روایت «مرتضی عطایی» از شهید «عبدالحمید دیالمه»؛

اخلاص و آگاهی علمی شهید دیالمه افراد را جذب می‌کرد/ بدحجاب‌ها با روشنگری‌های او چادری می‌شدند

همرزم شهید «دیالمه» گفت: برخی از دختران مثل دانشجویانی که گروهکی بودند، حجاب درستی نداشتند. شهید دیالمه با آن‌ها استدلالی صحبت کرده و برای آن‌ها استدلال خوب و قوی آورد که در نتیجه برخی از آن‌ها چادری شدند. به‌خاطر این‌که مسئله لزوم حجاب را با استدلال آیات قرآن و از نظر عقل و منطق بیان کرد.
کد خبر: ۵۵۲۷۸۶
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ - ۰۴:۱۷ - 03November 2022

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «دانشگاه مبدأ همه تحولات است» این جمله از بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی ایران به یادگار مانده است؛ بنابراین بر اساس منویات امام خمینی (ره)، اگر حرمت دانشگاه شکسته شده و این فضای عظیم فکری در کشور به انحراف کشیده شود، تحولات جامعه به‌جای این‌که مثبت باشد و موجب پیشرفت و تعالی کشور شود، به‌سمت انحراف، انحطاط و پسرفت پیش می‌رود.

دانشجویان یکی از اقشار جامعه هستند که در دوران نهضت انقلاب اسلامی، همپای با مردم، با منطق و اندیشه با حکومت پهلوی مبارزه کرده و دیگران را نیز با گفت‌وگو و تبیین، برای پیوستن به سیل خروشان انقلاب اسلامی، ترغیب کردند و همین دانشجویان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در جبهه آگاهی‌بخشی به مردم و مقابله با جریان‌های انحرافی و فتنه‌ها نقش‌آفرینی کردند و با آغاز جنگ تحمیلی نیز جزو اولین اقشاری بودند که به‌صورت داوطلبانه و خودجوش به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافنتند و شهدای زیادی را تقدیم آرمان‌های انقلاب اسلامی کردند. همچنین پس از دوران هشت سال دفاع مقدس نیز، دانشگاه‌ها با مشارکت دانشجویان همیشه مبدأ تحولات بوده است؛ از تحولات علمی گرفته تا سیاسی و فرهنگی.

این‌روزها به‌دلیل وقوع فتنه و اغتشاشات در کشور، شاهد هستیم که برخی افراد در دانشگاه‌ها دست به رفتارهایی زده‌اند که دور از شأن این محیط علمی و فرهنگی بوده و تأسف همه اقشار جامعه را در پی داشته است؛ هرچند حرمت و قداست دانشگاه بسیار مستحکم‌تر از این حرف‌هاست که بخواهد با اعمال خشونت‌آمیز و فحاشی برخی افراد شکسته شود و در حقیقت، این افراد آبروی خودشان را بر باد دادند؛ چراکه ماهیت اصلی دانشگاه‌ها با آن همه سابقه درخشانی که در دوران نهضت انقلاب اسلامی و پس از آن دارند و همچنین نخبه‌های زیادی که از این دانشگاه‌ها تربیت شده‌اند، با این رفتارها تخریب نمی‌شود.

شهید دکتر «عبدالحمید دیالمه» یکی از همین نخبگانی است که در «دانشگاه فردوسی مشهد» تحصیل می‌کرد. وی هم در دوران دانشجویی خود و هم پس از آن، طلایه‌دار حرکت‌های جهادی خستگی‌ناپذیر و مبارزات فکری، اعتقادی و سیاسی بود و با سخنرانی‌های روشنگرانه خود، بر اساس مدارک و استدلال‌های قوی، بسیاری از افراد فریب‌خورده را هدایت کرده و در خط مقدم مقابله با جریان‌های انحرافی، مانند لیبرال‌ها، منافقین و... بود؛ لذا به‌دلیل این‌که این‌روزها شاهد رفتارهای غیرمنطقی و غیرعقلانی برخی افراد در دانشگاه‌ها هستیم، مروری داریم بر نحوه مبارزات فکری، اعتقادی و سیاسی شهید دیالمه، تا نشان دهیم چه‌کسانی الگوی حقیقی مقام دانشجو و آبروبخش به جایگاه والای دانشگاه، از طریق گفت‌وگو و منطق بوده و هستند.

«مرتضی عطایی» یکی از فرهیختگان و از دوستان و همرزمان شهید دیالمه است که به فعالیت‌های پژوهشی و فرهنگی زیادی پرداخته و چندین کتاب در حوزه عقاید و معارف اسلامی تألیف و منتشر کرده است؛ بر این اساس مجله «شاهد یاران» در سال ۱۳۹۳ به گفت‌وگویی با این همراه و همرزم شهید دیالمه پرداخته است که در ادامه، برای آشنایی با ابعاد شخصیتی این شهید والامقام، آن را مرور خواهید کرد.

* در آغاز بحث بفرماييد كه چه شناختی از شهید «عبدالحميد ديالمه» داريد و چگونه با ايشان آشنا شديد؟

دلیل آشنایی بنده با شهید دکتر «عبدالحمید دیالمه»، این است که در سال ۱۳۵۸ و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اخوی گران‌قدرمان «مجتبی عطایی» که سال ۱۳۶۱ در عملیات «فتح‌المبین» به شهادت رسید، سال سوم تحصیلات خود را در دانشکده ادبیات و علوم اسلامی دانشگاه مشهد می‌گذراند، روزی به خانه آمد و به من گفت که امروز یک فردی با این خصوصیات در سالن آمفی‌تئاتر دانشکده ادبیات، سخنرانی کرد و این سخنرانی خیلی زیبا و پر محتوا بود و من تاکنون چنین آدمی کمتر دیده‌ام.

شهید دیالمه تا آن سال هنوز دانشجوی رشته داروسازی در دانشگاه فردوسی مشهد بود؛ چون گروهک‌ها و جریانات انحرافی و التقاطی در آن دوران خیلی تبلیغات داشتند، من زیاد اهمیتی به این قضیه ندادم و به اخوی گفتم که از این سخنرانان زیاد هستند. نظر به این‌که من در آن مرحله، در جریان انقلاب اسلامی بودم و سخنرانی‌های خیلی قوی و پر محتوا دیده و شنیده بودم؛ لذا به گفته‌های برادرم اهمیت ندادم.

ایشان گفت حالا یک‌بار بیایید و در جلسه سخنرانی «دیالمه» شرکت کنید؛ لذا با اصرار برادرم روزی را که قرار بود شهید دیالمه در دانشکده ادبیات سخنرانی کند، با وی قرار گذاشتم و با همدیگر به دانشگاه رفتیم.

دانشگاه مملو از دانشجو بود و دانشجویان زیادی در سالن آمفی‌تئاتر منتظر آمدن شهید دیالمه نشسته بودند و من و برادرم نیز رفتیم کنار یکدیگر نشستیم. شهید دیالمه حدود ۲ ساعت سخنرانی کرد و من همان‌جا جذب بیانات‌شان شدم و فهمیدم که ایشان با دیگران فرق می‌کند. در حقیقت اگر امروز می‌خواهیم در مورد شهید دیالمه صحبت کنیم، باید این‌طور بگوییم؛ در مورد کسی می‌خواهیم صحبت کنیم که واقعا نمونه و کم‌نظیر بود.

اخلاص، اعتقاد و آگاهی علمی شهید دیالمه افراد را جذب می‌کرد/ بدحجاب‌ها با روشنگری‌های او چادری می‌شدند

* از چه نظر می‌گویید که مثل او کسی نیست؟

در آن زمان اندیشمندان زیادی امثال شهید دیالمه در صحنه انقلاب حضور داشتند؛ اما باید بگوییم که ایشان یک واقعیت زلال بود. یک حقیقت ناب بود. وقتی چندین‌بار پای سخنرانی‌ها و صحبت‌های ایشان نشستم و کم‌کم با ایشان آشنا شدم، دیدم که ایشان جلوتر از زمان ماست، و یک مشام قوی دارد که خیلی از دیگران ندارند. خیلی از شخصیت‌های سیاسی بارز آن‌روز الآن هم در قید حیات هستند و برخی از آن‌ها شهید شدند. من خیلی از آن افراد را درک کردم؛ ولی در آن روز‌ها خوب فهمیدم که حس ششم شهید دیالمه خیلی قوی بود. در آن زمان، جریانات سیاسی انحرافی و التقاطی و اسلامی آن‌قدر در هم مخلوط می‌شدند که انسان به سختی می‌توانست حق و باطل را از هم تشخیص دهد؛ لذا می‌بینیم که شهید دیالمه چه‌قدر در شاخص حق جلو بود و جلوتر از زمان حرکت می‌کرد.

شهید دیالمه این‌طور بود که خیلی از واقعیت‌ها را آشکار می‌کرد. در حالی که برخی از شخصیت‌های آن‌روز نمی‌دانستند. شما ببینید، وقتی که یک چهره لیبرال مثل «بنی‌صدر» روی کار می‌آید، شهید دیالمه چه برخوردی با او می‌کند؛ البته این را هم بگویم که شهید مطهری قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از شهید دیالمه، از نظر اعتقادی نقدی بر تفکر «بنی‌صدر» زده بود؛ ولی می‌خواهم بگویم که شهید دیالمه طوری به جلو می‌آید، که تفکر اقتصادی «بنی‌صدر» را رسوا و افشا می‌کند. یعنی آن تیزبینی، آن روشن‌بینی و بصیرتی که شهید دیالمه داشت، خیلی از افراد نداشتند. هرگاه یک نکته‌ای را مطرح می‌کردیم، ایشان تا ته آن را می‌خواند. می‌دانست که چه قضیه‌ای در کار است. این هوش و استعداد در برخی از افراد آن‌روز خیلی کم بود. در آن زمان افراد خوب، متدین، متعهد و انقلابی زیاد بودند؛ ولی شم سیاسی‌شان ضعیف بود. گاهی یک شخصیت تا درجه مرجعیت هم پیش رفته بود. تا قائم مقامی رهبری هم رفته بود؛ اما شم سیاسی‌اش ضعیف بود که به راحتی او را فریب می‌دادند؛ لذا شهید دیالمه، این جوان ۲۵ ساله با این شاخصی که می‌گویم حرکت می‌کرد.

شهید دیالمه افزون بر شم قوی سیاسی و جاذبه‌ای که داشت، اخلاص و اعتقاد هم به او کمک کرد تا نماینده اول شهر مشهد در مجلس شورای اسلامی شود. در آن مرحله همه علمای بزرگ خراسان، امثال آیت‌الله «میرزا جواد تهرانی»، آیت‌الله «فلسفی»، آیت‌الله «مروارید»، آیت‌الله «زنجانی» و آیت‌الله «مرتضوی» و دیگران بر شایستگی و صالحیت ایشان مهر تأیید زدند؛ چون ایشان یک آدم معتقد بود. اعتقادات دینی و علمی ایشان قوی بود. اهل استدلال و استناد بود. همیشه یک کیف پر از اسناد همراه ایشان بود. اگر می‌آمد می‌گفت «مصدق» چنین بوده و دست چه کسی را بوسیده است، مدرک و عکس آن هم را نشان می‌داد. اگر می‌گفت فلانی جزو حزب «توده» است، یا فلانی چهره ملی‌گرایی دارد، مدرک نشان می‌داد. نه‌تنها در جریانات سیاسی حضور داشت؛ بلکه در جریانات اعتقادی هم حضور داشته و مسائل اعتقادی را هم استدلالی بحث می‌کرد.

اخلاص، اعتقاد و آگاهی علمی شهید دیالمه افراد را جذب می‌کرد/ بدحجاب‌ها با روشنگری‌های او چادری می‌شدند

مراجع عظام مشهد مقدس از راست به چپ آیت‌الله میرزا علی فلسفی و...

به یاد دارم روزی در دانشکده ادبیات بحث حجاب مطرح شد. برخی از دختران مثل دانشجویانی که گروهکی بودند، حجاب درستی نداشتند. شهید دیالمه با آن‌ها استدلالی صحبت کرده و برای آن‌ها استدلال خوب و قوی آورد که در نتیجه برخی از آن‌ها چادری شدند. به‌خاطر این‌که مسئله لزوم حجاب را با استدلال آیات قرآن و از نظر عقل و منطق بیان کرد. استدلال‌های علمی و نقلی آورد.

در بحث موسیقی نیز یادم هست که شهید دیالمه با یک دانشجویی که از نظر علم موسیقی شناخت خیلی خوبی داشت و متخصص علم موسیقی بود، مناظره کرد و با استدلال او را قبولاند که موسیقی غنایی چه ضرر‌هایی دارد و چرا موسیقی از نظر اسلام رد شده است. این نشان می‌دهد که شهید دیالمه اطلاعات خوبی از معارف اسلامی در این حوزه داشت. یعنی افراد با استدلال جذب منطق ایشان شدند. تنها با استناد به آیات قرآن و روایات نقل شده از اهل بیت (ع) اکتفا نکرد. همین استدلال‌ها عقلی و منطقی شهید باعث شده بود که خیلی از دشمنان و خیلی از افراد منحرف که در برابر او کم می‌آورند و نمی‌توانستند استدلال کنند، می‌آمدند برچسب‌ها و انگ‌های مختلفی به ایشان می‌زدند؛ چون می‌دیدند که ایشان واقعا منطقی صحبت می‌کند. این نکاتی را که در مورد اخلاص، اعتقاد و آگاهی علمی شهید دیالمه عرض کردم، موجب شده بود تا بسیاری از افراد جذب او شوند. شهید دیالمه آدم تحصیل کرده‌ای بود.

* شهید دیالمه آدم تحصیل کرده‌ای بود؛ بفرمایید که ایشان، مانند دیگران فقط در محافل دانشگاهی و روشنفکری سخنرانی می‌کرد، یا در میان مردم عادی هم می‌آمد و سخنرانی می‌کرد؟

شهید دیالمه یک آدم مردمی بود. در جلسات مساجد گوناگون به میان مردم می‌آمد و سخنرانی می‌کرد. در مسجد «الله»، در مسجد «صاحب‌الزمان (عج)»، در مسجد «لقمان» و در هر مسجدی که ایشان را دعوت می‌کردند، می‌آمد و برای مردم صحبت می‌کرد. این‌طور نبود که سخنرانی‌هایش حتماً در دانشگاه باشد. همان‌طور که دانشجویان دانشگاه جذب ایشان شده بودند، مردم عادی هم همین‌طور به‌خاطر مسائل اعتقادی جذب او شده بودند. تنها مسائل سیاسی صرفا خاص را نمی‌گفت، دلیل این‌که مردم به طرف این شهید گران‌قدر گرایش پیدا کرده بودند، همین مسائل اعتقادی شیعی و تفکرات ناب شیعی را بیان می‌کرد.

از این طرف هم انحرافات و بدعت‌هایی که وارد دین شده بود. تحریف‌هایی که وارد دین شده بود، همه را با مدرک بازگو می‌کرد. می‌گفت این‌جا دین در مسئله عاشورا و کربلا تحریف شده است. تاریخ اسلام در جریان خلافت امیرالمؤمنین (ع) و در جریان سقیفه کجا‌ها به انحراف رفته است. شهید دیالمه بیش از ۴۰۰ ساعت سخنرانی‌های اعتقادی دارد و مرکز فرهنگی ایشان را به نام «مجمع احیاء تفکرات شیعی» نام‌گذاری کردند.

این بحثی که عرض کردم، می‌خواستم مقدمه‌ای باشد برای این که ما شهید دیالمه را تنها از ابعاد و نگرش سیاسی نگاه نکنیم. اگر هم شم سیاسی دارد، از اعتقادات قوی او برخاسته بود. باید دقت شود که فقط به دید سیاسی به این شهید نگاه نشود.

* آیا در نتیجه روشن‌گری‌های شهید دیالمه کسی از هواداران گروهک منافقین آگاه شد و در طرز فکر خود تجدید کرد؟

من شخصا افراد زیادی از هوادارن «سازمان مجاهدین خلق» را دیدم که پس از بحث با شهید دیالمه جذب ایشان شدند. وقتی ایشان با سخنرانی‌های روشنگرانه خود، جریان انحرافی و التقاطی «مسعود رجوی» را با استدلال و منطق، مورد نقد و بررسی قرار می‌داد و مدارک مستند ارائه می‌کرد، خیلی از آن‌ها به آغوش اسلام بازگشتند و جزو توابین شدند. من شخصاً چند نفر از هوادارن همان گروهک را می‌شناسم که برگشتند و مدافع شهید دیالمه شدند و فهمیدند که فریب خورده‌اند.

جاذبه اعتقادی و استدلالی که شهید دیالمه داشت، باعث شده بود که تعدادی از آن‌ها در تفکرات خود تجدید نظر کنند. در بحث حجاب، دختر‌ها آمدند حجاب اسلامی را پذیرفتند؛ ولی آن‌هایی که عناد و لجاجت می‌کردند، این بحث جداگانه‌ای است؛ اما اگر کسی فریب‌خورده بود، با چند جلسه سخنرانی بازگشت واقعی می‌کرد.

اخلاص، اعتقاد و آگاهی علمی شهید دیالمه افراد را جذب می‌کرد/ بدحجاب‌ها با روشنگری‌های او چادری می‌شدند

* در مقابل دیدگاه‌های روشنگرانه شهید دیالمه که به آن اشاره کردبد، حوزه علمیه و روحانیون مشهد چه نگاهی به ایشان داشتند؟ آیا از طرح چنین دیدگاه‌هایی پشتیبانی هم می‌کردند؟

روحانیونی که آگاه و مطلع بودند و واقعا بصیرت داشتند و شهید دیالمه را خوب شناخته بودند، در کنار او بودند. من در این گفت‌وگو تأسف می‌خورم که شهید دیالمه هم قبل از شهادت و هم بعد از شهادت غریب بود. غریبانه زیست و الآن هم در غربت است. دلیل این غربت هم این است که متأسفانه در آن زمان با وجودی که جریان «مجمع احیاء تفکرات شیعی»، خیلی وسعت پیدا کرده بود؛ اما مردم ایشان را خوب نشناخته بودند. معمولا یک عده حسادت‌کننده وجود داشتند. چه بسا گروه‌های انحرافی و لیبرالیستی مثل گروهک «بنی‌صدر» و ملی‌گراها، از همان گروهک‌هایی که ایشان با آن‌ها به مقابله برخاسته و چهره خیلی از آن‌ها را افشا کرده بود، خیلی زیرکانه آمدند و انگی به ایشان زدند که این مجمع جزو «انجمن حجتیه» است. متأسفانه در بین ما هم همین انگ را حسودان خودی زدند. این حسودان آمدند و در گوش برخی از چهر‌های شاخص و شخصیت‌های علمی، سیاسی و انقلابی و نامدار همین شهر مشهد که برخی‌شان هم شهید شدند و برخی دیگر هنوز در قید حیات هستند، خواندند و بدگویی کردند.

شخص شهید دیالمه در یکی از سخنرانی‌های خود تأکید کرده بود که من عضو «انجمن حجتیه» نیستم. خب برای کسی که عضو یک انجمن نیست، چه دلیلی باید بیاورد. معمولا انسان برای چیز‌های مثبتی که وجود دارد، دلیل می‌آورد؛ ولی برای اثبات چیز‌های منفی به‌دلیل نیاز ندارد. متأسفانه همه این مسائل قبل از شهادت ایشان وجود داشت و مخالفان بعد از شهادت ایشان هم همان مسائل را دنبال کردند. به هر حال ایشان همراه ۷۲ تن از بهترین مردان انقلابی این کشور در فاجعه تروریستی انفجار حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. با وجودی که شهید دیالمه یکی از بنیان‌گذاران حزب جمهوری اسلامی در مشهد مقدس بوده است؛ ولی متأسفانه ایشان از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۸۸ غریب مانده بود.

* بعد از این که در اولین جلسه سخنرانی شهید دیالمه شرکت کردید و شیفته بیانات ایشان شدید، آیا با ایشان ارتباط هم برقرار کردید؟

بعد از شرکت در یکی دو سه جلسه سخنرانی، به تدریج به مجمع احیاء تفکرات شیعی واقع در مسجد صاحب الزمان عج مشهد راه پیدا کردم، و در جلسات خصوصی ایشان هم شرکت می‌کردم. این‌که می‌گویم شهید دیالمه شم سیاسی داشت، کسانی متوجه نبودند. اما امروز که این حرف‌ها را می‌زنیم، همه می‌فهمند که شهید دیالمه ۳۰ سال قبل چه گفته است.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها