به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، یکی از پدیدههای اجتماعی در جوامع اسلامی اطعام نیازمندان است. البته در برخی از روزها و مناسبتهای مذهبی مسئله از اطعام نیازمندان فراتر رفته و به شکل اطعام عمومی جلوه میکند. روزهای تاسوعا و عاشورا به عنوان نمونه از مهم ترین روزهایی است که مسئله اطعام عمومی به شکل پدیدهای همگانی در سطح کشور و حتی برخی از کشورهای اسلامی چون پاکستان و عراق و بحرین نمودار میشود.
در این نوشتار تلاش بر آن است تا ریشههای این سنت نیکو و آثار روحی و روانی و اجتماعی آن از زاویه قرآن و آموزههای الهی مورد بررسی قرارگیرد.
اطعام در آموزههای قرآن
اطعام به معنای غذا و طعام دادن یکی از دستورهای دینی شریعت اسلام است. شخص به علل مختلف و به انگیزههای چندی میتواند و یا میبایست به دیگران مقداری از خوراک و غذاهای متعارف و معمول را ببخشد تا اندازهای گرسنگی شخص از میان برود.
اطعام به معنای اشباع و سیری نیست؛ به این معنا که نباید در صورت وجوب اطعام به شخص، آن اندازه خوراک و غذا داده شود تا سیر سیر شود و به سخنی دیگر اشباع گردد بلکه اگر به اندازهای باشد که گرسنگی وی برطرف شود، میتوان به همان اندازه بسنده کرد.
قرآن به مسئله اطعام به عنوان یک روش انفاق توجه دارد؛ چنان که به این مسئله به عنوان یک روش کسب تقوا و رهایی از آتش دوزخ و همچنین به عنوان مجازات و تنبیه در دنیا مینگرد. به سخنی دیگر گاه اطعام به عنوان مجازاتی در نظر گرفته شده است که شخصی مرتکب شده است. برای نمونه اطعام بینوایان و مساکین برکسانی واجب شده است که ظهار کرده و همسران خویش را همانند مادران و خواهران خویش دانستهاند.
قرآن هم چنین مردم را تشویق به اطعام مساکین میکند و حتی کسانی را که دیگران را به این کار نیکو تشویق و ترغیب میکنند ستایش میکند. (ماعون آیه1 تا 3 و فجر آیه61تا 81 و حاقه آیه 52تا 53) از طرفی این مسئله آن چنان حایز اهمیت است که سهل انگاری در تشویق دیگران به اطعام نیازمندان و مساکین را از علل غل و زنجیر شدن در دوزخ میشمارد. (حاقه آیه30تا 43) نتیجه افتادن به دوزخ این خواهد بود که از غذاهایی چون خون و چرک در دوزخ تغذیه میشوند و طعام ایشان غسلین است. (حاقه آیه 43و 63)
شگفت این که آثاری که برشمردیم برای آن نیست که شخص خود اقدام به اطعام نیازمندان نمیکند بلکه مجازات کسانی است که دیگران را به این سنت نیکو و حسنه ترغیب و تشویق نمیکنند. از این رو کسانی که به اطعام مسکین توجه نمیکنند، در تنگنا و مجازات سختتری قرارمیگیرند.
خداوند برای آن که مردمان به امر اطعام دیگران تشویق گردند میفرماید بی توجهی در تشویق دیگران به اطعام نیازمندان موجب میشود تا شخص از دوستی و مهربانی در قیامت محروم گردد و مورد سرزنش خداوند قرار گیرد. (حاقه آیه43و (63گرفتاری در دوزخ و خوردن خوراکهای چرکین و خون آلود تنها بخشی از گرفتاریهایی است دچار آن خواهد شد. حال درنظر بگیرید کسی را که نه تنها خود این کار را نمیکند بلکه دیگران را از اطعام به نیازمندان باز میدارد.مجازات چنین شخصی بس دشوارتر و سخت تر است.
در آموزههای قرآن ترک اطعام نیازمندان خود به عنوان عامل و سببی جداگانه برای ورود به دوزخ شمرده شده است. به این معنا که در کنار کفر و گناه، این مسئله خود به تنهایی موجبی است تا شخص، گرفتار دوزخ شود؛ زیرا کسی که نیازمند است و انسان توان کمک و یاری او را دارد وظیفه انسانی و فطری حکم میکند که دست او را گرفته و حداقل نیازهای غذاییاش را برطرف سازد. (مدثر آیه04و 44) این افراد چنان از چشم خدا و پیامبران میافتند که شفاعت نیز شامل آنان نخواهد شد. در حالی که شفاعت از آن کسانی است که در بدترین وضعیت قرارگرفته و تنها راه امید و رهاییشان وساطت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع)و اولیای الهی است. با این حال کسانی که ترک اطعام به نیازمندان میکنند و حتی حاضر نیستند لقمهای در دستان ایشان بگذارند تا از گرسنگی و مرگ رهایی یابند در شقاوت و سنگ دلی به جایی رسیدهاند که ارزش شفاعت نداشته و پستتر از آن هستند که مورد نظر و توجه شفاعت کنندگان قرارگیرند. (مدثر آیه40و 84)
اهمیت و ارزش اطعام
در اهمیت و ارزش اطعام مساکین و نیازمندان همین بس که در وصف اهل بیت(ع)در سوره الانسان به خاطر مسئله اطعام ایشان به فقیر و اسیر و مسکین بوده است. خداوند آنها را به سبب همین اطعام چنان میستاید و بزرگ میشمارد که میتوان فراتر از آن را تصور و تصویر کرد. برای دانستن ارزش اطعام تنها همین سوره الانسان کافی است که همواره در جست وجوی نیازمندی باشد تا به وی اطعام کند.
اطعام در آموزههای قرآنی، سنت پیامبران بوده است و در آیات قرآنی برای عنوان نمونه از اطعام حضرت ابراهیم(ع) سخن به میان آورده است که آن حضرت گوشت قربانی را به فقیران بی نوا میداد. (حج آیه 82) و هم چنین هرگاه مسافر و مهمانی ناشناس (قوم منکرون) به نزد وی درمیآمد نخستین کاری که پس از سلام و درود انجام میداد، فراهم کردن طعام برای ایشان بود. (هود آیه96)بلکه سعی و تلاش میکرد که در پذیرایی از ایشان بهترین غذاها و خوراکیها را تهیه کند. چنان که قرآن در گزارش خویش از پذیرایی آن حضرت(ع) میفرماید وی شتابان رفت تا گوسالهای فربه را قربانی کند و پیشکش آورد. (ذاریات آیه42و 62و 72)
اطعام به نیازمندان در آیات قرآن صفت ابرار و نیکان دانسته شده است. (انسان آیه5تا 9) قرآن توضیح میدهد که ریشه اطعام به نیازمندان را میبایست در خصلت نیکی و انسانی ایشان دید، چنان که بیانگر تقوا و اخلاص کامل کسانی است که از خود میگذرند و ایثارگرایانه به اطعام دیگران میپردازند. ریشه اطعام به دیگران در حقیقت دوستی و محبت به خدایی است که این همه نعمت در اختیار بشر قرارداده و او را بی نیاز ساخته است. (همان)
آثار و کارکردهای اطعام
اطعام به نیازمندان موجب افزایش همبستگی میان افراد جامعه میشود و همدلی و محبت را در میان آنان گسترش داده و زمینههای همکاری و تألیف قلوب را فراهم میآورد.
اطعام همچنین از مهم ترین روشهای رهایی جامعه از گرسنگی و فقر کشنده و مزمن است؛ زیرا در آیات قرآن سخن از مساکین است که میبایست به آنان توجه شود و غذا و خوراک در اختیار ایشان قرارگیرد. مسکین کسی است که توان حرکتی از او برداشته شده است و یکجا نشین شده است. مسکنت و به زمین چسبیدن ایشان ممکن است به سبب پیری و یا نقص عضو باشد. البته کسانی که به عللی نمیتوانند از خانه خارج شوند و برای خود غذایی فراهم آورند نیز در حکم مسکین هستند. حال درنظر بگیرید که کسانی در جامعه در چنین وضعیتی باشند و همسایگان به ایشان توجهی نداشته باشند. آنان در نداشتن یک لقمه نان و خوراکی، ممکن است به مرگ تدریجی دچار شوند. در حقیقت عدم اطعام آنان قتل آنها به شکل تدریجی و غذاب آور خواهد بود.
از این رو خداوند به کسانی که به این دسته از افراد جامعه توجهی ندارند هشدار میدهد که عدم توجه، به معنای کفر واقعی است که نتیجه آن دوزخ و غذای خونابه و چرکینی به نام غسلین است. غسلین آب و یا هر چیزی است که از شست وشو به دست میآید و در این جا خون و چرکهایی است که از بدن مساکین یک جانشین بیرون میآید و در قیامت خوراک ترک کنندگان اطعام آنان میشود.
جامعهای که اطعام مساکین و نیازمندان را ترک کند در پست ترین صورت اجتماعی و انسانی خود قرارگرفته است که فراتر از آن قابل تصور نیست. و لذا چنین جامعهای میبایست از هم فروپاشد و به عذابی سخت گرفتار شود.
قرآن توضیح میدهد که افراد و یا جوامعی ترک اطعام میکنند که از دوزخیان هستند (حاقه آیه52و 43) و یا شیفته مال دنیا شده اند (فجر آیه81و 02) و در حقیقت کافر به خدا (یس آیه 74 و حاقه آیه33و 43) و آخرت (یس آیه 74و 84 و ماعون آیه1و 3) و مجرم واقعی (مدثر آیه04و 44) هستند.
خداوند برای تشویق و ترغیب اطعام به نیازمندان به آثار آخروی آن نیز اشاره میکند. از جمله آثار اخروی اطعام آن است که شخص به عنوان ابرار وارد بهشت میشود و در آن جا از سوی خدمتکاران و نوکران دختر و پسر پذیرایی میشود.بر تختهای روان مینشیند و از آب و هوای معتدل آن برخوردار میگردد. لباسهای حریر و ابریشمین میپوشد و از غذاها و نوشیدنیهای بهشتی بهره مند میشود و از همه مهمتر از نعمت لقای الهی برخوردار میگردد. (سوره الانسان(