سیری بر زندگی شهید «کریم قربانی»

«کریم قربانی» نهم شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای «مایان سفلی» تبریز دیده به جهان گشود و روز ۲۳ فروردین ۱۳۶۲ در عملیات «والفجر ۱» بر اثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۳۷۲۵
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۰۳:۱۰ - 17October 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، با آغاز جنگ تحمیلی، جوانان کشورمان برای دفاع از تمامیت ارضی کشورمان، عازم جبهه‌‎های حق علیه باطل شده و مقابل دشمن سینه سپر کردند تا مبادا یک وجب از خاک میهن اسلامی‌مان دست دشمن بیافتد.

سلحشوری و ایثار رزمندگان دیار آذربایجان در دوران جنگ زبانزد بود و «کریم قربانی» نیز به عنوان یک جوانان غیور و انقلابی داوطلبانه عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد.

در ادامه معرفی شهدای آذربایجان شرقی، بخشی از زندگینامه این شهید والامقام را مرور می‌کنیم.

زندگینامه شهید «قربانی»

«کریم قربانی» فرزند «عبدالعلی» نهم شهریور ۱۳۴۳ در روستای «مایان سفلی» تبریز دیده به جهان گشود. پس از طی دوران کودکی در خانواده‌ای مذهبی و باصفا، تحصیلات خود را تا پایان دوره‌ ابتدایی ادامه داد و به خاطر فقر و تنگدستی خانواده و عدم وجود مدرسه‌ی راهنمایی در روستا از ادامه تحصیلات بازماند.

کریم انسان خوش اخلاقی بود و به مسائل اسلامی و اخلاقی خیلی اهمیت می‌داد و با توجه به سواد کمی که داشت، قرآن را خوب تلاوت می‌کرد. صبح‌ها به مدرسه می‌رفت و بعد از ظهرها در قالی‌بافی به خانواده‌اش کمک می‌کرد و همچنین در کارهای کشاورزی و دامداری مددکار پدر بزرگوارش بود.

ایفای نقش در پیروزی انقلاب اسلامی

وی نوجوانی پرشور در اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بود و مرتب در راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه حکومت ستم‌شاهی پهلوی شرکت می‌کرد و به حضرت امام خمینی (ره) عشق می‌ورزید و از جان و دل مرید امام بود.

وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شده بود، آرام و قرار نداشت و همیشه تلاش می‌کرد که به جبهه برود، ولی به علت سن کوچکش اجازه نمی‌دادند که به جبهه اعزام شود. او در اواخر سال ۱۳۵۹ با توجه به این که دو برادرش در جبهه حضور داشتند، خیلی تلاش کرد تا در جبهه شرکت نماید، ولی باز نگذاشتند. وی با هزاران شور و شوق، سرانجام در اواخر سال ۱۳۶۰ به جبهه اعزام شد و به عنوان نیروی پیاده، در یکی از گردان‌های لشکر عاشورا، در عملیات بزرگ فتح المبین شرکت کرد.

وی جنگ علیه دشمنان اسلام و ایران را وظیفه‌‌ خود می‌دانست و می‌گفت: «نشستن در خانه ننگ است» در نامهای به مسئول پایگاه مقاومت محله‌اش نوشته بود: «در جبهه به نیروی زیادی احتیاج است و باید در هر اعزام صد نفر را به جبهه بفرستید.»

کریم خیلی شجاع و نترس بود و با اتکا به خداوند متعال، با شجاعت کامل با دشمنان بعثی مبارزه می‌کرد. یکی از دوستانش می‌گفت: «یکی از تانک‌های دشمن میان دو خاکریز مانده بود و او مدام دعا می‌کرد تا این که تانک سالم بماند و آن را به عقب برگرداند». او در عملیات مسلم ابن عقیل به گردان زرهی لشکر انتقال یافت که در آن زمان، فرماندهی گردان زرهی را شهید «علیرضا جبلی» بر عهده گرفته بود.

وی در آن گردان هرچه در توان در طبق اخلاص گذاشت و با جان و دل  به وظیفه‌ی خود که دفاع از تمامیت ارضی کشور بود، عمل کرد.

کریم یک سال و نیم در جبهه‌های حق علیه باطل حضور فعال داشت، حتی وقتی مجروح شده بود. خانواده‌اش را خبر نکرده و از آن جا دوباره به جبهه برگشته بود. سرانجام آن دلاور جبهه‌های نور، پس از عمری خدمت صادقانه و بی‌ریا که جهاد در راه خدا بود، در نبرد «والفجر ۱» روز ۲۳ فروردین سال ۱۳۶۲ بر اثر اصابت خمپاره به آرزوی دیرینه‌ی خویش که شهادت در راه اسلام بود، نائل آمد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها