یادداشت/

نامه مقام معظم رهبری و رنسانس جدید در غرب

نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا سرآغاز رنسانس جدید و آغاز دورانی از انقلاب مذهبی در غرب است.
کد خبر: ۳۹۶۲۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۹ - 27January 2015

نامه مقام معظم رهبری و رنسانس جدید در غرب

به گزارش گروه اخبار داخلی خبرگزاری دفاع پرس، بدون تردید، این نامه منشاء تحولات شگرف در اردوگاه غرب ایجاد خواهد شد مانند نامه حضرت امام(ره) به گورباچف، که اردوگاه شرق را در دوره ای که کسی پیش بینی نمی کرد در آستانه تحول بنیادین قرار داده بود.

نشانههای فروریزی ساختار تفکر و گرایش عمومی در جوامع غربی امروز، آشکار شده و اقدامات ضدانسانی و ضدمذهبی؛ و رفتارهای بی شرمانه علیه اسلام و مسلمانان در سالهای اخیر ناشی از  همین هراسی است که بخشهای از حاکمان غربی به این گرایش عمومی پی برده اند.

چرا رسانههای غربی و سینمای غرب بیش از هر زمانی در سالهای اخیر پا به پای جریان های امنیتی، جاسوسی و شبکههای اقتصادی در صدد تخریب اسلام و چهره تابناک پیامبر اسلام هستند؟ با پیروزی انقلاب اسلامی که نویدبخش یک نظام اجتماعی عدالت محور و خدامحور در جهان مدرن است؛ غرب و استکبار، همواره، کوشیده است به مقابله با تفکر انقلاب اسلامی برآید و برغم شکست های پیاپی، همچنان، مصر است که این روند را حتی، در قالب اسلام آمریکایی در لباس داعش و شیعه انگلیسی ادامه دهد. چرا؟

اکنون جهان در آستانه تحولی جدید است و بیش از سه دهه است که اندیشمندان غربی آن را فهمیده اند. هراس و نگرانی اروپا و آمریکا از افزایش جمعیت مسلمانان و گسترش و سیطره اندیشه اسلامی جریانی است که قابل کتمان نیست و در این شرایط، پیام و گفتمان رهبری آن هم، نه خطاب به سران دولت های غربی و یا حتی، متفکران و روشنفکران غرب که نسل جوان و نوجوان اروپا و آمریکای شمالی این ظرفیت و فرصت مغتنم را فراهم میآورد که نسل های جدید بیواسطه دین اسلام را مورد مطالعه قرار دهند.

متفکران غربی سال هاست که به نفوذ معنوی اسلام پی بردهاند و ناجوانمردانه کوشیده اند تعریف و چهره غلطی از آن را در اذهان عمومی جهان –اروپا و آمریکا- تبیین نمایند. به عنوان مثال برنارد لوئیس در سال ۲۰۰۴ اسلامی شدن اروپای غربی را در آینده پیش بینی کرده و گفته با توجه به روندهای موجود، حداکثر تا پایان قرن۲۱ اکثریت مسلمانان در جمعیت اروپا سکنی خواهند یافت.

تفکر اسلامی بیش از هر جریان مذهبی و فلسفی در حال حاضر، در الگوی جامعه چند فرهنگی اروپا و آمریکا رشد بالایی دارد. از گرایش به گوشت حلال اسلامی در کارخانه ها و مؤسسه های آموزشی تا معنویت اذان و اثرات روحی و عاطفی و درونی آن که اخیرا بازیگر معروف سینمای هالیوود"لیام نیسون"را هم متأثر کرده و پسر الیور استون کارگردان بزرگ آمریکایی هم تاثیر گرفته تا آموزش های اخلاقی و رفتاری با نوجوانان، ازدواج و طلاق و ملاحظات فرهنگی و خانودگی مسلمانان و موارد بی شمار دیگر باعث گرایش جهان غرب به اسلام شده است با اینکه رسانه های غربی مدام در حال تخریب و تخطئه اسلام هستند.

جریان روشن فکری غرب،  اسلام را به عنوان تهدیدی بزرگ برای اروپا میداند افزود: آن ها در تحلیلهایشان عنوان می کنند: در پایان قرن ۲۱اغلب شهرهای اروپا به وسیله مهاجران مسلمان اداره خواهد شد و زیر نفوذ شریعت اسلامی خواهد رفت و جای کلیساها و باروها را مساجد و مناره ها خواهد گرفت و بانگ اذان از پاریس تا روتردام و لندن خواهد پیچید. اندیشمندان غربی، اکنون بعضا، می گویند پس از دو هجوم مسلمانان به اروپا و فتح آندلس و هجوم دولت عثمانی به اروپا، برای سومین بار این اتفاق در حال وقوع است و این بار، نفوذ از طریق مغزها و قلب ها در حال انجام است. چهار هزار کلیسا طی ۱۵سال اخیر در اروپا تعطیل شده و به اذعان همگان، گرایش به اسلام به صورت موج فزاینده در آمده است.

از سوی دیگر، بی تفاوتی و اقدام دیرهنگام دولت های اروپایی در قبال کشتار مسلمانان در بوسنی و هرزگوین و کوزوو ، پناه دادن به نویسندگانی چون سلمان رشدی، پروژه های سریالی کاریکاتورکشی، قرآن سوزی، تخریب و یا عدم جواز ساخت مساجد، تبعیض علیه مسلمانان در جای جای اروپا، پروژه اسلام هراسی و ایران هراسی و ...  همگی ناشی از هراس اروپا و آمریکا از موج فزاینده اسلام در جهان امروز و آینده است.

طبق آمارهای جهانی در سال ۲۰۰۷ حدود ۱۶میلیون نفر مسلمان در اروپا ساکن بوده که بالغ بر سه درصد جمعیت آن میشود و لی گفته می شود با روند رشد فعلی اسلام در اروپا و نرخ زاد و ولد و مهاجرت مسلمانان این آمار بزودی به ۴۰ درصد خواهد رسید.

اینکه در سالهای اخیر این همه شاهد احساسات منفی، آزار مسلمانان، اهانت و تعرض و تخریب اماکن مقدس، اعمال محدودیت بر رفتار و عمل به اعتقادات دینی مسلمانان، سیاست های سختگیرانه مهاجرتی و اعمال فشار بر مهاجران مسلمان و نیز، رفتارهای جنون آمیز به اسم مقابله با تروریسم و افراط گرایی اسلامی، یا حتی، تخریب قبرستان مسلمانان و آتش زدن مساجد هستیم بی دلیل نیست. همه این ها ناشی از هراس غرب از گسترش و سیطره تفکر اسلامی است.

واقعا، چرا کشورهای مدعی آزادی ادیان و بیان، اجازه ساخت مسجد را به مسلمانان نمی دهند؟ یا کار و فعالیت اجتماعی با حجاب اسلامی را؟

شهردار یکی از شهرهای فرانسه به صراحت می گوید: اعطای جواز ساخت برای مساجد در جمهوری لائیک فرانسه قابل تحمل نیست. پس نتیجه میگیریم که اروپا از رشد اسلام است که وحشت کرده است ولی غافل از اینکه "اسلام نه از دیوارها که از قلب ها نفوذ می کند."

نامه رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی اقدامی هوشمندانه و تاریخی و به هنگام بود که بدون تردید، اثرات و برکات آن بزودی آشکار میشود آن هم در عصری که نسل جدید در غرب  به بن بست ها و کاستیهای تمدن و تفکر لیبرالیستی پی برده و با سؤالات ذهنی  و فلسفی جدیدی روبروست.

البته نباید غافل شویم که غرب برای مدیریت رشد اسلام برنامهریزیهایی زیادی کرده و جریاناتی مانند داعش و وهابیت نهال هایی کاشته شده آن هاست. دنیای غرب مکارانه به دنبال مهار و حذف جریان رشد اسلام است ولی افق جدیدی گشوده شده است.

دنیای غربی از فضای آلوده و بحران زده اخلاقیِ برآمده از مدرنیته و حاکمیت لیبرالیسم خسته و دلزده است و پیام حیاتبخش رهبری میتواند رنسانس فکری و عصر جدیدی را در غرب کلید بزند.

دلیل اصلی این اقدامات خباثت آمیز و تهاجم سنگین و گسترده رسانههای غربی و صهیونیستی برای مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و تحریف و تخطئه چهره واقعی پیامبر(ص)، ناشی از  هراس است-  هراس از درک و شناخت جهانیان و به خصوص جوانان غربی با چهره واقعی و رحمانی دین اسلام و پیامبر عظیم الشان.

اتاق فکرها و تئوریسینهای غربی- صهیونیستی برای مخفی کردن چهره واقعی اسلام سناریوهای پیچیدهای طراحی کزده اند. جدیدترین آن اقدام بی شرمانه مجله شارلی ابدو در فرانسه و هیاهوها و جنجال های گسترده خبری و تبلیغاتی آن است. انتشار به موقع نامه و پیام رهبری ضمن خنثی سازی دسایس دشمنان افق تازهای را در جوامع غربی رقم خواهد زد.

علیرغم تصاویر منفی و مخدوش و تقویت موج اسلام هراسی پس از ۱۱سپتامبر، آمار رشد مساجد و جمعیت مسلمانان نشان میدهد این اقدامات نتیجه عکس داشته و دین اسلام از نفوذ و بالندگی حیرت آوری نه تنها در اروپا بلکه در آمریکا برخودار است. به طوری که یک نویسنده آمریکایی می گوید "مساجد مسلمانان، محل عبادت و انجام فرائض دینی نیست، بلکه "اسبهای تراوایی" هستند که درحال تبلیغ اندیشههای اسلامی در آمریکا هستند". فقط، ۲۵۷مسجد در نیویورک، ۲۶۴مسجد در کالیفرنیا و ۱۱۸مسجد در فلوریدا قرار دارد.

تحلیل گران غربی می گویند در آینده، ایمان به پیامبر اسلام(ص)، بر زندگی غربی ها تاثیر مستمر خواهد داشت و معتقدند بخاطر تحولات عظیم جمعیت شناختی و افزایش جمعیت جهان، تا سال ۲۰۵۰  اسلام به فراگیرترین دین جهان تبدیل خواهد شد.

در این راستا، نامه تاریخی مقام معظم رهبری، موج فزاینده اسلام گرایی و گسترش عشق به پیامبر را در قلب اروپا و آمریکا شتاب و سرعت میبخشد و نسل جوان و نوجوان و گروه های هوشمند، دیگر کمتر فریب اغواگری ها و بمباران های خبری و تبلیغاتی رسانهها و سینمای غرب و هالیوود را خواهند خورد.

انتهای پیام/

منبع: سازمان بسیج اساتید کشور

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
sa
|
-
|
۰۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
0
0
سلام
آیا این سوال برای شما ایجاد نشده که چرا در دنیا منشاء پیدایش ابتدایی تقریبا تمامی علوم و پیشرفت های بشری غرب معرفی می شود؟! معرفی شدن غرب بعنوان مرکز پیدایش علوم، باعث شده تا آنها خود را یگانه صاحبان و وارثان علم و فناوری در جهان بدانند که در آن نوعی سلطه گری و نژاد پرستی قابل مشاهده است. درست است که اسلام به علم آموزی حتی از غیر مسلمانان تاکید داشته ولی این موضوع نباید باعث شود علاوه بر علم، فرهنگ های نادرست و خود باختگی را هم به همراه آن بپذیریم. و باید درستی آنها مورد بررسی قرار گیرد.
حقیقت آن است که برخلاف چیزی که سال هاست تبلیغ می شود، غرب مرکز پیدایش و گسترش علوم نبوده است. زیرا تقریبا تمام دانشمندان مطرح غربی در دوران باستان از مناطق کوچکی در شرق اروپا یعنی یونان و مقدونیه بوده اند که آن هم بدلیل ارتباط و استفاده علمی از تمدن های شرق بوده است و مابقی پهنه وسیع اروپا مانند: امپراطوری رم، بریتانیا و... فاقد چنین اندیشمندانی در این سطح بوده اند.
متاسفانه این نگرش به همراه علوم غیر بومی وارد کشور شده و بسیاری از اساتید محترم مانیز آن را پذیرفته اند. بعنوان نمونه استادی شناخته شده در خصوص تاریخچه علم آمار می فرمودند که این علم ابتدا در یونان بوجود آمد و آن هم به این شکل که چوپانان یونانی برای شمارش گوسفندان خود از نوعی آمارگیری ابتدایی استفاده می کردند. بنده به این استاد محترم عرض کردم که چرا بر یونان تاکید دارید؛ در صورتی که در طول تاریخ در همه جای دنیا تمامی چوپان ها برای شمارش گوسفندان خود یقینا از یک روش آمارگیری استفاده می کردند. چرا از زحمات و خدمات عظیم علمی کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای مسلمان کمتر سخن گفته می شود؟! آیا ترویج این نگرش باعث خود باختگی کشورهای دیگر و قبول سلطه فکری غرب که مدعیان وراثت علم در دنیای امروز هستند، توسط این کشورها نمی گردد؟!
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار