مروری بر زندگی شهید «عباس فرهادی»

شهید «عباس فرهادی» در بهمن‌ ۱۳۶۱ به دیدار امام (ره) مشرف شد و در آن سفر به یکی از همرزمانش گفت: «من به همه آرزوهایم رسیده‌ام و اکنون زمان شهادتم فرا رسیده است».
کد خبر: ۵۱۳۴۸۱
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۳ - 29March 2022

گذری بر زندگی شهید «عباس فرهادی»به گزارش دفاع‌پرس از سنندج، شهید «عباس فرهادی» روز پنجم دی ماه ۱۳۰۶ میان خانواده‌ای مومن و متعهد در روستای «مأمن» از توابع شهرستان کامیاران به دنیا آمد.

عباس دوران کودکی را در دامان پر مهر والدین و در زادگاهش سپری کرد و به دلیل نبودِ امکانات آموزشی و تحصیلی از کسب دانش بازماند؛ اما بنا به عرف منطقه با رسیدن به دوره نوجوانی نزد ماموستا در مسجد روستا به آموختن علوم قرآنی و معارف اسلامی پرداخت و بعد از آن با شرکت در کلاس‌های درس سواد آموخت.

وی فردی بسیار متین و باوقار بود، او از همان ابتدا پایه‌های زندگی خود را بر اساس حق و حقیقت بنیاد نهاد، به طوری که در بین آشنایان و مردم روستا از ارزش و اعتبار قابل توجهی برخوردار بود و به دلیل پاکی و صداقت و مردم دوستی و با سواد بودن به میرزا عباس شهرت یافت.

عباس در سن جوانی با تصمیم بزرگان خانواده با دختری عفیف و پاکدامن ازدواج کرد و ثمره پیوند وی با همسرش چهار پسر و چهار دختر است.

وی در طول زندگی بابرکتش خدمات شایانی به اهالی روستا ارائه کرد. قبل از انقلاب به عنوان عامل شرکت تعاونی بسیاری از نیاز‌های روستاییان را پیگیری می‌کرد و اعتماد مردم به وی در حدی بود که مردم برای مشکلات خانوادگی و محلی به ایشان مراجعه می‌کردند و همیشه ملجأ و پناهگاه افراد مظلوم و بی دفاع بود و اگر حقی از مظلومی ضایع می‌شد در مقابل ظالم می‌ایستاد و از او تا احقاق حق حمایت می‌کرد و شجاعت و شهامت او در انجام کار‌هایی که به او واگذار می‌شد، مثال‌زدنی بود.

با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، همگام با مردم به دفاع از آرمان‌های امام (ره) و انقلاب پرداخت و با تشکیل بسیج به این نهاد مقدس پیوست و این آغاز حرکتی نوین و مبارزه‌ای تازه با دشمنان اسلام و انقلاب بود.

عباس در پیوستن مردم به سپاه و بسیج نقش موثری داشت و اکثر مردم روستا‌های اطراف و حتی شهر کامیاران به خیل انقلابیون پیوستند.

وی در بسیاری از عملیات‌های منطقه شرکت داشت و در عملیات «پرتاله» از ناحیه بازو مجروح شد.

یکی از همرزمانش درباره مهمان‌نوازی او اینگونه تعریف می‌کند: «زمانی که از عملیات برمی‌گشتیم تعداد ما ۴۰ نفر بود و عباس فرهادی همه ما را به خانه خود دعوت کرد و در نهایت اخلاص و شرافت از ما پذیرایی کرد».

عناصر ضد انقلاب وجود عباس را برای پیشبرد اهداف خود نمی‌توانستند تحمل کنند و بار‌ها در صدد ترور او برآمدند و حتی به منزل وی در تابستان سال ۱۳۶۱ یورش بردند، اما موفق نشدند به او آسیبی برسانند.

عباس در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۱ به دیدار امام (ره) مشرف شد و در آن سفر به یکی از همرزمانش گفت: «من به همه آرزوهایم رسیده‌ام و اکنون زمان شهادتم فرا رسیده است».

وی پس از سال‌ها مجاهدت در راه اسلام و انقلاب، سرانجام دو ماه بعد از دیدار با امام (ره)، روز نوزدهم فروردین سال ۱۳۶۲ در کسوت فرمانده پایگاه با سه نفر از همرزمان به‌منظور شرکت در عملیات «کشکمیر» با تیم اعزامی سپاه کامیاران به منطقه اعزام شد و نرسیده به روستای «دیزگران» حین درگیری با گروهک ضد انقلاب به همراه دو تن از همرزمانش به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشییع در زادگاهش (روستای مأمن) به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار