به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «مهدی رمضانی» نویسنده کتاب «کانال کمیل»، در همایش تخصصی آشنایی با اخلاق عملی شهید «ابراهیم هادی» که در آستان مقدس شهدای گمنام «ولایت» برگزار شد، اظهار داشت: شهید «ابراهیم هادی» نوجوانی و جوانی را مانند ما در همین کوچه و خیابانهای شهر تهران زندگی کرد، وی در کودکی پدرش را از دست داد و تأمین مخارج خانواده خود را بر عهده گرفت؛ اما واقعا چه شد که «ابراهیم» به این درجه و مقام رسید؟ ابراهیم از طفولیت یاد گرفت که اولین کاری که انسان باید انجام دهد «تقوای الهی» است؛ لذا تقوا پیشه کرد و بعد از آن به درجه «اخلاص» رسید.
وی افزود: هیچکس نماز شب خواندن «ابراهیم هادی» را ندید؛ اما همه میدانستند که «ابراهیم» ۱۲ شب میرود و نزدیک اذان صبح میآید و اذان گفته و همه را بیدار میکند.
برای رضای همه کار میکنیم، غیر از خدا!
رمضانی گفت: هر موقع که رزمندگان در جبهه از مشکلات سخن میگفتند، «ابراهیم هادی» میگفت: «تمام مشکلات ما این است که برای رضای همه کار میکنیم، غیر از خدا».
همرزم شهید «ابراهیم هادی» بیان داشت: کسی که به اخلاص برسد، خودبهخود مردمدار میشود؛ لذا «ابراهیم هادی» علاوه بر اینکه برای مردم خود ارزش قائل بود، به دشمن خود نیز ظلم نمیکرد؛ وی در گیلانغرب میگفت که اگر دشمن متجاوز را کشتید که هیچ؛ اما اگر پیشروی کردید و او تیراندازی نمیکرد، او را اسیر کنید و خودش هم یکبار یک اسیر را دو شبانهروز روی کول خود بُرد؛ بنابراین این اسیر عراقی شیفته وی شد.
دعا برای عراقیها!
وی با اشاره به داستانی که درباره اذان شهید «ابراهیم هادی» و تحت تأثیر قرار گرفتن عراقیها مطرح میشود، برخی از روایتهایی که در این مورد مطرح میشود را غلط دانست و تصریح کرد: وقتی «ابراهیم هادی» اذان میگفت، تیر به گلوی وی اصابت کرد که برخی رزمندگان شروع کردند به لعن و نفرین عراقیها، به دلیل اینکه تحمل شنیدن اذان را نیز ندارند؛ اما «ابراهیم هادی» برای عراقیها دعا کرد و صبح فردای آن روز، ۱۸ نفر از همان عراقیها آمدند و تسلیم نیروهای ایرانی شدند و بعد از اینکه توبه کردند، به لشکر «بدر» پیوستند و در عملیاتها علیه جبهه باطل یعنی «صدام» شرکت میکردند.
امام را برای اطلاعت میخواهیم!
نویسنده کتاب «کانال کمیل» ادامه داد: شهید «ابراهیم هادی» بعد از مردمداری، ولایتمداری داشت و وقتی یکبار در جبهه به وی گفتند «بیا به دیدار امام خمینی برویم»، در جواب گفت که «ما امام را برای دیدن نمیخواهیم، بلکه ایشان را برای اطاعت میخواهیم».
مظهر واقعی عبادالرحمن
وی با اشاره به آیه ۶۳ سوره «فرقان» که خداوند متعال در آن فرموده است «و بندگان خداى رحمان کسانىاند که روى زمین به نرمى گام برمىدارند و، چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت پاسخ مىدهند»، تصریح کرد: «ابراهیم هادی» مصداق کامل «عبادالرحمن» بود؛ چراکه وی، هم قدرت بدنی بالایی داشت و هم زیبا بود؛ اما به هیچکدام ننازید، بلکه قدرت بدنی خود را موقعی که در خیابان بهعلت بارش باران آبگرفتگی میشد، با کول کردن پیرمردها و رد کردن آنها از خیابان، به رخ خدا میکشید و یا اینکه وقتی یکبار داشت با موتور سیکلت میرفت، یک موتور سیکلت دیگر از خیابان فرعی آمد جلوی وی، بهطوری که نزدیک بود تصادف کند و درحالی که حق تقدم با «ابراهیم» بود، آن راننده موتور سیکلت شروع کرد به بیاحترامی به «ابراهیم»؛ اما وی دست خود را روی سینهاش قرار داد و به او گفت: «سلام علیکم».
همرزم شهید «ابراهیم هادی» خاطرنشان کرد: اول انقلاب معمولا مسئولان میانی کشور همه دیپلم داشتند، «ابراهیم» هم دیپلم داشت و در بازرسی سازمان تربیت بدنی کار میکرد و بهدلیل مسائل کاری، باید با کت و شلوار رفت و آمد میکرد؛ همکارانش یک روز دیدند که ابراهیم کت و شلوار نپوشیده است و یک هفته بعد موهای سر خود را با نمره چهار تراشیده و یک هفته بعد نیز از مسئولیت خود استعفا داده و رفته است. وقتی یکی از همکارانش به خانه «ابراهیم» رفت و علت را جویا شد، ابتدا وی مقاومت کرد که دلیلش را نگوید؛ اما بعد از اینکه همکارش «ابراهیم» را به حضرت زهرا (س) قسم داد، از آنجایی که وی روی بیبی دو عالم (س) بسیار حساس بود، گفت: «دیدم که یکی از دخترهای همکار ما خیلی به من گیر داده است؛ اما من به او گفتم که قصد ازدواج ندارم، با اینحال هرکاری که کردم، دیدم که از من دل نمیکند؛ برای همین تصمیم گرفتم که استعفا دهم». این درحالی بود که «ابراهیم» در قسمت بازرسی کار میکرد و میتوانست یک گزارش برای این دختر تنظیم کرده و اخراجش کند؛ اما میگفت که من مرد هستم و میتوانم جای دیگری کار کنم؛ در حالی که معلوم نیست این خانم اگر اخراج شود چه وضعیتی برای وی بهوجود میآید.
ابراهیم هادی جاذبه عجیبی دارد
وی خاطرنشان کرد: اخیرا من خود شاهد بودم که حتی در یک روستای دورافتادهای واقع در منطقه «پیرانشهر» هم که تعداد زیادی از ساکنان آن را هموطنان اهلسنت تشکیل میدهند، برای «ابراهیم هادی» یادواره گرفته بودند و اسم هیئت عزاداری خود را گذاشته بودند «متوسلین به ابراهیم»، من ابتدا فکر کردم که منظورشان حضرت ابراهیم (ص) است؛ اما وقتی از آنها سوال کردم، به من گفتند که منظورشان شهید «ابراهیم هادی» است؛ شهید «ابراهیم هادی» امروز حتی روی اهلسنت و اقلیتهای مذهبی نیز تأثیر گذاشته است.
رمضانی افزود: یادم میآید یکبار که عدهای از جوانان شیعه آمریکایی به بهشت زهرای تهران آمده بودند، برای آنها از «ابراهیم هادی» صحبت کردم که بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند.
نویسنده کتاب «کانال کمیل» با اشاره به سخنان امام خامنهای (مدظلهالعالی) درباره شهید «ابراهیم هادی»، گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند «ابراهیم هادی جاذبه عجیبی دارد»؛ بنابراین وقتی، ولی فقیه درباره یک شهید اینگونه صحبت میکنند، واقعا جای تعقل دارد.
وی با بیان اینکه شهید مدافع حرم «مهدی نوروزی» هربار که عکس «ابراهیم هادی» را میدید، از خودرو پیاده میشد و به او احترام نظامی میگذاشت، گفت: شهید مدافع حرم «عباس دانشگر» همیشه وقتی من را میدید، میگفت که یک کمی از «ابراهیم هادی» برای من بگو؛ اما من به وی میگفتم که زیاد به دنبال ابراهیم نباش؛ چراکه گرفتارت خواهد کرد؛ اما آنقدر به دنبال «ابراهیم هادی» بود که سرانجام گرفتار راه او شد و زن و بچه را گذاشت و به سوریه رفت و به شهادت رسید.
انتهای پیام/ 113