به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «آیتالله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی» صاحب کتاب المراقبات درباره دعا برای درک شب قدر و فطر میفرمایند: از مهمترین دعاها در ماه رمضان، دعای زیاد برای توفیق عبادتِ شب قدر و شب فطر، از اول ماه تا رسیدن این دو شب است. اگر در دعای خود راست بگوید، کریم متعال دعای او را رد ننموده و به این خیر بزرگ میرسد. خیری که در قرآن کریم آمده و سزاوار است مومن جهت اطمینان از رسیدن به آن، یک سال شب زنده داری نموده و به عبادت مشغول باشد، و چرا چنین نکند؛ در حالی که در قرآن تصریح شده است که آن شب بهتر از هزار ماه است و هزار ماه بیش از هشتاد سال میباشد.
پس کسی که عمل یک سال را بجا آورد و به پاداش هشتاد سال برسد از برندگان خوشبخت میباشد؛ چه رسد به این که با دعای توفیق عبادت شب قدر در کمتر از یک ماه به این پاداش دست یابد. کسی که همتی به این مقدار کم نیز برای درک شب قدر در خود نبیند، ایمان او مریض است؛ که باید آن را معالجه نماید.
شب عید فطر و روز آن نیز همین قدر اهمیت دارد. از امام سجاد(علیه السلام) روایت شده است که میفرمودند: «این شب کمتر از آن شب-یعنی شب قدر- نیست.» و افراد بلندنظر همتشان این بود که در این شب فرشتگان و مقدراتی را که از آسمان به زمین فرود میآید ببینید. بنابر این چرا ما برای توفیق عبادت این شب همت ننماییم؛ گر چه بخوبی نمیدانیم کدام شب است.
شناخت شب قدر و درک فضیلت آن
در روایتی، صد بار خواندن سوره دخان، تا شب بیست و سوم، برای شناخت این شب، آمده است؛ و در روایت دیگری آمده است که به جای آن میتوان هزار بار سوره قدر را خواند. در اقبال روایتی آمده است که گرچه صحت آن ثابت نشده ولی به خاطر اهمیت زیاد آن و به امید صحت و ثبوت آن در واقع، سزاوار است به آن عمل شود. و آن روایتی است از ابن عباس که میگوید: «به رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) عرض کردم: رسول خدا! درود و سلام خدا بر تو. خوشا بحال کسی که شب قدر را ببیند؛ فرمودند: ابن عباس! آیا نمازی به تو یاد ندهم که در صورت بجا آوردن آن در هر شب، بیست بار و بیشتر، شب قدر را ببینی. عرض کردم: بفرمایید- درود خدا بر تو. فرمودند: یک نماز چهار رکعتی بعد از نماز مغرب و قبل از نماز «وتر» بجا میآوری؛ در هر رکعت یک بار فاتحه الکتاب و سه بار سوره جحد و سه بار سوره توحید میخوانی؛ و بعد از سلام سیزده بار «استغفرالله» میگویی.
به حق کسی که من را به پیامبری برانگیخت، کسی که این نماز را بجا آورد و در آخر آن سیزده بار تسبیح بگوید و از آن خدا آمورزش بخواهد، شب قدر را خواهد دید. و روز قیامت شفاعت او در مورد هفتصد هزار نفر از امتم قبول میشود. و خداوند او و پدر و مادرش را میآمرزد. اگر خدا بخواهد».
منظور از بیست بار دیدن شب قدر و بیشتر در این روایت بروشنی معلوم نیست و ممکن است منظور این باشد که پاداش او بهتر از لذت بیست بار دیدن شب قدر است؛ مانند این روایت که: ثواب یک تسبیح بهتراز ملک سلیمان است. که چنین چیزی هم بعید نیست. ولی این که بگوییم مراد این است که ثواب این نماز بالاتر از ثواب شب قدر و بیش از بیست برابر ثواب عبادت شب قدر میباشد، بعید است؛ چنانچه صاحب کتابی که سید این روایت را از آن نقل کرده اینطور فهمیده است.
مراد از دیدن شب قدر و لذت آن
دیدن شب قدر بمعنی کشف وقایعی است که در این شب اتفاق میافتد. یعنی فرود آمدن مطالب مهم بر زمین؛ همانطور که برای امام عصر دراین شب آشکار میگردد. توضیح مطلب این که: خداوند متعال بین عالم ارواح و عالم اجسام عالمی بنام عالم مثاله و برزخ دارد. عالمی که بین این دو عالم است. نه مانند عالم اجسام تنگ و تاریک و نه مانند عالم ارواح وسیع و روشن است. زیرا عالم ارواح عاری از کدورت ماده و تنگی شکل و اندازه بوده و عالم اجسام در بند ماده و شکل است و عالم مثال عاری از ماده ولی در بند صورت و اندازه است که خود مشتمل بر عالمهای زیادی است.
و هر موجودی در عالم اجسام، شکلهای مختلفی غیر از شکلی که در عالم اجسام دارد در عالمهای مثال دارا میباشد. و هر موجودی در این عالم بعد از پیدایش در دو عالم اول، بگونهای که مناسب با آن دو عالم است، بوجود میآید. بلکه منشاً هر موجودی در عالم مثال از گنجینههای خداوند است که در این آیه به آن اشاره شده است: «چیزی نیست مگر این که گنجینههای او نزد ماست.» و هر جسم یا حسیّی در این عالم از عالم مثال و توسط فرشتگان خداوند بهره میگیرد.
روایت دال بر این است که مقدار ارزاق موجودات این عالم و اجلهای آنان، در شب قدر بر زمین نازل میشود. و این مطلب برای خلیفه خداوند در این شب آشکار میگردد و هویدا شدن نزول این مطلب مهم، توسط فرشتگان برای او، دیدن شب قدر نامیده میشود.
و لذت این آشکار شدن و دیدن نزول این مطلب مهم و فرود آمدن فرشتگان را فقط اهل آن درک میکنند و شاید ملکوت آسمانها و زمین که ابراهیم خلیل آن را دید از همین قبیل باشد. هر انسانی نصیب کاملی از این عالمها دارد که مخصوص به خود اوست، ولی بیشتر مردم از عالمهای مثالی خود غافل بوده و از غفلت خود نیز غافل هستند، و همینطور نسبت به عالمهای روحانی خود؛ مگر کسانی که خداوند با اعطای معرفت نفس به آنان بر آنان منت گذاشته است.
معرفت عالم مثال از راه معرفت نفس میباشد. زیرا روح حقیقت نفس است. بنابراین کسی که حجاب ماده از روی روح و نفسش برداشته شود و نفس خود را در عالم مثال مجرد از آن ببیند، میتواند به راحتی، به حقیقت روح خود که مجرد از شکل است، نیز منتقل شود. و این شناخت همان است که در این فرمایش پیامبر آمده است:«کسی که خود را شناخت، پروردگار خود را شناخته است.» و وجه ارتباط شناخت نفس با معرفت پروردگار را نمیداند مگر کسی که به این شناخت رسیده باشد.
برای برطرف کردن انکار و استبعاد درک شب قدر برای عاملین عابد، و ایجاد شوق برای رسیدن به آن همین مقدار بیان کافی است.