایه گذاران آن موسسه فرهنگ تماشا، شرکت دلتامدیا و شرکت آکوافالز هستند که با حمایتِ موسسه آل البیت (ع) کارسرمایه گذاری و تهیه کنندگی این فیلم را به انجام رساندهاند.
مطالعات فیلم «رستاخیز» از اواسط تولید «دوئل» فیلم قبلی درویش در سال ۱۳۸۱ آغاز و نگارش آن پنج سال به طول انجامید، پیشتولید آن از سال ۱۳۸۷ شروع شد ویک سال به طول انجامید. فیلمبرداری فیلم از شانزدهم بهمن ۱۳۸۸ و همزمان با اربعینِ حسینی در شهرستان بم آغاز شد و پس از پشت سر گذاشتن بیش از ۲۵۰ جلسه فیلمبرداری در تاریخ ۱۲ دیماه ۱۳۸۹ این بخش از کار به پایان رسید.
درویش در این فیلم روایتگر مقطع تاریخی مرگ معاویه تا شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا است. ماجرای این فیلم درباره جوانی به نام بُکیر فرزند «حر بن یزید ریاحی» است که قبل از اینکه پدرش به کاروان امام حسین (ع) بپیوندد، در تصمیمی بزرگ و طی یک روایت عاطفی، دلمشغولیاش را در سپاه حسین (ع) میبیند و این روند باعث میشود به سمتِ حسین بن علی (ع) گرایش پیدا کند.
تدوین این فیلم توسط طارق انوارTariq Anwar تدوینگر نامزد اسکار در سال ۲۰۱۰ برای فیلم سینمایی «سخنرانی پادشاه» (The King «s Speech) انجام شده است. تمام مراحل فنی و تکنیکی این فیلم در استودیو «مولینر Molinare» در لندن انجام شده است.
موسیقی این فیلم توسط «اِستفان واربکStephen Warbeck» آهنگساز برجسته و برنده اسکار برای موسیقی فیلم «شکسپیر عاشق» (Shakespeare in Love) نوشته شده و اجرای آن را ارکستر فیلارمونیک بلژیک برعهده داشته و در استودیو «گلکسی» بروکسل ضبط شده است.
این فیلم از تکنیکهای برتر جلوههای ویژه تصویریCGI بهره میبرد و با پرده عریض اسکوپ و بهرهمندی از صدای دالبی دیجیتال تولید شده است. این فیلم با جذب سرمایههای بخش خصوصی و استفاده از منابع وسیع در این بخش، توانسته است جایگاه مهمی را در صنعت سینمایی کشور باز کند و الگویی باشد برای دیگر ساختههای سینمای ایران که در بخش خصوصی و به دور از ریخت و پاشهای منابع دولتی و صرف بودجه از بیت المال با مدیریت و کارشناسی در حد و اندازههای سینمای بین الملل تولید شوند.