انتفاضه فلسطین، الهام‌گرفته از انقلاب اسلامی ایران

یکی از رهبران سازمان جهاد اسلامی در مورد شکل‌گیری انتفاضه فلسطین گفت: «انقلاب ایران بود که عصر جدیدی را پیش روی ما گذاشت و باعث شـد که به مسأله فلسطین تنها از زاویه خاص اسلام نگاه کنیم.»
کد خبر: ۴۵۴۹۰۶
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۷ - 07May 2021

انتفاضه فلسطین، الهامی از انقلاب اسلامی ایرانبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۱۵ می ( ۲۵ اردیبهشت) برای بیش از ۸۰۰ هزار فلسطینی یادآور مصیبتی است که در سال ۱۹۴۸ میلادی (۱۳۲۷ خورشیدی) بر آنان وارد شد و هنوز دامن‌گیر بیش از ۱۲ میلیون فلسطینی در سراسر دنیا است.

آوارگی فلسطینیان پیامد شکل‌گیری نخستین هسته‌های صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ میلادی (۱۲۷۶ خورشیدی) در شهر «بال» سوئیس و واگذاری قیمومیت فلسطین به بریتانیا و سپس صدور اعلامیه «بالفور» از سوی وزیر امورخارجه وقت انگلیس در سال ۱۹۱۷ میلادی (۱۲۹۶ خورشیدی) بود. سرانجام سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۶ خورشیدی) با قطعنامه ۱۸۱، فلسطین را به دو بخش «صهیونیست نشین» و «عرب نشین» تقسیم کرد.

اصل ماجرای اشغال فلسطین که رهبر معظم انقلاب اسلامی آن را بازگو کردند، این بود که: «عده‌ای از یهودیان با‌نفوذ در دنیا به فکر ایجاد یک کشور مستقل برای یهودی‌ها افتادند. دولت انگلیس از این تفکرات استفاده کرد و خواست مشکل خود را حل کند. البته آنها از قبل می‌خواستند به اوگاندا بروند و آنجا را کشور خودشان قرار دهند و پس از آن طرابلس، پایتخت کشور لیبی را انتخاب کردند؛ لذا با ایتالیا که آن موقع طرابلس تحت سیطره آنها بود صحبت کردند اما نپذیرفت و پس از آن سراغ انگلیس رفتند.

آن هنگام انگلیسی‌ها در خاورمیانه اغراض بسیار مهم استعماری داشتند و پسندشان آمد که یهویان ابتدا به عنوان یک اقلیت وارد خاورمیانه شوند و به تدریج توسعه پیدا کنند و از آنجا که فلسطین در نقطه حساسی قرار دارد، در آن منطقه دولت تشکیل دهند و جزء متّحدین انگلیس باشند و مانع از این شوند که دنیای اسلام و به خصوص دنیای عرب در آن منطقه بتوانند اتّحادی به وجود آورند.

یهودیان به تدریج از انگلیس جدا و به آمریکا متصل شدند. آمریکا هم این یهودیان را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. اینها به این معنا کشوری به وجود آوردند و کشور فلسطین را تصرف کردند.

تصرف فلسطین هم اینگونه بود که یهودیان ابتدا با اعلام جنگ نیامدند بلکه با حیله آمدند و زمین‌های بزرگ فلسطین را که کشاورزان عرب روی آنها کار می‌کردند و خیلی هم سرسبز و آباد بودند، با قیمت‌های چند برابر قیمت اصلی از صاحبان و مالکان اصلی این زمین‌های بزرگ که در اروپا و آمریکا بودند خریدند و آنها هم با میل و رغبت زمین‌هایشان را به آنها فروختند.

پس از آنکه یهودیان زمین‌ها را خریدند، با روش‌های بسیار خشن و سنگدلانه به تدریج شروع به اخراج زارعان از این زمین‌ها کردند. برای پیشبرد اهدافشان همه کار می‌کردند و هم‌زمان افکار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب می‌کردند.

این تسلط غاصبانه صهیونیست‌ها بر فلسطین سه رکن داشت که رکن اول آن، قساوت با اعراب بود و برخوردشان با صاحبان اصلی، با سختی و خشونت شدید همراه بود و با اینها هیچ گونه مدارایی نمی‌کردند.

رکن دوم تسلط این‌ها بر فلسطین، دروغ به افکار عمومی دنیا بود. این دروغ به افکار عمومی دنیا، یکی از آن حرف‌های عجیب است. اینها به وسیله رسانه‌های صهیونیستی که دست یهودی‌ها بود، دروغ گفتند و به خاطر همین دروغ‌ها، بعضی از سرمایه داران یهودی را دستگیر کردند. البته خیلی‌ها هم دروغ‌های آنها را باور کردند.

رکن سوم غصب فلسطین، مذاکره و به قول خودشان «لابی» است. کار صهیونیست‌ها تا به حال، سه رکن داشته است که توانستند فلسطین را با فریب و خدعه بگیرند. آن وقت قدرت‌های خارجی هم با اینها همراه بودند؛ که بیشترین همراهی از سوی انگلیس بود.

«سازمان ملل» و پیش از آن «جامعه ملل» هم که بعد از جنگ‌های جهانی برای «مسائل صلح» تشکیل شده بودند مگر در موارد معدودی همیشه از فلسطینیان حمایت کردند.

در سال ۱۹۴۸، جامعه ملل قطعنامه‌ای صادر کرد و فلسطین را بدون دلیل و علّت تقسیم بندی کرد و اعلام کرد ۵۷ درصد از سرزمین فلسطین، متعلّق به یهودی‌ها است در حالیکه قبل از آن، حدود پنج درصد زمین‌های فلسطین متعلّق به یهودیان بود.

صهیونیست‌ها دولت تشکیل دادند و پس از آن حمله به روستاها، شهر‌ها و خانه‌ها و حمله به بی‌گناهان اتّفاق افتاد. البته دولت‌های عرب هم کوتاهی‌هایی کردند و چند جنگ اتّفاق افتاد.

در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلی‌ها به کمک آمریکا و دولت‌های دیگر، مبالغی را از زمین‌های مصر، سوریه و اردن تصرف کردند. هدف اسرائیل از جنگ‌هایی که می‌کرد و می‌کند، توسعه سرزمین‌های یهودی نشین است.

دولت صهیونیستی به غصب سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. آنها ابتدا یک وجب جا می‌خواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد تمام سرزمین فلسطین را گرفتند و بعد از آن به کشور‌های همسایه‌ فلسطین مثل اردن و سوریه و مصر تجاوز کردند و زمین‌های آنها را گرفتند.

هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است که این روز‌ها کمتر آن را به زبان می‌آورند و سعیشان بر این است که آن را کتمان کنند و در مرحله‌ای که حال حاضر در آن هستیم، احتیاج دارند که اهداف توسعه طلبانه خود را کتمان کنند.

مبارزات مسلّحانه‌ای که با صهیونیست‌ها آغاز شد، ابتدا خارج از سرزمین فلسطین بود و همین «سازمان آزادی بخش» و بقیه گروه‌ها که مرکزشان در اردن، سوریه یا جا‌های دیگر بود، گروه‌هایی را می‌فرستادند، حمله‌ای می‌کردند، ضربه‌ای می‌زدند و عقب می‌کشیدند؛ اما در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزاتی شکل نگرفته بود. مردم فلسطین، وحشت زده بودند و نمی‌توانستند هیچ حرکتی بکنند.

بعد از انقلاب اسلامی، دو اتّفاق مهم افتاد. یکی اینکه «نهضت فلسطین» که یک نهضت غیر دینی بود، به یک «نهضت اسلامی» تبدیل شد و «مقاومت اسلامی» به وجود آمد و رنگ اسلامی به خود گرفت و افرادی مانند مبارزان لبنانی یا کسانی که از مناطق دیگر و با انگیزه‌ اسلامی به اسرائیل حمله می‌کردند و به آنها ضربه می‌زدند، وارد میدان شدند.

دومین اتفاقی که پس از انقلاب اسلامی برای فلسطین افتاد، آن بود که «انتفاضه» به وجود آمد. «انتفاضه» یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطنی که غصب شده است.

صهیونیست‌ها از این قیام‌ها می‌ترسند؛ چون برایشان خیلی مهم است. البته سعی می‌کنند مطلب را آنچنان که هست، منعکس نکنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شکننده و کوبنده است. این امر، به این دلیل است که اینها به یهودیانی که از سراسر دنیا در این منطقه جمع کرده‌اند، وعده دادند که در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست؛ اما حالا طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را که امروز بیدار شده‌اند، ندارند.

نظام صهیونیستی ارکان متزلزلی دارد. الآن مجبورند که با دولت‌های منطقه هرطور که هست، مسأله صلح را تمام کنند تا بتوانند به مسأله داخلی خودشان برسند. قضایای «صلح با سازمان آزادی بخش فلسطین» و قضیه‌ی «یاسرعرفات» (رئیس سابق تشکیلات خودگردان فلسطین) هم دنباله همین است. آنها خواستند یک عنصر فلسطینی را داخل طرح سازش بیاورند تا شاید با این کار بتوانند فلسطینیان مبارز در داخل سرزمین‌های اشغالی را ساکت کنند، اما نتوانستند.

با این خصوصیات دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمی‌کند مسأله اصلی خودش را که «توسعه‌ی نیل تا فرات است»، مطرح کند. سرزمین موعود صهیونیست‌ها به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. آنها معتقدند که باید دنباله هر بخشی از این هدف را که تا حال حاضر به آن دست یافته‌اند را به دست بیاورند و این از برنامه‌هایشان است اما در حال حاضر جرأت بر زبان راندن آن را ندارند.

مقابله امام خمینی (ره) و اعلام روز قدس

حجت‌الاسلام و المسلمین حسینی کوهساری، مسئول مرکز ارتباطات و بین‌الملل حوزه‌های علمیه درمورد نام گذاری روز قدس از سوی امام خمینی (ره) در گفت‌وگویی با خبرگزاری حوزه اظهار داشت: نامگذاری روز قدس از سوی امام خمینی (ره) در رمضان سال ۱۳۵۸ انجام شد. در پی عملیات وحشیانه رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، امام راحل (ره) پیامی صادر کردند و روز جمعه پایانی ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس اعلام کرده و از تمام مسلمانان برای حمایت از قدس و فلسطین دعوت کردند تا راهپیمایی برگزار کنند.

بعد از جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل که در آن جنگ، به یک معنا رژیم صهیونیستی بر کل دنیای اسلام غالب شد و چهار کشور مصر، سوریه، اردن و لبنان وارد جنگی با اسرائیل شدند و این رژیم در شش روز جنگ را به پیروزی رساند و اسرائیلی‌ها پس از این پیروزی، روزی را به نام «روز اورشلیم» نامگذاری کردند.

پس از این، مسلمانان از یک طرف، شکست سنگینی خورده بودند و از طرف دیگر، نامگذاری روز اورشلیم نیز آنان را ناراحت کرده بود و به همین جهت، خود فلسطینیان عملیات‌هایی را به نام «معرکه کرامه» انجام دادند و به خاطر همان چند پیروزی که به دست آوردند، روزی را به نام «روز فلسطین» نامگذاری کردند که در آن روز‌ها بیشتر ماهیت عربی و ملی داشت و مسأله اسلام تقریباً از یاد‌ها رفته بود.

