به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، مهم ترین هدف آفرینش تربیت و پرورش است؛ بنابراین پرورش (تربیت) که به معنای به فعلیت رساندن ایجادی استعدادهای درونی است، از اهداف آفرینش است؛ زیرا خداوند به عنوان پروردگار هستی این امر را مورد توجه قرار داده است تا با ایجاد و تصرفات تکوینی و ایجادی و نیز روش های تعلیمی و تشریعی هر کس و هر چیزی را به کمال خود برساند.
اگر از نگره جامعه شناخت و روان شناخت به مساله بنگریم و رویکرد بر پایه این دو دانش و رهیافت داشته باشیم، میبایست، تربیت و ربوبیت را در حوزه خاص به کار بریم و از دامنه و گستره معنای و مصداق آن بکاهیم. به این معنا که صحت کاربرد واژه را تنها در اشیا و امور بدانیم که قابلیت رشد و نمو داشته باشند، چنانکه راغب اصفهان در مفردات بدان اشاره و به مصداق چون فرزند و کشت و زراعت برا آن ذکر می کند.
همه موجودات هستی از این قابلیت برخوردارند که تحت تربیت مستقیم و یا غیر مستقیم ربی قرار گرفته تا آنان را به سوی کمال برساند و در این راستا پرورش دهد. اینگونه است که همه هستی تحت ربوبیت و پروردگاری خداوند قرار گرفته و خداوند در فرآیند آنان را به سوی فعلیت دادن قوا و استعدادها می راند و پرورش می دهد. این رویکرد در تعمیم را می توان رویکردی قرآنی و اصطلاح برخاسته از آیات قرآن دانست و بر قرآنی بودن این نگرش تاکید کرد.
در این نوشتار می خواهیم رویکرد قرآن را در مساله پرورش و تربیت انسان بدانیم. از این رو به همان معنای راغب اصفهانی بسنده می کنیم. در این صورت باید واژه را در مواردی به کاربرد که از ساختی خاص برخوردار بوده و عدم و ملکه باشد. به این معنا که تنها در موارد کاربرد واژه تصحیح می گردد که آن چیز قابلیت برخورداری از دو سوی سلبی و ایجابی را دارا باشد. همانند کاربرد واژه کوری که تنها در چیزهایی درست است که قابلیت بینایی را دارا باشد. از این رو به چیزهایی که قابلیت و استعداد بینایی را دارا نمی باشند، کور گفته نمی شود.
اگر امکان ذاتی برای انسان است تا پرورش یابد و در تحت تربیت بتواند به کمالات لایق خود برسد و استعدادهای نهفته خود را به صورت ایجادی به فعلیت رساند، قرآنی چه روش های تربیتی را مفید می داند؟ و به نظر قرآن عوامل تربیت و یا آسیب های آن کدام است؟
منشا تربیت و مقام ربوبیت محمدی (ص)
در نگره قرآنی خداوند، منشا تربیت انسان و همه موجودات هستی است. او پروردگاری است که هر موجودی را در یک فرآیند به کمال لایق خود می رساند. برای هر موجودی با توجه به شرایط و نیازهایش ربوبیت و پروردگاری است. به این معنا که خداوند بر هر موجودی با توجه به استعداد و ظرفیت هایش تجلی می کند و با همان اسم خاص و یا اسماء خاصی او را تربیت می کند و پرورش می دهد.
انسان کاملی چون پیامبر اعظم (ص) که مظهر اسم جامع الله است در مقام مظهریت از ربوبیت اسم الله برخوردار می باشد. از این روست که آن حضرت (ص) عبدالله و عبده است و خداوند به تمام اسمای حسنای الهی بر او تجلی می کند و به همه اسما ربوبیت و پروردگاری او را به عهده می گیرد. بنابراین اگر هرکسی بخواهد به لقای رب العالمین برسد می بایست از رب محمدی(ص) که رب العالمین و رب مطلق است بهره گیرد.
خداوند منشا تربیت و عامل اصلی و مستقیم تربیت و پرورش همه چیز و همه کس است و همچنین معلوم شد که رب پیامبر(ص) پروردگار جهانیان است و هرکس اگر بخواهد به مقام لایق خود رسد و به کمال دست یابد می بایست از رب محمدی(ص) برخوردار گردد و از نیز به اطاعت و پیروی از شریعت و صراط مستقیم و دین اسلام است. چنان که هر پیامبر و یا موجودی پیشین و پسینی از نور ولایت آن حضرت برخوردار شده و به کمال خود رسیدند. بنابراین به طور غیر مستقیم این انسان کامل است که ربوبیت همگان را به ولایت الهی محمدی به عهده گرفته است. بدون آن حضرت هیچ کس و هیچ چیز به کمال لایق خود نخواهد رسید. از این روست که او مربی و پرورش دهنده کل است.
روش های تربیتی
قرآن برای رسیدن به کمال روش های تربیتی را به مربیان پرورشی انسانی آموخته است که با عمل به آن می توان امید آن داشت تا نسل آینده بتواند استعدادها و توانمندی ها نهفته را آشکار سازد.
یکی از مهم ترین روش های در مساله پرورش و تربیت، آسانگیری است. انسان بهطور طبیعی در آغاز از هر چیز سخت و دشوار گریزان است. همین مساله موجب می شود تا از امر بگریزد و اشتیاق و علاقه ای به یادگیری و یا عمل به آن نداشته باشد. بسیار دیده شده است که با مواجه شدن از چیزی به وحشت افتاده و از آن بیزار و گریزان شویم. از این رو مناسب است تا در یک فرآیند و با آسان و کوچک کردن آن، زمینه را برای ایجاد علاقه و اشتیاق و عمل فراهم آورد.
تاکید قرآن بر این که اسلام دین سمحه و سهله است و کسی را بر فراتر از توانش تکلیف نمی کند و بار بر دوشش نمی گذارد (بقرة آیه 286) و دستور به تخفیف در امور حتی در مساله مجازات (بقره آیه 178) و برداشتن هر امر حرجی و امور عسری (حج آیات 77 و 78) و آسان گیری در مسایل به جا آوردن نماز شب (مزمل آیه 20) به عنوان نمونه ها و مصادیق بارز نشان می دهد که در مساله پرورش و تربیت می بایست آسان گیری و برقرار نظمی که آدمی را در یک فرآیند زمانی و طولانی آماده سازد، دستوری اساسی و بنیادین است. قرآن خود به عنوان بهترین الگو و نمونه تربیتی در بسیاری از مسایل برای آن که جامعه با آموزه های قرآنی و دستوری آشنا و سازوار گردند، به روش فرآیندی در امر آموزش و عمل به قوانین و دستورها رو آورده است که نمونه معروف آن، مساله بازداشت مردمان از شرب خمر و شرابخواری بود که دریک فرآیند سه زمانه انجام گرفت.
ارایه الگو و سرمشق های عینی و محسوس، از روش های دیگر تربیتی و پرورش اسلام و قرآن است. قرآن برای هر مساله و مشکلی، نمونه های تاریخی و عینی و محسوسی را بیان می دارد تا وحشت عمل از آدمی دور شود. آدمی بهطور طبیعی وقتی با مساله و مشکلی مواجه می شود، اگر بداند که گذشتگان و یا افراد دیگری با آن رو به رو بوده و به روش هایی آن را از پیش رو برداشته اند، به خود امیدوار می گردد و امکان این که تغییر رفتار دهد و راه مناسب را برگزیند در او تشدید و افزایش می یابد.
عوامل تربیتی
برای رسیدن به تربیت و پرورش استعدادها می توان از مسایل و اموری بهره جست که ما از آن در اینجا به عامل و یا عوامل یاد می کنیم. یه این معنا که هریک از این امور میتواند فرد را بر بهرهگیری از استعدادهای نهفته خود بر انگیزاند تا در نتیجه در طی یک فرآیند به هدف کمالی خود برسد.
انسان بهطور طبیعی گرایش به برهان دارد، برهان دلیل قاطع و یقین آوری است که هر گونه شک و تردید را از دل می زداید و موجب آرامش می گردد. از آن جایی که برهان مانند نور راه را برای رهروان خود روشن می دارد مورد توجه و تاکید است. آدمی برای رهایی از هر مشکل و دشواری به راه کار و برونشویی نیاز دارد که برهان بخشی از آن را به عهده می گیرد. از این رو به معجزات روشن الهی برهان گفته اند که آدمی را از شک و تردید نسبت به پیامبران بیرون می آورد و ارتباط میان خدا و انسان خاصی را به اثبات می رساند و زمینه را برای عمل به فرمان ها و آموزه های دستوری خداوند فراهم می کند.(نساء آیه 174 و یوسف آیه 24 و قصص آیه 32)
قرآن به مساله استعدادها و قابلیت ها به عنوان عامل مهم توجه می دهد. به این معنا که در نگرش قرآنی نمی توان به نقش تاثیرگذار استعداد ذاتی و قابلیت های انسان ها در تربیت بیی توجه بود. گاه همه عوامل برای تربیت وجود دارد ولی با این همه تربیت تاثیر چندانی به جا نمی گذارد؛ زیرا استعداد و قابلیت برای تاثیرپذیری در ذات فرد وجود ندارد. قرآن از این مساله به صورت تمثیلی به سرزمینی یاد می کند که استعداد و قابلیت برای پرورش محصول و فرآورده های مفید نداشته باشد. (اعر اف آیه 58)
افزون بر این دو مطلب باید به اطاعت پذیری (بقره آیه 186) و امتحان و آزمون (بقره آیه 155و 157) نیز اشاره داشت. قرار گرفتن در شرایط سخت و دشواری چون ترس و گرسنگی و زیان های مالی و جانی آدمی را وا می دارد تا استعدادهای نهفته را آشکار کرده و بروز دهد. این مساله اختصاص به شخص خاص ندارد بلکه حتی پیامبران بزرگ الهی نیز با این مساله رو به رو می شوند.( بقره آیه 124) قرار گرفتن در خوشی و ناخوشی است که آدمی را به رشد و بالندگی سوق می دهد. (اعراف آیه 168)
از دیگر عواملی که قرآن برای رسیدن به تربیت و پرورش درست و صحیح از آن یاد می کند، ایمان به خدا (بقره آیه 186) و رستاخیز (طلاق آیه 2 و قیامت آیه 1 تا 6) پرهیز از تکبر و غرور و شرک و تسلیم و تعلیم و تقوا و دعا (رجوع کنید به فرهنگ قرآن ج 7 ص 552 تا 556) است.
آسیبشناسی تربیت
در برابر عوامل سازنده و مفید در تربیت، عواملی وجود دارد که به تربیت و پرورش آدمی زیان می رساند. از این دسته می توان به تحریف حقایق (مائده ایه 41، تقلید کورکورانه (بقره آیه 170 و مائده آیه 104) جاسوسی و خبر چینی (مائده آیه 41) دنیا طلبی (اعراف آیه 176) دوست گمراه (فرقان آیه 27 تا 29) حرامخوار (مائده آیه 41 و 42) و شیطان (بقره آیه 36 و 37) نفاق (مائده آیه 41) و نیز هواپرستی (اعراف آیه 176) اشاره کرد.