نقد سریال شاهرگ؛

روزگاری که تشخیص سره از ناسره چندان آسان نبود

داستان سریال تلویزیونی «شاهرگ» درباره‌ی گروهی اطلاعاتی عملیاتی است که به چک و خنثی‌سازی بمب‌ها در سال ۱۳۶۰ هجری شمسی می‌پردازد. بیننده تا اپیزود ششم این سریال نمی‌تواند از هویت اصلی این گروه چیزی بفهمد.
کد خبر: ۴۰۴۸۷۹
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۵ - 09July 2020

روزگاری که تشخیص سره از ناسره چندان آسان نبود گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس - علی عبدالصمدی؛ این شب‌ها سریال شاهرگ به کارگردانی جلال اشکذری از شبکه‌ی دوم سیما روی آنتن می‌رود. شاهرگ از سریال‌هایی است که به موضوع هویت منافقین پرداخته است.

پروانه و نفس از جمله شاخص‌ترین سریال‌هایی بودند که در دهه‌ی نود شمسی روی آنتن تلویزیون رفته‌اند و سعی بر آن داشتند تا هویت اعضاء سازمان منافقین را در قالب فیلم و سریال به نسل‌هایی که کمتر از آن گروهک مزدور چیزی به یاد دارند، فاش کنند. ساخت این گونه سریال‌ها و پرداختن به تاریخ معاصر کشورمان بسیار درخور شان است، اما خالی از نقد نیست.

داستان شاهرگ درباره‌ی گروهی اطلاعاتی عملیاتی است که به چک و خنثی‌سازی بمب‌ها در سال 1360 هجری شمسی می‌پردازد. بیننده تا اپیزود ششم این سریال نمی‌تواند از هویت اصلی این گروه چیزی بفهمد. حتی در عملیاتی مشترک بین کمیته‌های انقلاب اسلامی و این گروه، اعضاء کمیته در نخستین برخورد از سرگروه این تیم می‌پرسند که آیا آن‌ها نیز از اعضاء کمیته‌های انقلاب اسلامی هستند، ولی پاسخ منفی است و هیچ گونه هویتی فاش نمی‌شود.

یک گروهک اطلاعاتی عملیاتی برای چک و خنثی سازی بمب. اولین سوال این است: در قالب کدام تشکیلات این گروه شکل می‌گیرد. استارت این سریال به دوران ریاست جمهوری بنی‌صدر خائن بر می‌گردد. در دوران آن رییس جمهور متواری وزارت اطلاعات هنوز تشکیل نشده بود و فقط یک معاونت اطلاعات زیرنظر نهاد ریاست جمهوری فعال بود که فاقد هرگونه زیرمجموعه‌های عملیاتی بود. همان گونه که فوقا ذکر شد بالاخره کارگردان در قسمت ششم با نصب لوگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روی دیوار دفتر مافوق این گروه هویت این تیم را افشا می‌کند.

یکی از نقاط قوت این سریال گرد آمدن تیم شاهرخ است. اعضاء این تیم کمتر با نام خانوادگی‌شان به مخاطب معرفی می‌شوند و تنها به ذکر اسم آن‌ها بسنده می‌شود. محمد علی، شاهو، فرخ و ابراهیم در طول روند این سریال این گروه چک و خنثی را شکل می‌دهند. انتخاب کاراکتر‌ها بسیار دقیق انجام شده است.

محمد علی جوانی انقلابی، عادل و منصف است. ابراهیم تحصیلکرده، مومن، متعهد به انقلاب و در ضمن فقط شعار نمی‌دهد. او می‌خواهد برای ادامه‌ی تحصیل به فرانسه مهاجرت کند و در ضمن از آن دسته از انقلابیونی است که حد نگه داشته و حتی برای مخالفین رای خود احترام قائل است. او زمانی که متوجه می‌شود گروه چک و خنثی به وجود و تخصص او نیاز دارند، از رفتن به فرانسه صرف نظر می‌کند. شاهو جوانی انقلابی و پر شور است که از خانواده‌ای متوسط رو به پایین است و گمان می‌کند صرفا با زور بازو می‌توان به هدف نهایی نزدیک شد. این را می‌توان از اعتراف گیری‌اش فهمید. محمدعلی به او بابت رفتار خشن‌اش تذکر می‌دهد. فرخ جوانی است که سابقه‌ی همکاری با سازمان مخوف منافقین را دارد، زندانی هم شده، ولی از گذشته‌ی خود نادم است و خالصانه مشغول به خدمت به کشورش است.

چهار کاراکتر با چهار عقبه‌ی مختلف. نمادی از تعدد و شاید تشتت آرا و عقاید در دوران پر تلاطم دهه‌ی شصت خورشیدی است. دورانی که تشخیص سره از ناسره واقعا کار دشواری بود و شاید در کوران این تشتت‌ها بسیاری نیز بی گناه قربانی می‌شدند.

یکی از نکاتی که در درون سریال نیز به آن اشاره شد انتخاب نام گروه است: شاهرخ. تلفیقی از نام دو عضو اول زیر شاخه‌ی محمدعلی. شاهو و فرخ. انتخاب این اسم در آن دوران پر شور و حماسه که کشور هم درگیر جنگ تحمیلی بوده و در آن واحد (به قول خود سریال) درگیر مبارزه و جنگ با سازمان منافقین بوده است، چندان مناسب نیست. شاهرخ بیشتر به نام یک رستوران، کافه یا اغذیه فروشی شباهت دارد تا این که نامی برای گروه چک و خنثی بمب آن هم زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد.

انتخاب فریده سپاه منصور به عنوان بازیگر نقش مادر محمدعلی نیز چندان مناسب نیست. اختلاف سنی بین دو بازیگر به عنوان مادر و پسر برای مخاطب قابل درک نیست.

در پایان باید گفت: این سریال آخرین سریالی است که با بازی زنده یاد سیروس گرجستانی روی آنتن می‌رود. سیروس گرجستانی یکی هنرمندان خوب کشورمان بود که متاسفانه در جشنواره‌های متعدد سینما و سیما هنر این بازیگر بزرگ مغفول نظر داوران ماند. سیروس گرجستانی در آثار شاخصی مانند امام علی، ولایت عشق، شهریار و شاهرگ حضور داشته و هنر نمایی‌های درخشانی داشته است.

انتهای پیام/133

نظر شما
پربیننده ها