سیری در فاجعه کشف حجاب/ ۱۴

اقیلت غرب‌گرا در برابر مخالفان کشف حجاب

نوع برخورد گروه‌های اجتماعی مناطق مختلف در برابر این طرح متفاوت بود. گروهی که شامل اکثریت روشنفکران، دولتیان، متمولین و اشراف، تحصیل کردگان فرنگ و آموزش یافتگان مدارس جدید بودند، از کشف حجاب استقبال می‌کردند. ولی آنها در مقایسه با سایر طبقات در اقلیت قرار داشتند.
کد خبر: ۷۰۳۴۵۱
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰ - 06November 2024

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، خبر اعلام رسمی کشف حجاب، اگر چه با توجه به زمینه‌سازی‌هایی که شده بود، چندان هم ... منتظره نبود، اما خبر منع حجاب بسیار غیر منتظره بود. این خبر به منزله به کارگیری هر گونه اقدام علیه زنان محجبه‌ای محسوب می‌شد که تا آنروز حتی حاضر نبودند نقاب از چهره بردارند، تا مبادا چشم نامحرم به روی آنان بیفتد. با اعلام رسمی کشف حجاب و منع استفاده از آن در معابر عمومی، این دسته از زنان در حالی ناگزیر بودند.

اقیلت غرب‌گرا در برابر مخالفان کشف حجاب 

ضمن برداشتن نقاب از چهره چادر را نیز از سر برگیرند که بیرون بودن حتی یک تار موی را گناه می‌شمردند و براین اعتقاد خود راسخ بودند. این قضیه مربوط به عرض و ناموس خانواده‌ها می‌شد و از اینرو، زنان و مردان نسبت به آن واکنش نشان دادند. واکنش‌ها هم مربوط به ایام مقارن با اعلام رسمی است، هم پس از اعلام رسمی و هم بعد از خروج اجباری رضا شاه از کشور. 

در اینجا شایسته است واکنش مردم در برابر اجرای قانون اتحاد شکل البسه و قضیه کشف حجاب را با یکدیگر مقایسه کنیم. با نگاهی گذرا به واکنش مردم در برابر این دو رویداد، می‌توان دریافت هرچند مردم در برابر اتحاد شکل البسه موضع گرفتند ـ به گوشه‌هایی از این واکنش‌ها در فصل دوم اشاره شد ـ، اما از آنجا که اتحاد شکل البسه مردان چندان با عرض و ناموس خانواده‌ها تصادم نداشت، پس از مدتی واکنش‌ها فرو نشست و بعد از خروج رضا شاه از کشور نیز مردم تمایلی جهت بازگشت به لباس سنتی و قدیمی خود نشان ندادند.

اگر هم تا خروج رضا شاه مناطقی حاضر به تغییر لباس نشدند، در آن مناطق، بیشتر عوامل  محیطی و جغرافیایی ـ که با پوشش‌های سنتی و محلی ملازمه داشت ـ عامل اصلی مخالفت مردم بود، تا مسائل دیگر. از سوی دیگر، در جا‌هایی که عوامل محیطی مؤثر نبود، مردم به صرف آنکه برای کشف حجاب اذهان آنها را مهیا می‌کنند با تغییر پوشش مخالفت می‌کردند. اما، هرگز این مخالفت‌ها و واکنش‌ها به مانند واکنش‌های آنان در قبال قضیه کشف حجاب نبود. 

واکنش‌ها هنگامی اوج گرفت که حجاب ممنوع و کشف حجاب اجباری شد و بخشنامه کشف حجاب بر خلاف قانون اتحاد شکل البسه که هشت طبقه را مستثنی کرده بود برای هیچ کس استثنایی قائل نشد. جدای از این، برخورد این طرح با اعتقادات سنتی از یک طرف و اعتقادات مذهبی از طرف دیگر، مردم، اعم از زن و مرد را به عکسالعمل واداشت؛ در صورتی که در قضیه اتحاد شکل البسه تنها مردان به مخالفت برخاستند و تا جایی که امکان داشت، این مخالفت‌ها علنی بود. در بسیاری موارد که چنین امکانی نبود، شکل مخفی و منفی به خود می‌گرفت. 

در چنین شرایطی، بیشتر به خاطر فشار نیروی انتظامی بود که به نظر میرسید مردم مخالفتی با اجرای طرح ندارند و همین که اهرم فشار برداشته شد و رضا شاه از کشور اخراج شد، حجاب مجدداً به جامعه بازگشت و زنان چادری از خانه‌ها بیرون آمدند. این در حالی بود که لباس اروپایی مردان چندان تغییری نیافت.

قبل از اعلام رسمی کشف حجاب، این مسئله دهان به دهان می‌گشت تا با گسترش چنین شایعه‌ای، هم زمینه پذیرش این طرح سنجیده شود و هم مردم آمادگی لازم را برای اعمال چنین برنامه‌ای پیدا کنند و این خبر به طور غیر مترقبه و ناگهانی به سمع عموم نرسد. با به کار بستن تمهیدات فوق، پس از مدتی این آمادگی کم و بیش به وجود آمد. اما همین آمادگی نسبی هم در همه جا یکسان و سراسری نبود در مناطق دورافتاده و روستایی و عشایری تا چند سال بعد از اعلام رسمی کشف حجاب، هنوز زمینه برای اعمال این طرح که در تغییر لباس محلی و تبدیل آن به لباس اروپایی خلاصه می‌شد، فراهم نیامد. 

در واقع، مجریان طرح بیشتر شهر‌ها را مد نظر داشتند، تا مناطق دور افتاده و روستایی و عشایری. همچنین نوع برخورد گروه‌های اجتماعی مناطق مختلف در برابر این طرح متفاوت بود. گروهی که شامل اکثریت روشنفکران، دولتیان، متمولین و اشراف، تحصیل کردگان فرنگ و آموزش یافتگان مدارس جدید بودند، از کشف حجاب استقبال می‌کردند. ولی آنها در مقایسه با سایر طبقات در اقلیت قرار داشتند.

گروه دیگر، شامل اکثریت روحانیون، تجار، مغازهدار‌ها ـ به استثنای فروشندگان لوازم آرایش و لباس‌های جدید ـ کشاورزان و سایر طبقات توده مردم؛ در مقابل کشف حجاب واکنش منفی داشتند. به همین علت، می‌کوشیدند تا هر طور که شده، به مقابله با این طرح جدید و اجباری بپردازند. البته همچنان که گفتیم، واکنش‌های موافقان و مخالفان به دوره خاصی محدود نبود؛ و چه قبل از اعلام رسمی کشف حجاب، چه بعد از آن و چه پس از خروج اجباری رضا شاه از کشور (شهریور ۱۳۲۰) به بهانه‌های مختلف صورت می‌گرفت.

در مواجهه با کشف حجاب، اکثریت روشنفکران واکنش مشابهی داشتند. آنان در مجلات و نشریات، خصوصاً نشریات و مجلات زنان، تعدیاتی را بر می‌شمردند که جامعه در حق زنان روا می‌داشت و در قالب تجددخواهی و طرفداری از قانون، به حمایت از آنان پرداختند. این گروه که در میانشان زنان روشنفکر نیز وجود داشتند؛ اغلب تحصیلکردگان غربی و یا محصول سیستم آموزشی غرب در ایران بودند. آشنایی با حقوق و آزادی‌های فردی زنان غربی، و مقایسه شتابزده آن با وضعیت زن ایرانی، آنان را در مقام انتقاد از وضعیت موجود زن ایرانی قرار می‌داد. 

این دسته از روشنفکران که در میانشان نویسندگان و شاعران مشهوری، چون ملکالشعرای بهار، عارف قزوینی، عشقی، پروین اعتصامی به چشم می‌خوردند، حجاب را مانع ترقی و بیحجابی را مترادف با ترقی و تمدن می‌دانستند. اشعار و مقالات مندرج در روزنامه‌ها و مجلات آن زمان که نویسندگان آن بیشتر از همین دسته محدود بودند، مشحون است از مدح رفع حجاب و ذم حجاب. از اینرو، پس از اعلام رسمی کشف حجاب و با پشتیبانی دولت، آنان طرح مزبور را همان گونه که رژیم می‌طلبید، جلوه می‌دادند. 

در حقیقت، آنان بلندگو‌های تبلیغاتی کشف حجاب بودند و با ایجاد مراسم و ایراد سخنرانی، در پیشبرد طرح رضا شاه کوشیدند. به عبارت دیگر، این روز از دید طراحان کشف حجاب، پایان سیهبختی و جهالت زنان ایرانی بوده است در این روز بزرگ نه فقط دانشآموزان و صد‌ها دختر ایران به سعادت بزرگی رسید ... بلکه چنانچه تاریخ ایران هم برای همیشه ثبت خواهد کرد یک فصل جدیدی در تاریخ زندگانی و حیات اجتماعی ایران نو ثبت شده است

البته، این نگرش را نمی‌توان به تمامی روشنفکران آن دوره تعمیم داد؛ بلکه، روشنفکرانی هم بودند که ضمن آشنایی با وضعیت زنان در دنیای غرب و تصریح بر احقاق حقوق از دست رفته آنان، با این اقدام رضا شاه به خاطر آنکه، جنبه فردی داشت و از طریق قانونی و بر اساس مصوبه مجلس اعمال نشده بود، مخالفت می‌کردند. وگرنه، با اصل قضیه، یعنی حضور زنان در جامعه و با الگو‌های غربی پوشش زنان مخالفتی نداشتند.

خلاصه آنکه، روشنفکران، خصوصاً آنان که در غرب به تحصیل پرداخته و یا غرب را دیده بودند و با فرهنگ و آداب رسوم غربی همساز بودند، با قضیه کشف حجاب زن‌ها و منع حجاب آنها مخالفتی نداشتند. بلکه، سال‌ها در مقالات و نوشته‌هایشان، مستقیم یا غیر مستقیم به آن اشاره کرده بودند و اینک صورت تحقق به خود پذیرفته بود. بنابراین، روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ از نظر آنان آغاز فصل جدیدی در تاریخ زندگانی و حیات اجتماعی زن ایرانی بود.

اکثر دولتمردان و رجال سیاسی کشور با طرح کشف حجاب موافق بودند. در واقع، به خاطر اطاعت محض از شاهی که «کعبه آمالش اروپا» بود، اراد‌های از خود نداشتند تا علناً در مخالفت با چنین طرحی سخن بگویند. اعتراض یا مخالفتی هم اگر بود، صرفاً در لفافه بیان می‌شد. از این گذشته، برخی از آنان، طراح این برنامه بودند. بنابراین، طبیعی است که در جهت کشف حجاب واکنشی مثبت داشته باشند.

یکی از این دولتمردان و رجال سیاسی، علیاصغر حکمت، وزیر معارف رضا شاه است که از سال‌ها قبل زمینه اعلام کشف حجاب را در داخل حوزه مأموریت خود، یعنی معارف، ایجاد کرد. او حتی بانی مراسم ۱۷ دی و اعلام رسمی کشف حجاب در آن روز شد. دیگری، جم وزیر داخله و رییسالوزراء زمان اعلام کشف حجاب است. وی همان کسی است که برای خوشخدمتی نسبت به طرح رضا شاه، دستور داد شبانه مسجد گوهرشاد مشهد را که مخالفین کشف حجاب و لباس اروپایی در آن تجمع کرده بودند، به گلوله ببندند و خون بیگناهان را بر سنگ فرش مسجد جاری نمایند. جم، در آن زمان وزیر داخله بود و به واسطه این سرسپردگی بهترین مهره رضاخان برای اعلام و اجرای قانون رفع حجاب شناخته شد. حکمت و جم، در حقیقت دو بازوی پرتوان رضاخان برای انجام مراسم ۱۷ دی محسوب می‌شدند.

از سیاستمداران قدیمی کهنهکار نیز واکنش‌های متفاوتی به چشم می‌خورد. واکنش‌ها و سخنان موافق و مخالف بیشتر از میان این گروه شنیده می‌شود که تمایلات مذهبی نیز داشتند. وثوقالدوله، در زمره کسانی است که از طرح رضا شاه استقبال یکی دیگر از دولتمردانی که با توجه به خاطرات باز مانده‌اش، می‌توان او را در زمره مخالفان کشف حجاب دسته بندی کرد، صدرالاشراف وزیر عدلیه کابینه جم است. او اگر چه در مراسم کشف حجاب شرکت کرده بود، اما از به همراه آوردن همسرش به بهانه آنکه مریضه است، خودداری کرد. این مسئله چنان مهم بود که به عرض شاه هم رساند و رضا شاه به شرط آنکه به دیگر رجال نگوید و آنان نیز چنین تقاضایی از او نکنند، به وی اجازه می‌دهد. 

در سطوح اجرایی و دیوانی کشور چنین مخالفت‌های آشکاری کمتر به چشم می‌خورد؛ اما در سطوح پایین اداری بودند تعداد زیادی از مأمورین که نه راضی شدند خانواده‌هایشان به این حکم اجباری تن در دهند و نه دیگران را به این کار مجبور کردند، تا جایی که حتی از خدمات دولتی برکنار شدند. بنابراین، اگر چه اکثریت رجال سیاسی کشور این طرح را پذیرا بودند و در پیشبرد آن تلاش می‌کردند؛ اما، مأمورین جزء کاملاً مطیع و گوش به فرمان نبودند؛ بلکه اگر فرمان را اجرا می‌کردند بیشتر از روی تحکم و سختگیری و بازخواست مقامات فرادست بود.

رضا شاه پس از به دست گرفتن کامل قدرت، سیاستی را در دستور کار خود قرار داد که مبتنی بر مدرن سازی جامعه، عرفی سازی و مذهب زدایی بود. لذا، برای جلوگیری از موانعی که سد راه اجرای این سیاست‌ها بود کوشید تا موقعیت و نفوذ روحانیت را در میان مردم تضعیف کند. از اینرو، با وضع قوانین عرفی، عملاً روحانیون را در محدودیت قرار. این قلمرو، به تدریج از حیطه روحانیت خارج و به محاکم عرفی سپرده شد. 

از نظر آموزشی نیز، گسترش و توسعه سیستم آموزشی جدید به سبک اروپا، عملاً در جهت تضعیف مکتبخانه‌ها بود که اکثر ادارهکنندگان آن روحانیون بودند. با طرح اتحاد شکل البسه و ایجاد مؤسسه وعظ و خطابه، مبارزه با این قشر شتاب بیشتری یافت و حتی تعداد آنها را کاهش داد. رضا شاه، بعد از اجرای طرح اتحاد شکل البسه، هنگامی که با اعلام کشف حجاب علناً به مبارزه همه جانبه با سنت‌های اجتماعی و مذهبی مردم برخاست، روحانیت را به عنوان سازماندهنده مقاومت اجتماعی رویاروی خود دید. 

در این هنگام، اکثر روحانیون با اجرای طرح مزبور مخالف بودند و از آن میان، برخی مخالفت خود را در سطح علنی و گسترده ابراز کردند. بخش اصلی این مخالفت‌ها به قبل از اعلام رسمی طرح و بعد از شهریور ۱۳۲۰ برمی‌گردد. بعد از رسمی‌شدن طرح، به دلیل جو خفقان، فرصتی برای اعلام مخالفت علنی پدید نیامد و چنانچه مخالفت‌هایی نیز کرد یافته باشد، مدارک مستندی از آن، در مجموعه اسناد و مدارک به جای مانده از حوادث آن دوران بر جای نمانده است.

منبع: کشف حجاب زمینه‌ها، واکنش‌ها و پیامدها/ مهدی صلاح

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار