فاجعه 7 تیر 1360 آنقدر حیرت آور و مهیب بود که بسیاری در ساعات اول این حادثه دچار سردرگمی شدند. آنچه در ادامه می خوانید گزارش کامل روزنامه کیهان مورخ 8 تیر 1360 است که به مشاهدات خبرنگارانش از حادثه می پردازد. لازم به ذکر است بسیاری از افرادی که نام آنها به عنوان شهید و یا مجروح ذکر شده یا در جلسه حزب حضور نداشتند. همچنین جالب آنجاست که نام کلاهی هم به عنوان یکی از مجروحین حادثه ذکر شده است.
ایادی امریکا با انفجار بمب دهها همرزم امام، وزیر و نماینده مجلس را شهید کردند
دیشب یکباردیگر ددمنشان جهانخوار بر قامت استوار مردان خدا از پشت خنجر کوفتند و بهگمان خود کوشیدند که میدان را تهی کنند و قامت استوار امتی را که چنین بپاخاسته است درهم شکنند، اما هر قطره خونی که چکید گواه جنایت جهانخواران شد و هر مردی که در خون غلطید هزار مرد را استوارتر و مصممتر راهی میدان کرد. میدانی که نیروی اهریمنی باطل در برابر حق جز شکست ره بهجایی نخواهد برد.
آفرین ملتها بر چنین مردانی که با خون خود مهر شرافت بر سند سرافرازی یک ملت را کوبیدند و در راه آرمانشان به شهادت رسیدند. روحشان شاد. راهشان پایدار. حدود ساعت 21 دیشب 2 بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فرو ریخت و موجب شهادت دهها نفر از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید. خبرنگار کشیک شب کیهان که حدود نیمساعت بعد از انفجار خود را به محل حادثه رسانیده است مشاهدات خود را چنین نوشته است:
بیش از نیمساعت از انفجار گذشته بود که دوان دوان خودم را به محل حادثه رسانیدم. صدها نفر از مردم تهران در خیابانهای اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانسها بی امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیرآوار مانده بودند به آمبولانسها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار بمب بهکلی فرو ریخته بود و دهها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند. اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند غرق در خون بودند و بههیچ وجه شناخته نمیشدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً میگریست، گفت: آقایان باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت الاسلام محمد منتظری را در مقابل در سالن دیده است،لیکن نیمساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده اند.
حزب جمهوری اسلامی جلسات هفتگی خود را روزهای یکشنبه برگزار میکرد و این سؤال برای مردم نگران مطرح بود که آیا رجایی نخست وزیر هم در جلسه دیروز شرکت داشته است یا نه؟ ولی در جریان امداد و نجات مجروحین و انتقال شهدا اعلام شد که آقایان رجائی نخست وزیر، فخرالدین حجازی، آیت الله مهدوی کنی، عسگراولادی، آیت الله قدوسی، موسوی خوئینیها و آیت الله هاشمی رفسنجانی در جلسه روز یکشنبه شرکت نکرده و در محل انفجار بمب حضور نداشته اند.
ساعت 24 دیشب از سوی بیمارستانهای تهران که مصدومین و مجروحین را پذیرفته بودند اعلام شد که به انواع خون نیاز است و بهدنبال آن عدهای از مردم در مقابل بیمارستانها اجتماع کردند تا خون اهدا کنند.
درعملیات نجات مجروحین و مصدومین اورژانس تهران حدود یکصد نفر از مجروحین را به بیمارستانهای سپاه انقلاب، طرفه و فیروزگر انتقال داده و نیز عدهای نیز توسط سایر ارگانها به دیگر بیمارستانها انتقال یافتند. عملیات نجات تا بامداد امروز ادامه داشت و طبق اظهارات خبرنگار نیمه شب دیشب در محل حادثه گفته شد که عدهای از مجروحین نیز به بیمارستانهای جرجانی، نجمیه، بازرگانان، شفا، یحیائیان، سوانح شماره 5 و امیر اعلم انتقال داده شدهاند. همچنین در جریان انتقال شهدا چند شهید مجهول الهویه نیز به سردخانه انتقال داده شد. سرویس شهری –ساعت نیم بامداد.
هر لحظه که میگذرد اوج فاجعه عمال ضد انقلاب بیشتر محسوس میگردد. دهها تن از مأموران کمیتههای انقلاب اسلامی 9 و 10 سپاه پاسداران ، پلیس- ارتش- دژبان و مأموران نجات و امداد آتش نشانی به همراه گروهی از مردم مسلمان با تلاشی عظیم با بیل و کلنگ و حتی با دست مشغول کنار زدن خروارها خاک و تیر آهن و تکههای بتون و آسفالت سقف هستند تا اجساد شهیدان راه انقلاب اسلامی کشورمان و مجروحان را بیرون بیاورند. محوطه شمالی حیاط حزب جمهوری اسلامی، محل یک دنیا تقلا و تلاش است. از اولین لحظات وقوع این فاجعه دهها تن مجروح و تعداد زیادی از قربانیان انقلاب خونینمان از زیرآوار بیرون کشیده شده اند و هنوز هم تلاش ادامه دارد. اغلب دست و پا شکسته و پیکر برخی از این شهیدان بر اثر انفجار و فشار آهن و سیمان ناشی از زیر و رو شدن دیوارها و سقف لهیده شده و قابل شناسایی نیست.
چندین شعله نورافکن از این سو و آن سوی بر ویرانههای سالن کنفرانس حزب که حال هر نقطهاش با خون یکی از عزیزان و بازوان انقلاب ممزوج گشته است نورافشانی میکند. دهها لنگه کفش- کیف- عمامه های سفید و سیاه، حتی عینک، لابهلای ویرانهها و در لابهلای صندلیهای در هم شکسته و متلاشی شده که تا ساعاتی قبل این مردان سرنوشت ساز انقلابمان روی آن نشسته و در حال گفت وشنود و بحث بودند، بهچشم میخورد. وقتی در قسمتی از این سالن ویران خاک ها را کنار میزدند و با دست و پایی که قسمتی از آن قابل رؤیت بود مواجه میشدند میدیدند که خون پاک این سربازان شریف اسلام چون برگهای لاله های سرخ با خاک عجین شده و خاک را رنگین کرده است. اغلب شهیدان و مجروحینی را که از زیر خاک بیرون می آوردند،یا دست و پایشان شکسته و آویزان شده بود و یا اینکه از هم جدا گردیده بود. ضمن این تلاش کسانیکه مربوط به ارگانها و نهادهای مختلف بودند سعی میکردند که بتوانند آیت الله دکتر محمد بهشتی را پیدا کنند. خیلیها برای اطلاع از سرنوشت این مرد بزرگ و امید امام امت بیتاب بودند،حتی کسانیکه تمام تنشان زیر خروارها آهن و سیمان و خاک و خاشاک بود و فقط سرشان بیرون بود، در همان حال به محض اینکه میتوانستند در زیرنور افکنها افرادی را که بهکمک آنها آمده بودند ببینند ناله کنان اولین سؤالشان این بود که دکتر چطور شد آیا ایشان سالم هستند. برخی دیگر از مجروحان که از شدت رنج و درد در تب و تاب بودند شروع به شعار دادن میکردند و با صدایی که به سختی شنیده میشد فریاد میزدند: اسلام پیروز است. یکی دیگر میگفت:
این جنایت بنیصدر است. با تمام تلاشی که تا این ساعت در 1 بامداد شده است،هنوز کسی با آقای دکتر بهشتی مواجه نشده است. عدهای گفتند: ایشان جان به سلامت بردهاند و فقط قسمتی از سرشان مجروح شده که به بیمارستان منتقل شدهاند. عدهای دیگر میگفتند که خیر ایشان قبل از انفجار از محل سالن خارج شده اند، ولی آنچه مسلم بود مسائلی که مطرح میشد خبر از فاجعه عظیمتری را میداد و آن شهادت این رادمرد بزرگ دین و سیاست بود و سرانجام این حقیقت تلخ تأیید شد و خارج از محیط پرخاک و خون محل حادثه تأیید و اعلام شد.
شهادت پس از نماز جماعت
عمق فاجعه به حدی وسیع و فجیع و دلخراش بود که در آن شرایط هیچکس حال و هوای درست و حسابی نداشت. اغلب چشمها نمناک اشک و نگران بود. در بین انبوه جمعیت یکی از برادران عضو حزب را شناسایی کردم،این برادر خود را دزفولی عضو حزب جمهوری خوزستان و رابط استان معرفی کرد، صدایش میلرزید و اندوه تأثر از تارهای صوتی صدایش بهخوبی محسوس بود. او میگفت من در این لحظات اینجا بودم،بهاتفاق گروهی از برادران حزب و چند تن از شخصیتها نماز مغرب و عشاء را به امامت آیت الله دکتر بهشتی خواندیم، پس از پایان نماز در حالیکه آیت الله دکتر بهشتی بهطرف سالن کنفرانس حرکت کردند، من نیز به همراه دیگران پشت سر ایشان حرکت کردم. جلو در سالن آیت الله دکتر بهشتی رو کردند به آقای محمد منتظری که مشغول سیگار کشیدن بودند، با خنده گفتند: چقدر سیگار میکشید و سپس حجتالاسلام شهید محمد منتظری را به سوی خود دعوت کردند، و شروع به صحبت با او کردند. من بهاتفاق دو تن از دوستانم تصمیم گرفتیم برویم بیرون شام بخوریم هنوز حدود 10 دقیقه از خارج شدن ما نگذشته بود که ناگهان صدای انفجار مهیبی شنیدیم، با شتاب خود را بهطرف در شرقی حزب رساندیم و مشاهده کردیم که سقف سالن کاملاً فروریخته است.
قدرت انفجار
قدرت انفجار محل اجتماع بهحدی عجیب و حیرت آور بود که با هیچ معیاری نمیتوان آنرا سنجید. چرا که پس از انفجار تمامی سقف و بالکن سالن ویران شده و روی سر حاضرین در سالن سقوط کرده است. بر اساس اعلام چند تن از مقامات انتظامی و سپاه عامل انفجار نمیتوانسته است یک بمب و یا فتیله باشد. آنان اظهار کردند که بی تردید عوامل ضد انقلاب و سرسپردگان امپریالیسم و صهیونیسم، برای به ثمر رساندن نیات پلیدشان از نوعی مواد منفجره که قدرت عظیمی داشتهاست استفاده کردهاند،بطوریکه به محض انفجار کلیه سقف فروریخته و تمام حاضرین در سالن زیر خروارها سنگ و آجر و آهن و خاک مدفون شده اند.
فرمانده سپاه تهران چه گفت؟
برادر جبروتی فرمانده سپاه تهران که با سر و رویی خاک آلود شدیداً در تلاش بود، در یک فرصت کوتاه توانست چند کلمهای درباره این فاجعه دردناک صحبت کند. برادر جبروتی گفت دقایقی پس از حادثه، گروهی از برادران سپاه به محل اعزام شدند و من نیز بلافاصله خود را به محل رساندم و شروع به تلاش کردیم تا هرچه زودتر در معیت برادران پاسدار –پلیس- ارتشی و دژبان و آتش نشانی مجروحین را از زیر آوار بیرون بیاوریم. برادر جبروتی افزود: وقتی یک مجروح را از زیر آوار بیرون میآوردیم او در حالیکه شدیداً دچار درد و رنج بود لب به شعار باز میکرد و میگفت اسلام پیروز است. یکی دیگر میگفت از دکتر بهشتی چه خبر و این واقعاً حیرت آور بود. او دستش شکسته و شدیداً مجروح شده بود،ولی در آن لحظه از خود غافل و بهیاد آیت الله دکتر بهشتی بود و این واقعاً قابل تقدیر و تحسین است. یک مجروح دیگر را پس از اینکه حدود نیم ساعت تلاش کردیم تا از زیر آوار بیرون بیاوریم و بههر حال این مرد مجروح نیز از زیر خاک بیرون کشیده شد. او میگفت این جنایت بنیصدر است.
مقداری که پیشروی کردیم یک دست را از زیر خاک دیدیم که دارد تکان میخورد ولی بقیه بدن او پیدا نبود. در آن لحظات کاری به این نداشتیم که چه کسی را نجات میدهیم هدف ما این بود که تلاش کنیم هرچه زودتر مجروحین را به بیمارستان برسانیم. و بالاخره این شخص را هم نجات دادیم. تلاش همه برادران در این فاجعه دردناک درخور توجه بود و تلاش مردم انقلابی نیز که با بیل و کلنگ برای یاری به مجروحان خود را به این محل رسانده بودند.
انقلاب بیشتر آبیاری می شود
فرمانده سپاه تهران سپس در مورد چگونگی اعمال عوامل ضد انقلاب گفت: این خونریزیها هرچه بیشتر انقلاب را آبیاری میکنند. امیدوارم خداوند عمر رهبر انقلاب را طولانی کند. وی سپس افزود: ما در مورد اعمال پلید ضد انقلاب انتظار حوادث بعدی را داریم و خودمان را از هر جهت آماده کردهایم. حزب الله نیز خودش را آماده کرده است همانطور که دیدیم در خیابانها خود را نشان داد، ما هم جزئی از حزب الله هستیم.
هجوم مردم با بیل و کلنگ
حسین سعادت یار استاد بنا، که تمام سرو رویشان غرق در خاک و گل بود، در حالیکه برای یک لحظه استراحت به یک اتومبیل تکیه داده بود او را به صحبت گرفتیم. این مرد گفت: ساعت حدود 40/8 بعد از ظهر بود، من درخانهام واقع در صادقیه آب منگل پای تلویزیون نشسته بودم و به اخبار گوش میکردم که ناگهان صدای انفجار مهیبی را شنیدم. با شتاب موتوسیکلتم را از خانه بیرون آوردم و خود را به میدان بهارستان رساندم، در آنجا دیدم که یک نفر فریاد میکشد، بیل و کلنگ بیاورید، حزب جمهوری منفجر شده،من بلافاصله به خانه خواهرم که نزدیک تر و در خیابان گوته قرار دارد رفتم و چند بیل و کلنگ برداشتم و با شتاب خود را به محل حزب رساندم. در این لحظه هرکس که وارد می شد یک یا چند بیل و کلنگ همراه داشت و با کمک مأموران پلیس و برادران سپاه پاسدار و سربازان و درجه داران ارتش و نیروهای امداد آتشنشانی شروع به پس زدن خاک و سنگ و بیرون آوردن اجساد و مجروحین کردیم. این مرد گفت در لحظات اول 4 نفر را که در مدخل در ورودی سابق سالن زیر آوار مانده بودند بیرون کشیدیم، یکی از آنها چنان دست و پایش در صندلی پرس شده بود که به سختی موفق به بیرونآوردن آن از صندلی لهیده شدیم.
کشف 92 جسد و مجروح از زیر آوار
یکی ازمأموران پلیس درباره تعداد مجروحین و شهدا و همچنین مشخصات آنان گفت: ما در قید مشخصات نیستیم و فقط میخواهیم وضع مجروحین و شهدا را بدانیم، وی سپس در مورد آمار مجروحین و شهدا که از زیر آوار بیرون آورده شدهاند،گفت: تا این ساعت ( 5/1 بامداد ) 92 شهید و مجروح از زیر آوار بیرون آورده شده که به بیمارستانهای مختلف و پزشکی قانونی انتقال داده شده است.
مواد منفجره از داخل کار گذاشته شده بود.
سرهنگ وحید دستگردی ریاست شهربانی جمهوری اسلامی ایران نیز که دقایقی پس از این حادثه هولناک، خود را به محل حادثه رسانده و برکار و تلاش مأموران شهربانی و پلیس تهران نظارت مستقیم میکرد درباره این حادثه گفت: من ساعت 5/9 بعداز ظهر خود را به محل حادثه رساندم و تا این ساعت 5/12 شب بیش از 90 نفر از زیرآوار بیرون آورده شده است. سرهنگ وحید دستگردی در مورد انفجار گفت: مواد منفجره مورد استفاده ضد انقلابیون فوقالعاده قوی بوده است ولی معلوم نیست چگونه آنرا در داخل سالن کارگذاشته بودهاند، وی سپس به چگونگی ویران شدن سالن اشاره کرد و گفت: همانطور که میبینید ساختمان به طرف شرق ریزش کرده و طرف غرب آن که دیوار یک مدرسه است تقریباً سالم است و این نشان میدهد که مواد منفجره از داخل کار گذاشته شده است چون اگر غیر از این بود، کلیه ساختمان به طرف حیاط ( قسمت شرقی ) پخش نمیشد. رئیس شهربانی سپس در مورد علت عدم حفاظت شخصیتها و نهادهای انقلابی گفت: حفاظت از شخصیتها و نهادهای انقلابی مانند حزب بهعهده شهربانی گذاشته نشدهاست والا ما با جان و دل این وظیفه را عهده دار و نهایت سعی خود را در انجام وظایف محوله میکردیم.
رئیس شهربانی در پایان این گفت وگوی کوتاه افزود: با توجه به اقدامات عوامل ضد انقلاب که ضربات سختی خوردهاند، مسئولان مملکتی باید تصمیمات جدی تری در رابطه با این گونه اعمال ضد انقلابی بگیرند و پلیس نیز با تمام وجود آماده هر نوع همکاری میباشد.
اظهارات رئیس پلیس تهران
سرهنگ مصحفی رئیس پلیس تهران نیز مانند صدها نفر که خود را موظف به حضور در انجام کمکهای لازم برای نجات جان مجروحان و زیر آوار ماندگان میدانسته بود 15 دقیقه پس از اطلاع از ماجرا در حالیکه آستینهایش را بالا زده بود، در تکاپو بود. سرهنگ مصحفی را در حالیکه سر و صورت و لباسش خاک آلود بود برای لحظهای به صحبت گرفتم. سرهنگ مصحفی گفت: در ساعت 9 بهوسیله بی سیم اعلام شد که انفجار مهیبی در اطراف سرچشمه شنیده شده است و پس از بررسی متوجه شدیم که دفتر حزب منفجر شده است. بلافاصله اعلام آماده باش کردیم و خود به همراه گروهی از مأموران پلیس در محل حاضر شدیم. با کمک برادران پاسدار کمیته و سپاه یک کامیون را که داخل آن مملو از میز و صندلی بود و وسط حیاط محوطه متوقف بود کنار کشیدیم و سپس اتومبیلها را نیز از صحنه خارج کردیم تا راه برای فعالیت جرثقیلها و بولدوزرها آماده شود. از سوی دیگر از آتش نشانی و امداد و بیمارستانها و کلانتریها کمک خواستیم. خوشبختانه نیروهای کمکی و امداد پزشکی و امداد و نجات آتش نشانی خود را خیلی زود به محل حادثه رساندند. از سوی دیگر با اینکه شب بود تعداد زیادی جرثقیل از طرف شرکتهای حمل و نقل به محل فرستاده شد و لحظاتی بعد نیز تعدادی بولدوزر به محل رسید و فعالیت برای نجات مجروحان و مصدومان آغاز شد. از سوی دیگر مراتب به اطلاع ریاست شهربانی رسید که مراتب را به کلیه مراکز اعلام کند. حدود یک ساعت پس از حادثه دلخراش انفجار، جانشین ریاست ستاد مشترک ارتش با بیسیم تماس گرفتند و ضمن اعلام آماده باش به نیروهای مسلح گفتند بیمارستانهای ارتش برای پذیرش مجروحین و مسدومین آماده هستند و پس از آن گروهی از برادران ارتش خود را به محل رساندند و کنترل نظم را بهعهده گرفتند و از ورود و خروج افراد غیر به داخل ساختمان حزب جلوگیری بهعمل آوردند. قسمتی از نیروهای انتظامی نیز در معیت برادران پلیس و پاسدار و دژبان و همچنین نیروهای مردمی، با فداکاری قابل تحسینی شروع به فعالیت کردند. ولی متأسفانه تعداد زیادی از شخصیتها و کسانیکه در تالار سخنرانی حضور داشتند در اثر این عمل ضد انقلابی عمال امریکا، شهید شدند. ولی روی همرفته عده زیادی با کمک نیروها نجات یافتند که به بیمارستانهای مختلف انتقال داده شدند. از سوی دیگر دکتر عارفی وزیر بهداری و بهزیستی نیز درمحل حضور یافتند و از طریق بیسیم اعلام شدکه کلیه بیمارستانها به حال آماده باش درآمده و منتظر پذیرش مصدومان و مجروحان هستند. از سوی دیگر به دستور ایشان گروهی از متخصصان بیهوشی و جراحی همراه با دستگاههای اکسیژن به تلاش برای نجات جان مجروحان پرداختند و عده زیادی از مجروحان را در داخل آمبولانسهای مجهز اورژانس تهران که حضور فعال در صحنه حادثه داشتند جراحی و سپس به بیمارستانها انتقال دادند.
جسد تکه تکه شده یکی از شهدا
سرهنگ مصحفی رئیس پلیس تهران آنگاه در مورد چگونگی مشاهدات خود در محل حزب به خبرنگار ستاد خبری سرویس شهری کیهان گفت: وقتی من وارد شدم تمام ساختمان محل سخنرانی حزب ویران شده بود و سنگ و آجر و آهن و تکه های بتونی ستونها تا وسط حیاط پخش شده بود. سرهنگ مصحفی در مورد شهدای این حادثه گفت: اولین جسدی که من دیدم متعلق به شخصی بود که تکه تکه شده بود و در نزدیکی در سالن افتاده بود.
سیل جمعیت در اطراف پزشکی قانونی
بنا به گزارش خبرنگاران ستاد خبری سرویس شهری کیهان از اولین ساعات بامداد امروز مردم مسلمان و مبارز تهران که از طریق رادیو و روزنامههای صبح از حادثه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی مطلع شده بودند، سینه زنان و نوحه خوانان بهسوی مقر حزب و مرکز پزشکی قانونی حرکت کردند. بنا بهگزارش خبرنگاران سرویس شهری کیهان، سیل جمعیت در ساعت 8 صبح امروز پزشکی قانونی تهران را چون نگینی در میان گرفته بود. پاسداران و افراد کمیتهها حفاظت از پزشکی قانونی را بهعهده داشتند و کنترل عبور و مرور خیابانهای اطراف را زیر نظر داشتند. ورود به پزشکی قانونی ممنوع اعلام شده است و پاسداران به احدی اجازه نمیدادند که وارد ساختمان مرکز پزشکی قانونی شوند. خبرنگاران کیهان از جلوی ساختمان پزشکی قانونی گزارش دادند که جمعیت انبوه نوحه خوانان و سینه زنان شعار میدهند که « عزا عزا است امروز یاور مستضعفان پیش خدا است امروز» ، « میکشم میکشم آنکه برادرم کشت» و شعارهای دیگری که مرگ بر امریکا، مرگ بر منافق، مرگ بر اسرائیل، در ساعت 8 صبح عده ای شعار گویان وارد خیابان بهشت شدند. در جلوی این عده جوانی روی دوش چند نفر قرار داشت که دست قطع شدهای را که از زیرآوار محل حزب جمهوری اسلامی خارج شده بود را در دست گرفته بود و آنرا بهمردم نشان میداد و جمعیت شعار میدادند که میکشم، میکشم آنکه برادرم کشت. بنابه گزارش خبرنگاران اطراف مرکز پزشکی قانونی مملو از جمعیت است. خبرنگاران ستاد خبری سرویس شهری کیهان که از لحظه حادثه تا ساعت 5 بامداد در محل حادثه حضور داشتهاند در ادامه گفتگوها و گزارشات خود از این فاجعه سنگین تاریخی که غم و درد را تا تار و پود هر انسان نفوذ میدهد، اعلام کردهاند که در اثر این انفجار همچنین کلیه شیشههای پنجرههای خانههای اطراف و مدرسهای که پشت ساختمان سالن حزب، قرار دارد خرد شده بود.
صدای فریاد و ناله از زیر خروارها سنگ و آهن
دو تن از ساکنان خانههای نزدیک به دیوار سالن که در اثر انفجار تمام شیشههای پنجرهشان شکسته و شدیداً وحشتزده شده بودند،در مورد چگونگی این انفجار به خبرنگار ستاد خبری سرویس شهری کیهان گفتند: ما سرسفره نشسته و مشغول شام خوردن و گوش کردن به اخبار بودیم که ناگهان انفجار مهیبی رخ داد و در پی آن شیشه های پنجره روی غذا و سفره ما پخش شد. در اثر این انفجار چنان شوکه و نگران شده بودیم که تا لحظاتی نمیدانستیم چکار بکنیم و مرتب از این طرف اتاق به آنطرف اتاق میدویدیم و بچهها نیز مرتب جیغ میکشیدند. بههرحال پس از دقایقی خود را به طرف پنجره رساندیم و با کمال تعجب دیدیم که سقف سالن حزب خراب شده و صدای فریاد و ناله زیادی شنیده میشود. شروع به جیغ کشیدن کردیم و به این وسیله برای نجات جان کسانیکه در زیر آوار مانده بودند تقاضای کمک کردیم.
بهشتی مجاهد در کربلا است
گروهی دیگر از خبرنگاران سرویس شهری کیهان که به خیابانهای اطراف محل حزب و پزشکی قانونی و دیگر نقاط شهر رفتهاند در ساعت 8 صبح گزارش دادند که با انعکاس خبر حادثه خونین شب گذشته در محل حزب جمهوری اسلامی توسط رادیو و روزنامه جمهوری اسلامی- مردم مسلمان گروه گروه به خیابانها ریخته و در حالیکه اشک از دیدهگانشان سرایز بود فریاد میکشیدند: عزا، عزاست امروز،روز عزاست امروز، بهشتی مجاهد در کربلاست امروز،خمینی بت شکن صاحب عزاست امروز، به سوی دفتر منهدم شده حزب و پزشکی قانونی تهران سرازیر شدهاند. موج مردم پریشان و عزادار از اولین ساعات روز خیابانهای تهران را به لرزه درآورد. و چهره تهران و دیگر شهرهای ایران را بهکلی و بهطور ناگهانی عوض کرد. هم اکنون ساعت 9 صبح اطراف پزشکی قانونی تا میدان سپه و از خیابان امیرکبیر تا میدان بهارستان مملو از مردمی است که ناباورانه رادیوهای ترانزیستوری خود را به گوش چسبانده و یا گروه گروه دور یک روزنامه صبح حلقه زده و مشغول شنیدن و یا خواندن خبر این فاجعه دلخراش هستند و اکثراً از شدت ناراحتی در حال گریه کردن هستند. عزا عزاست امروز –روز عزاست امروز، یاور مستضعفان صاحب عزاست امروز- بهشتی مجاهد در کربلاست امروز.
امروز روزیست که قلب طپنده امام امت این پرچمدار نهضت اسلامی جهان باردگر ناآرام شد. ناآرام برای بازوان انقلابی که تاکنون با خون هزاران تن از بهترین فرزندان اسلام آبیاری شده است و این بار مردانی مجاهد و سربازانی راستین چون شهید دکتر بهشتی و بهشتیهای دیگر که به خیل عاشقان در راه الله و حق پیوستند.
مچ پای حضرت آیت الله شهید دکتر محمد بهشتی روی دست پاسداران
براساس گزارش خبرنگار سرویس شهری کیهان از مرکز پزشکی قانونی هزاران تن از مردم عزادار در حالیکه به نوحهخوانی و سینه زنی و دادن شعارهایی علیه استکبار جهانی امریکای جنایتکار سردادهاند جلوی پزشکی قانونی تهران اجتماع کردهاند. در ساعت 5/9 صبح گروهی از پاسداران انقلاب در حالیکه مچ پای آیتالله شهید محمد بهشتی را روی دستهای خود بلند کرده بودند، خود را به موج جمعیت عزادار و گریان رساندند و غریو شیون دهها هزار نفر از حاضران در خیابانهای اطراف پزشکی قانونی با دیدن مچ پای این شخصیت آگاه که در جریان حادثه انفجار قطع شده،بلند شد. براساس این گزارش امروز تهران یکپارچه شور عزاست و کمتر چشمی است که در غم از دست رفتن این عزیزان بهخون خفته قطره اشکی از چشمان خود جاری نکرده باشد. امروز « حزب الله » از دل خروش میکند و فریاد مرگ بر امریکا و مرگ بر منافقین یک لحظه قطع نمیشود. ستاد خبری کیهان که در نخستین لحظات انفجار در جریان این فاجعه بزرگ قرار گرفتند اسامی شهدا و مجروحان را بهشرح زیر اعلام کردند.
اسامی شهدای فاجعه انفجار
اسداله زاده معاون وزارت بازرگانی، جعفرمعیری معاون وزارت بهداری، علی اکبر دهقان نماینده تربت جام، رضا ترابی نماینده مجلس،حائری شیرازی نماینده شیراز، پاکنژاد نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی، فؤاد کریمی نماینده اهواز، دکتر شمس الدین حسینی نماینده نائین، سیفالله عبدالکریمی نماینده لنگرود در مجلس شورای اسلامی، بنی هاشمی، علی حیدری نماینده نهاوند در مجلس شورای اسلامی، قاسمی نماینده چالوس در مجلس شورای اسلامی، رحیمی، موسوی فر، باغانی نماینده سبزوار، سید حسن طباطبائی نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی، محمودی نماینده قصر شیرین در مجلس شورای اسلامی، حقانی نماینده بندر عباس در مجلس شورای اسلامی، رواقی، شرافت نماینده شوشتر درمجلس شورای اسلامی، اکبر اژهای، رحیمی نماینده ملاوی درمجلس شورای اسلامی، عباس ناطق نوری نماینده نور، نورعینی، موسی کلانتری وزیر راه و ترابری، عباسپور وزیر نیرو، سرحدی زاده، سید محمود روحانی نماینده سمنان در مجلس شورای اسلامی، قاسم صادقی نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی و 2 شهید مجهول الهویه که به بیمارستانهای سینا و انقلاب منتقل شدند. ضمناً جواد مالکی، محسن اکبری، مولائی، کلاهی، معادیخواه، لاجوردی دادستان انقلاب مرکز، دکتر قندی،مهدیزاده،محلاتی، ارسنجانی نماینده ارسنجان در مجلس شورای اسلامی ، نیازی، طباطبائی، صادقی اسلامی، دکتر صادقی وزیر کار نیز در محل حادثه حضور داشتهاند که گفته میشود جزو مجروحین هستند، لیکن از محل بستری شدن این عده هنوز اطلاعی بهدست نیامده است. مجروحینی که در بیمارستانهای طرفه، سینا، فیروزگر و انقلاب بستری هستند بهشرح زیر است:
اسامی مجروحین
اسماعیل فردوس پور نماینده فردوس و طبس در مجلس، مسعود صادقی، سعادتی معاون بهزیستی، بهرام تاجگردان نماینده گچساران در مجلس، محمد حسن اصغرنیا استاندار سمنان، محمود جمالی، مسعود موسوی، زین العابدین رئیسی و علی موسوی رضا، سید محمد سجادی کارمند حزب، دانش مهر کارمند حزب، محمد غریب، مهدی فاضلی، قدرت اله نجفی، ابوالفضل اجاره دار، ابراهیم فردوسی، خوش زبان از واحد دانشجویی حزب که حالش وخیم است. ابراهیم عبدی، فضلعلی و یک پاسدار ناشناس، منصور رضوی، دکتر کیاوش، مسیح مهاجری، هدایت عبدی، حسین کاظم زاده، عباس شاهوری نماینده شرکت نفت و حیدرعلی علیزاده مجروح.
اسامی شهدا از قول سپاه پاسداران
سپاه پاسداران صبح امروز ( 7صبح ) در تماس با خبرنگار کیهان اسامی شهدا را به این شرح اعلام کرد:
سید حسین طباطبائی، رواقی، سیف اله عبدالکریمی، پاکنژاد، حیدری،محمد منتظری، هادی امین، حسن بخشایش، بشارتی، عباس ارشاد، دیالمه، قاسمی، دکت