دهه 80 دگردیسی ادبیات دفاع مقدس است

دهه 80 با وجود خلق داستان‌های متعدد با موضوع دفاع مقدس دهه دگردیسی برای این ادبیات به‌حساب می‌آید نگاه انسانی به جنگ و بررسی پدیده جنگ فارغ از توجه مضمونی با عنوان دفاع مقدس خود را ادبیات نشان می‌دهد.
کد خبر: ۳۸۶۱۷۱
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۵:۲۰ - 03April 2020

دهه 80 دگردیسی ادبیات دفاع مقدس استبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، انتشار آثار ادبی اعم از خاطره و داستان درباره حماسه هشت سال دفاع مقدس در حفظ و گسترش دستاوردهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است.

رهبر معظم انقلاب با در نظر داشتن این مسئله همواره در بسیاری از بیانات و پیام‌های خود و همچنین در یادداشت‌ها و تقریظات مربوط به آثار دفاع مقدس، کار در زمینه‌ دفاع مقدس را برترین کارهای هنری و همانند جهاد در راه خدا خوانده و به‌منظور تشویق هنرمندان برای ورود به این عرصه و همچنین تلاش در جهت انعکاس بین‌المللی فرهنگ دفاع مقدس دیدگاه‌های خود را در اختیار هنرمندان این عرصه قرار داده‌اند. این مسئله سبب شده آثار دفاع مقدس در کنار افزایش قابل توجه در تعداد، بر کیفیت آن‌ها نیز افزوده شود.

پس از پایان جنگ و در دهه هفتاد با توجه به شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی کشور، ادبیات دفاع مقدس به شکلی ویژه به یادآوری ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی توجه نشان می‌دهد. داستان‌ها از هیجان دور می‌شوند و بیش از هر چیز به آرمان‌گرایی انقلابی روی می‌آورند. شخصیت‌ها مجال بیشتری برای بیان عقیده پیدا می‌کنند. داستان آنها دیگر تنها داستان عملشان نیست، بلکه آنها در سرگذشت و رفتار و کلامشان، آرمانی را فریاد می‌زنند که به‌خاطر آن مخاطرات را به جان خریده‌اند.

در دهه 80 حتی جهان‌بینی نویسندگان شناخته شده در این عرصه نیز تغییر پیدا می‌کند. دهه 80 با وجود خلق داستان‌های متعددی با موضوع دفاع مقدس دهه دگردیسی بزرگی در این ادبیات به‌حساب می‌آید. نگاه انسانی به جنگ و بررسی پدیده جنگ فارغ از توجه مضمونی به پدیده‌ای با عنوان «دفاع مقدس» خود را در ادبیات نشان می‌دهد. رمان‌های خلق‌شده در این عرصه اگر به سبک قبل نوشته می‌شدند انگ شعارزدگی داشتند و اگر می‌خواستند سری در میان سایر آثار بلند کنند.

به‌ناچار باید نویسنده آن‌ها به‌نوعی به تلخی و سیاهی پدیده جنگ اشاره می‌کرد و وجوهی از آرمان‌گرایی انقلابی دفاع مقدس که در قالب مفاهیمی مانند شهادت و یا جانبازی خودش را نشان می‌داد در این آثار جای خودش را به‌شدت و خشم موجود در جنگ می‌دهد.

دهه هشتاد باوجود خلق داستان‌های متعددی با موضوع دفاع مقدس دهه دگردیسی بزرگی در این ادبیات به‌حساب می‌آید. نگاه انسانی به جنگ و بررسی پدیده جنگ فارغ از توجه مضمونی با عنوان «دفاع مقدس» خود را در ادبیات نشان می‌دهد. دهه 90 نیز که این روزها در نیمه آن هستیم، پدیده جنگ در ادبیات فارسی را با رویدادهای تازه‌ای تفسیر و تعریف کرده است.

داستان‌های این دهه اگر دفاع مقدس را با تعریف تمامی جنگ‌های منطقه‌ای یک دهه گذشته تعریف نکند، آن را مصداقی بومی برای تغییر ظالمانه بسیاری از ساختارهای زیستی، اجتماعی و بر باد دهنده بسیاری از رؤیاها، آرزوها و مسائل ظریف انسانی نشان می‌دهد. تداوم این رویکرد در روزگاران اخیر است که این سؤال را پدید آورده است که آیا نوشتن از جنگ این روزها توأم با مخاطره است و یا اینکه جبر اجتماعی ناشی از تغییر ساختار فکری جامعه نوع نوشتن درباره جنگ را در ذهن نویسندگان تغییر داده است؟

نوشتن از جنگ همیشه برای نویسندگان سوژه جذاب و بکری بوده است و اتفاقاً رسیدن به سوژه جنگی برای نوشتن داستان کار سختی نیز هست و مشکل می‌توان آن را جفت‌و‌جور کرد. این مسئله در کنار تجربه نکردن این اتفاق توسط نویسندگان جوان نیز مزید علت شده تا ادبیات داستانی جوان ما کمتر به سراغ این پدیده برود.

اینکه نویسندگان فعال در این عرصه از نوشتن درباره آن‌ها خسته و کسل نشده‌اند و حتی از ننوشتن خودشان نیز دلخور هستند، کم شدن تولید اثر شاخص در این زمینه به مشوق‌های بیرونی ارتباط پیدا می‌کند. از سویی ناشران علاقه‌مند به انتشار این دست آثار کم شده‌اند. از تولید و چاپ این آثار نیز حمایت نمی‌شود و در طرف دیگر ناشران ‌هم عنوان می‌کنند بازار تمایلی به این آثار ندارد. این اتفاق تا جایی پیش رفته که حتی ناشران قوی در این عرصه نیز می‌گویند که آثار با کیفیت قدیمی آن‌ها هم افت فروش پیدا کرده است.

ناشران و رسانه‌ها می‌توانند سلیقه مردم را در این زمینه هدایت کنند اما از این مسئله غافل هستند. اگر بدترین کتاب دفاع مقدس را با تبعات و عامل انگیزشی مثل مسابقه کتاب‌خوانی به مردم معرفی کنند، ذائقه‌ آن‌ها تغییر نکرده و کتاب را نمی‌خرند؟ پاسخ مثبت است اما ابهام در انفعال رسانه نهفته است.

جنگ، سیاست و بی‌مایگی ادبیات. اگر ادبیات را بتوان آئینه‌ای از جامعه مخاطبانش به شمار می‌آورد و آن را فصل‌الخطابی برای آنان برشمرد، ادبیات داستانی دفاع مقدس امروزه از آن باقی مانده است را نیز باید آئینه‌ای از میزان پا برجایی از نوع ارائه ارزش‌های ارائه شده از دفاع مقدس در جامعه دانست.

وضعیت این ادبیات در حال حاضر را باید هشداری درباره‌ تاثیرگذاری شیوه برخورد ما باارزش‌های انقلاب اسلامی و قدرت محرک آن به شمار آورد. اگر این ادبیات کم جاذبه شده و یا اتفاق ویژه‌ای در ذهن خالقانش شکل نمی‌دهد مشکل را نباید در مفهوم و یا خالق اثر بلکه در بستر خلق اثر یافت و برایش تدبیر کرد.

منبع: ماهنامه فرهنگ پایداری/ مهدی فاطمی

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها