به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، به احساس میل به نوشیدن آب و نیاز طبیعت به آب، تشنگى گفته مىشود. در قرآن واژههاى زیر یا یکى از هم خانواده هایشان به معناى تشنگى به کار رفتهاند: «ظمأ»، «هُیام»، «لَهَث»، «لوح».
بین «لَهَثان» و «عَطَش» نیز فرق قائل شده، لهثان را حالت شخص هیجانزدهاى معرفى کردهاند که زبان و دهان خود را از شدت تشنگى به گردش درمىآورد و عطش را حالت اشتیاق به آب مىدانند.
آیات قرآن غالباً در سه محور به مسئله تشنگى اشاره دارند: 1. در رویدادهاى تاریخى. 2. بههنگام مرگ و در آخرت. 3. در تشبیه و تمثیلها. وجود معادلهاى فراوان در مورد تشنگى و کاربرد فراوان مفهوم آن در قرآن بههنگام تبیین واقعیتهاى اخروى و تشبیهها نشان از اهمیت این مفهوم در میان اعراب آن زمان دارد.
کمى آب و تشنگى در محیط خشک جزیرةالعرب، اهتمام ادیان سامى به آب و نجات دادن تشنگان از هلاکت، خواندن نماز استسقا براى باریدن باران و نجات از تشنگى و نفرینهاى اعراب در مورد یکدیگر که کنایه از آرزوى عطش براى فرد نفرین شدهاند گواه بر این مدعایند.
تشنگى در آخرت:
الف. برخى آیات قرآن سخن از شرابهاى بهشتى به میان آورده است؛ اما از سوى دیگر تشنگى و هرگونه سختى که از آثار جهان ماده است در بهشت وجود ندارد، بنابراین وجود نوعى میل به نوشیدن در میان بهشتیان، متفاوت با آنچه بهعنوان تشنگى مىشناسیم، ممکن است.
ب. آیه «اِنّا اَعطَینـکَ الکَوثَر» نیز به ورود پیامبر(ص) و امت ایشان بر حوض کوثر براى فرو نشاندن عطش، قبل از رسیدن به مقامکریم تفسیر شده است.
ج. بخشى از آیات، تشنگى شدید دوزخیان در برزخ، قیامت هنگام ورود به جهنم و عذاب را تصویر کرده و صحنههاى قبل و بعد از آن را بیان مى کند.
د. در برخى آیات از شیوه نزول عذاب بر ستمگران هنگام مرگ یاد شده است: «ولَوتَرَى اِذِ الظّــلِمونَ فى غَمَرتِ المَوتِ والمَلـئِکَةُ باسِطوا اَیدیهِم اَخرِجوا اَنفُسَکُمُ الیَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهونِ». بعضى روایات تفسیرى «عذابالهون» را به تشنگى به هنگام مرگ و برخى دیگر تشنگى در قیامت معنا کردهاند.
و. در قیامت سیاهى چشم مجرمان از شدت تشنگى کبودرنگ گشته، با این حال محشور مىشوند: «و نَحشُرُ المُجرِمینَ یَومَئِذ زُرقـا». آنها بر اثر تشنگى شدید وارد جهنم مىشوند تا آبى بنوشند؛ ولى از آب گوارا منع مىشوند: «و نَسوقُ المُجرِمینَ اِلى جَهَنَّمَ وِردا». مفسران واژه «وِرداً» را به «عطاشاً» معنا کردهاند. حرکت آنها همراه با اهانت و کوچک شمردن و همچون حیوانات و شترانى است که به سوى آب رانده مىشوند.
ح. اهل آتش پس از دیدن سختی ها و عذاب ها از بهشتیان تقاضاى آب و نعمت مىکنند تا عطش و شدت گرماى خود را فرو نشانند: «و نادى اَصحـبُ النّارِ اَصحـبَ الجَنَّةِ اَن اَفیضوا عَلَینا مِنَ الماءِ اَو مِمّا رَزَقَکُمُ اللهُ». بر اساس برخى روایات، اهل آتش تا 40 سال پاسخى نمىشنوند و پس از آن با حالتى تحقیرآمیز به آنها گفته مىشود: خداوند آن دو را بر کافران حرام کرده است: «اِنَّ اللهَ حَرَّمَهُما عَلَى الکـفِرین».
ط. دوزخیان (اصحاب شمال) بر اثر گرسنگى شدید از میوه زقوم و ضریع مى خورند و دچار تشنگى شدید و حرارت مىشوند. آنها به گمان برطرف کردن عطش خود از حمیم و صدید مىنوشند: «لاَکِلونَ مِن شَجَر مِن زَقّوم * فَمالِـونَ مِنهَا البُطون * فَشـرِبونَ عَلَیهِ مِنَ الحَمیم؛ اما نهتنها تشنگیشان را رفع نمىکند، بلکه آن را شدت مىبخشد.