دفاع مقدس در آیینه ی مطبوعات (1)

روایتی دیگر از مجنون!

کتاب «رنج» اثر محمد محمودی نور آبادی با نگاهی جدید به دفاع مقدس به عنوان رمان برگزیده کتاب سال دفاع مقدس برگزیده شد.
کد خبر: ۴۲۸۰۳
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۴ - 08March 2015

روایتی دیگر از مجنون!

به گزارش دفاع پرس، کتاب جامعه عشایری با آداب و رسوم و فرهنگ خودش را در کنار فضای دفاع مقدس  ترسیم کرده است.  با توجه به اینکه این رمان برگزیده کتاب سال امسال و برگزیده دوازدهمین جشنواره کتاب سال شهید غنی پوراست با محمد محمودی نور آبادی - نویسنده کتابهایی چون» کاش چشمهایش دروغ گفته باشد» و «سر ریزون«و » شام برفی » - در خصوص فضای داستان  گفت و گو کرده ایم که میخوانید.
 داستان کتاب همانطور که میدانیم در فضای دفاع مقدس اتفاق افتاده ؛ در مورد فضای داستان و شخصیتهای داستان بیشتر توضیح دهید ؟
داستان رنج با موضوع دفاع مقدس در جزیره مجنون اتفاق میافتد و شخصیتها و نقش آفرینهای داستان برخلاف اکثر داستانهای دفاع مقدسی که از شرق شروع میشود این بار در کتاب » رنج» دفاع مقدس از دامنه کوه رنج ؛ مرتفعترین قلهای در استان فارس شکل میگیرد. با توجه به اینکه جغرافیای استان فارس را میشناسم و روستایی و ایلیاتی هستم پس زمینه اکثر داستانهایم  در محیط ایل و عشایری شکل گرفته و این فضا را به جنگ تسری داده ام. در «رنج » شخصیتهای داستان از دل  و دامنه کوه رنج بیرون میآید و در جزیره مجنون وارد فضای دفاع مقدس میشوند. این اولین تفاوت کتاب رنج با کتابهای دیگر دفاع مقدسی است .
آیا خط داستانی واقعی است ؟
پایه همه داستانها میتواند واقعی باشد. البته واقعیتهایی مثل تلنگر بود که من این داستان را نوشتم. فضای جبهه ( جزیره مجنون ) و شخصیتهای داستان چون حاج قاسم واقعی است. در این کتاب سعی کردهام یگان دریایی لشکر 33 المهدی را در جزیره مجنون، به خوبی نشان دهم. در خط داستانی کتاب از فضای تخیل و واقعیت هر دو بهره برده ام .
گفته شده شما به سوژه بسیار متفاوت و تازهای پرداختید، این متفاوت بودن داستان کجاست؟
 داستان زمان قبل از انقلاب در یک جامعه عشایری با آداب و رسوم و فرهنگ خاص با کشته شدن فردی توسط مرد جوانی شروع میشود که در ادامه شخصیت منفی داستان که قاتل است به خاطر ترس از مجازات وارد فضای جبهه و جنگ میشود. زمانی که ما درباره شخصیتهای دفاع مقدس حرف میزنیم افرادی در ذهنمان شکل میگیرند که صالح و پاک هستند و گاهی خاکستری اما دفاع مقدس این دانشگاه بزرگ به لحاظ ظرفیت بالایی که دارد این افراد را هم در دل خود جای داده است. در این داستان به پدیده «خونبس» پرداختهام. خون بس زمانی رخ میدهد که یک شخصی قتلی را انجام میدهد و بزرگان ایل دور هم جمع میشوند و دختری را از خانواده قاتل به عقد یکی از اعضای خانواده مقتول در میآورند تا از اتفاقات و نزاع بعدی جلوگیری شود ؛ در داستان رنج هم این اتفاق میافتد .پرویز رنج به خاطر کشتن پدر منصور -پسر مقتول - خواهرش را به عقد منصور در میآورد. اما منصور همچنان به این صلح و آشتی تن نمیدهد و به دنبال پرویز  به جبهه میرود و مشاجرهها و دعواهای این دو شخصیت در فضای جنگ و جزیره مجنون اتفاق میافتد و جزیره مجنون در قالب داستان برای خواننده کتاب شرح داده میشود و تعلیق داستان برای مخاطب زمانی است که آیا منصور قاتل پدرش را میکشد و یا اتفاق دیگری میافتد ؟
فکر میکنم برای اولین بار است که جزیره مجنون و فضای جنگ منطقه دو جزیره به خواننده در کتاب به صورت داستانی شناسانده میشود؟
جزایر مجنون دو جزیره کوچک به اندازه یک زمین فوتبال است که به وسیله یک پل به هم متصل هستند. یکی از دغدغه هایم این بود که در قالب داستان دفاع مقدسی فضای این جزیره را برای خوانندگان شرح دهم. شیرینی شانزدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس برای من وقتی بود که کتاب رنج در سالگرد عملیات خیبر برگزیده شد و در عملیات خیبر بود که جزایر مجنون از دست دشمن گرفته شد .
کتاب براساس چه زاویه دیدی نوشته شده است ؟
زاویه اول شخص و راوی داستان منصور است. داستان از زبان منصور از فضای ایل بازگو میشود و در ادامه از دوربین منصور؛ پرویز و حاج قاسم و فضای جزیره مجنون و اتفاقهای جنگ آورده میشود.
آیا داستان رنج از لحاظ فضای داستانی با دیگر کتاب هایتان وجهه تشابه دارد ؟
از روزی که قلم برداشتم و کتاب« گلابیهای وحشی » خاطرات خود را از جنگ نوشتم تا کنون از فضای ایل و سیاه چادرها بیرون نرفته ام. و هرگز نخواستهام ادا در آورم بلکه من واقعی ام را که یک روستایی و ایلیاتی هستم، مخفی نکردم. داستان هایم از روح روستایی و ایلیاتی و عشایری بینصیب و خالی نیست ولی در خط داستانی و ماجرا با هم متفاوت هستند. مثلا در کتاب «کاش چشم هایش دروغ گفته باشد»، فضای کتاب در دل سیاه چادرها و جامعه عشایری شکل گرفته است اما با داستانی متفاوت.
در کتاب رنج چه موضوعی را بیشتر برجسته کرده اید ؟
یکی از دغدغه هایم این بود، تا جزیره مجنون را به شکل داستانی برجسته کنم و نقش بچههای عملیات شناسایی - که پای صحبتهای آنها نشسته بودم - را نشان دهم. در حقیقت بحث شناسایی جزیره مجنون پیش از عملیات خیبر و منتهی شدن آن به عملیات بدر را مایل بوم، نشان دهم. البته در یک کتاب 200 صفحهای نمیتوان حق مطلب را ادا کرد.
و نکته دوم اینکه سعی کردم » پدیده خون بس » را به عنوان یک خرده فرهنگ زشت نشان دهم و این در رنج اتفاق افتاد. جنگ میان دو کشور و جنگ میان دو خانواده اتفاق افتاد. و در فصلی از کتاب که بسیار متاثر شدم زمانی است که پرویز (قاتل) برای اینکه دل منصور را نرم کند به او در جبهه نامهای مینویسد و از او میخواهد اجازه دهد تا جنگ تمام شود و بعد منصور آن را به خاطر قتل پدرش مجازات کند. و از او میخواهد که کینهها و کدورتها را تا پایان جنگ کنار بگذارد.  البته خطاب به بزرگان نظام هم است که وقتی منافع ملی مد نظر است از دغدغههای فردی و جناحی و سیاسی خود بگذرند و و نگاه به موضوعات کلان و منافع ملی داشته باشند. و در داستان عنصر گذشت و فداکاری را برجسته کردم و خوانندگان به عنوان قضاوتکننده آثار المانها و نشانههایی که دغدغهام بوده است را، دریافت کردهاند.

 

منبع:روزنامه کیهان

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار