دکتر نعمتالله خسروی سرپرست و مدیریت حاکمیت بالینی بیمارستان بقیه الله (عج) در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس، اظهار داشت: از سال ۱۳۶۲ وارد جبهههای جنگ شده و به عنوان رزمنده دفاع مقدس فعالیت داشتم، اما از سال ۱۳۶۵ مشغول به تحصیل در رشته پرستاری شده و از آن به بعد در جبهه به عنوان پرستار فعالیت میکردم.
دکتر خسروی ادامه داد: در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ به عنوان نیروی درمانی و پرستار در جبهه فعالیت داشتم. در عملیات کربلای ۴ که طرح عملیات توسط ستون پنجم افشا شده بود بعضی از پزشکان را به بیمارستان شهید چمران در اهواز فرستادند تا به بیماران رسیدگی شود.
رزمنده دوران دفاع مقدس افزود: در عملیات کربلای ۴ غواصان که برای دستیابی به خط اولیه در مرز عراق مجبور بودند از مزر آبی اروند عبور کنند. همان شب طرح عملیات افشا شد و عراقیها با نورپردازی بر روی رودخانه غواصان ایرانی را شناسایی کرده و آنها را تیر باران کردند. در شب عملیات کربلای ۴ تعداد زیادی از رزمندگان غواص به درجه رفیع شهادت نائل شده و ۴۵۰۰ تن از رزمندگان در مناطق مختلف مجروح شده و به بیمارستان علی ابن ابی طالب که من و چندین پزشک دیگر در آنجا فعالیت میکردیم منتقل شدند.
سرپرست و مدیریت حاکمیت بالینی بیمارستان بقیه الله (عج) با بیان خاطرهای از عملیات کربلای ۵ گفت: من و دکتر مقانلو در بخش ش، م، ر اورژانس علی بن ابی طالب بودیم که مصدومین شیمیایی را به آن بخش منتقل میکردند. یک شب رزمندهای را آوردند که به شدت شیمیایی شده و تمام بدنش تاول زده بود اما او به شدت بیقراری میکرد و میگفت: «رهایم کنید، بروم نیروهای لشکر ۲۵ کربلا به شدت آسیب دیدهاند من آنجا به عنوان کمک بهدار بودم و باید به کمک آنها بروم» او با حال بدی که داشت سعی میکرد خود را به لشکر برساند.
وی ادامه داد: شبی در عملیات کربلای ۵ بعد از مراسم دعای کمیل اعلام کردند که مصدومین نیاز به خون دارند. من و یکی از پزشکان دیگر به بیمارستان رفتیم تا خون بدهیم. وقتی از مقابل اتاق عمل رد میشدم مجروحی را دیدم که در اثر اصابت ترکش، زبان و چانه خود را از دست داده بود، با دیدن این تصویر و درخواست کمک مجروح، تخت را به جلو منتقل کردم تا او سریعتر به اتاق عمل برود و با خود گفتم امیدی بر زنده ماندن او نیست. ۲۰ سال بعد برادر او را در بیمارستان بقیه الله (عج) دیدم و متوجه شدم که برادر جانبازش هنوز زنده است.