امام خمینی (ره) برای حمایت از فلسطین، آخرین جمعه ماه رمضان را «روز قدس» نامگذاری کردند و در فرمایشات بعدیِ ایشان در تبیین روز قدس، جملات و بیاناتی وجود داشتند که نشان می‌دادند نگاه امام خمینی (ره) به قضیه «فلسطین» و «قدس» صرفاً یک منطقه جغرافیایی در غرب آسیا نبود بلکه با تعبیراتی همچون «روز قدس روز فلسطین نیست بلکه روز اسلام و احیای اسلام است.»، «روز قدس، روز مقابله و قدرت اسلام در برابر ابرقدرت ها است، روز رسول اکرم (ص) و روز مقابله مستضعفین با مستکبرین درعالم است.» و «روزی که سرنوشت دنیای اسلام رقم می‌خورد، روز قدرت یافتن ملت‌های محروم و مستضعف و روز تشکیل حزب مستضعفین عالم است.»، اهمیت این روز را به همگان نشان دادند.

انتفاضه، یک مرحله پیش از انقلاب است

انتفاضه به معنای جنبش، انقلاب و قیام، مرحله پیش از انقلاب و حرکت توأم با نیرو و شتاب به شمار می‌رود و در اصطلاح بـه مـفهوم جـنبش ضدصهیونیستی مردم فلسطین است که با بهره‌گیری از امکانات کم، اما با ایمانی راسخ، درصدد نیل به آزادی هستند.

ابراهیم فتحی‌شقاقی، دبیرکل سابق جنبش «جهاد اسلامی فلسطین» که او را شهید کردند، در این باره اظهار داشت: «از نظر معنایی، انتفاضه بر قیام علیه رخـوت و رکـود دلالت می‌کند. انتفاضه مرحله قبل انقلاب است.»

انتفاضه، پیشینه‌ای طولانی دارد که از جمله آن، قیام فلسطینیان علیه سلطه انگلیس و گسترش صهیونیزم در ۱۹۲۱ میلادی است اما انتفاضه‌ای که از ۱۹۸۷ میلادی در «جبلیا» آغاز شد، انـتفاضه بزرگ نامیده می‌شود. این انتفاضه را به آن جهت که گسترده و عمیق بود، انقلاب سنگ هم نام گذاشته‌اند زیرا مردم فلسطین به جای استفاده از سلاح گرم، از سنگ برای دفاع از خود و تهاجم علیه دشمن استفاده کردند.

پیش از انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی اسرائیل را به رسمیت شناخت و با این رژیم پیمان تبادل نفت منعقد کرد اما امام خمینی (ره) از وقتی که وارد عرصه مبارزه سیاسی با رژیم پهلوی شدند، مبارزه با رژیم صهیونیستی به یکی از اساسی‌ترین خـواسته‌های نهضت و سپس حکومت انقلاب اسلامی تبدیل شد.

یکی از رهبران سازمان جهاد اسلامی در این باره اظهار داشت: انقلاب ایران بود که عصر جدیدی را پیش روی ما گذاشت و باعث شـد که به مسأله فلسطین تنها از زاویه خاص اسلام نگاه کنیم. فلسطینیان به این نتیجه رسیدند که دولت‌های عرب و گروه‌های فلسطینی قادر نیستند، آزادی فلسطین را به ارمغان آورند و از همین رو، انـتفاضه با کنار زدن دولت‌های عربی و گروه‌های فلسطینی، برای آزادسازی فلسطین به پا شد.

تا کنون انتفاضه‌های متعددی در فلسطین انجام شده است که عبارتند از:

انتفاضه اول، حرکت جدیدی بود که در تاریخ دسامبر ۱۹۸۷ (آذر ۱۳۶۶) در «جبالیا» در نواز غزه با قیام مردمی و با الهام از انقلاب اسلامی ایران و با حمله فردی ازجنبش جهاد اسلامی فلسطین به گروه گشتی صهیونیست آغاز شد و به دنبال آن فرمانده پلیس نظامی رژیم اشغالگر قدس کشته شد. رژیم صهیونیستی، برای انتقام، کامیونی را به سمت جمعیت هدایت کرد و به دنبال آن، چهار کارگر فلسطینی به شهادت رسیدند. در پی شهادت این کارگران مسلمان، اوضاع درهمه مناطق مسلمان نشین فلسطین ملتهب شد و مردان و زنان مسلمان فلسطین به خیابان‌ها ریختند و هسته اصلی انتفاضه شکل گرفت.

انتفاضه دوم: این مرحله از انتفاضه در تاریخ ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ و در پی هجوم «آریل شارون»، نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر قدس به همراه تعداد زیادی از نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی به مسجد الأقصی، با نام «انتفاضه اقصی» شعله ور شد.

انتفاضه سوم: نام دیگر این حرکت، «انتفاضه قدس» است که به سومین نبرد فلسطینیان گفته می‌شود که در سال ۲۰۱۵ آغاز شد و مربوط به بازپس گیری «اورشلیم» به طور کاملاً انحصاری است.

انتفاضه سوم، یک بسیج مردمی گسترده است که فقط اعضای گروه‌های مقاومت فلسطین در آن حضور ندارند. وجه مشخصه انتفاضه سوم، تداوم عملیات‌های فردی در «قدس»، «کرانه باختری»، «اراضی اشغالی ۱۹۴۸ » و «مرز غزه» است. در این انتفاضه، جوانان فلسطینی از چاقو برای مبارزه تن به تن با صهیونیست‌ها استفاده کردند. امری که باعث شد «انتفاضه سوم» را «انقلاب چاقوها» بنامند. دلیل نامیدن این خیزش مردمی، هتک حرمت و اهانت‌هایی بود که صهیونیست‌ها به ساحت مقدس «مسجد الأقصی» روا می‌داشتند و همین مسئله موجب شد که فلسطینیان به پا خیزند و برای دفاع از ارزش‌ها و مقدسات خود با رژیم صهیونیستی مقابله کنند.

انتفاضه چهارم: مردم کشور‌های مسلمان در جهان پس از موضع دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا درباره به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و دستور انتقال سفارت آمریکا به این شهر، خشم خود را با تظاهرات و آمدن به خیابان‌ها نشان دادند که این جرقه شروع انتفاضه‌ای دیگر بود. از همین رو گروه‌های سیاسی و مسلح فلسطین با اعلام آماده باش سراسری و شروع انتفاضه چهارم، از نیرو‌های خود خواستند تا با متجاوزان به هر طریق ممکن مقابله کنند.

انتفاضه چهارم دارای برد و عمق راهبردی در جهان و کشور‌های اسلامی است. در واقع انتفاضه چهارم، یک گام بسیار بلند در پیروزی آرمان قدس محسوب می‌شود و می‌تواند معادلات نظام سلطه در خصوص منطقه را به طورکلی دچار تغییر و تحول کند.

وجه تشابه انتفاضه چهارم با سه انتفاضه گذشته، تصمیم جدی فلسطینی‌های ساکن «قدس»، «کرانه باختری»، «باریکه غزه» و «اراضی اشغالی ۱۹۴۸ میلادی» برای انتقال به وضعیت انتفاضه فراگیر و مقاومت با وسایل ابتدایی و به شکل خودجوش است.

انتفاضه چهارم، ورای موضوعات اساسی مانند «هتک حرمت و تهدیدات علیه مسجدالأقصی» است و آنچه باعث می‌شود خشم قدسی مسلمانان گسترش یابد، توطئه‌ای همه‌جانبه برای «به فراموشی سپردن اولویت اصلی جهان اسلام» است که به طور یقین با بیداری و وحدت مسلمانان، راه به جایی نمی‌برد و با شکست رو به رو می‌شود. در واقع آمریکا با تصمیمی که در حمایت از رژیم صهیونیستی برای قدس اتخاذ کرد، دو قطبی «صهیونیسم – اسلام» را برجسته و نابودی این رژیم در خاورمیانه را تسریع کرد.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار