گزارش؛

مدیریت بحران به سبک پیامبر اعظم (ص)

سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست، امروز اگر مردی، بردبارانه و ثابت قدم و دقیق نبرد کند، خوشبخت است و اگر پشت نکند، جای او در بهشت خواهد بود.
کد خبر: ۷۰۵۸
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۵ - 30November 2013

مدیریت بحران به سبک پیامبر اعظم (ص)

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، رسالتی که انبیای الهی بر دوش داشتهاند، رها کردن انسان از زنجیرهای ظلم و ستم ظالمان و مستکبران بوده است، همان حرکت آزادی بخش که زمینه را برای انسان جهت پذیرش هدایت آماده کرده و محیط فکری او را از عناصر مضر پاک میکند.
 
پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) نیز با پیاده کردن الگوی جامع الهی ـ اخلاقی سعی داشتند، به ایجاد نظمی نوین و حاکمیتی فوق بشری در حیات دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملت ها دست بزنند تا در این راه، مستضعفان را در مقابله با مستکبران یاری کرده و محیطی عاری از شر و اشرار تأسیس کنند. بدون تردید، پایههای اولیه این بنای ماندنی، محصول عمل شخص پیامبر(ص) است که اگر غیر از این بود، مسیر تحولات اسلامی تا امروز، به دازا نمیکشید.
 
پیامبر(ص) با مهذب کردن خود به اخلاق، مکارم و بزرگواریها، هر چه را که در یک انسان کامل باید وجود داشته باشد و بر شرف و کمال او بیفزاید، در حد اعلا داشت. پیامبر(ص)  به تمام معنا بزرگ بود و با همه وجود، درس اخلاق را به بشر آموخت، اخلاقی که خلق و خوی بشر را از تاریکی جهل شیطانی به نور عقل و علم الهی رهنمون کرد، تا آنجا که ایشان مصداق بارز آیه "إنک لعلی خلق عظیم" شد. ایشان، خود نیز با تعریف هدف بعثت ـ که همانا "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" است،  تلاش خویش را برای اتمام کرامتهای فطری بشر به کار گرفت.
 
در این راستا، هر برهه از زندگی حضرت رسول(ص) و هر پدیده در حیات آن فرزانه مبارک(ص)، راهی در جهت رسیدن به مکارم اخلاقی است.
 
پیامبر (ص) در مدیریت تبلیغی خود به سربازان، این فرصت را میدادند که به اختیار خود وارد جنگ شوند و قائل به هیچ اجباری نبودند.
 
براین اساس و در این فرصت ، به نحوه مدیریت آن حضرت در مواقع بحرانی امر خطیر ابلاغ رسالت، خاص در مدیریت جنگ های  "بدر"، "احد"، "خندق" و "تبوک" می پردازیم.
 
امروزه "مدیریت" را علم و هنر برنامهریزی، متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیت های مختلف به منظور نیل به هدفی مشخص می دانند. این علم و هنر، در زیباترین و والاترین چهره خود، در سیره نبوی قابل مشاهده است. مدیریتی الهی، مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و مراتب وجودی او که در حقیقت، با اداره قلب ها تحقق مییابد.
 
 مدیریت امور عقیدتی و تبلیغی
 
از آنجا که اساس و مبنای نبردهای پیامبر(ص)، نبرد در راه ایجاد و تأسیس حکومتی مبتنی بر فضایل و ارزش های اسلامی بوده و مانند اغلب نبردهای دیده شده و پیشآمده، برای کسب قدرت بیشتر و در راه تحکیم حکومت فاسد و زورمدار نبود، لذا تبیین امور شرعی و اسلامی و توجیه و ترویج اسلام و عقاید اسلامی و تبلیغ قدرت اسلام، در قلب ها مؤثر واقع شده و باعث آمادگی روحی بیشتر اصحاب برای نبرد و اهدای جان خویش در مقابل ترویج عقیده میشد.
 
از این جهت، پیامبر اکرم(ص) بسیار بر سر عقیده پافشاری میکرد و هیچگاه، به معامله درباره آن تن درنمیداد. به عنوان نمونه، در جنگ "احد"، که شمار سپاه مشرکان حدود سه هزار نفر بودند، رسول خد(ص) سپاه مؤمنان را در حالی که شمار آنان تنها به هزار نفر میرسید، پیش برد. در این میان، برخی از "انصار" قصد داشتند تا از همپیمانان یهودی خود نیز کمک بخواهند، اما رسول خدا(ص) فرمود: "ما را به یاری آنان نیازی نیست" چرا که حضرت میخواستند، سپاه او فقط از کسانی تشکیل شود که برای دفاع از عقیده خود سر جنگ دارند.
 
ایجاد انگیزه الهی
 
پیامبر(ص) قبل از نبرد، از ایجاد انگیزههای سطحی و یا مادی صرف، فاصله میگرفت و دل ها را با توجه دادن به انگیزههای الهی به تحرک وامیداشت، زیرا کارکرد انگیزههای الهی، بسیار بادوامتر است و از آنجا که دست یافتن به این انگیزهها بسیار سخت است، در نتیجه، تاب تحمل مشکلات سخت و دشوار نیز بیشتر فراهم میآید.
 
خداوند در قرآن کریم ( سورة مؤمن، آیة ۳۱)، در ارتباط با جنگ بدر فرموده است؛
" رسول خد(ص) به جنگ مصمم شده بود. اما نه جنگی که انگیزه آن، به دست آوردن مال و ثروت و یا جلوهای دیگر از جلوههای دنیا باشد، بلکه دشمن خدا به رویارویی مؤمنان آمده بود و آنان، ناگزیر بودند تا به دعوت خدا و رسول او و این مژده که یکی از دو نیکی را به دست خواهند آورد، پاسخ مثبت دهند. لذا، وارد نبرد شدند. امِا درست در مقابل آنان، کسانی بودند که فقط به دنبال انگیزههای مادی آمده بودند و اندیشهها و نقشههای مختلف آنان را سست و ناکام ساخته بود و لذا، در هنگام رویارویی، ترس بر دل های آنان چیره میشد."

 
در جنگ "احزاب" نیز پیشنهاد پیامبر(ص)  برای تطمیع سران دو قبیلة "غطفان" و "نجد" جهت مصالحه در مقابل دریافت یک سوم محصولات مدینه، باعث آزمندی آن دو قبیله شد. یقیناً اگر در گروهی، پایبندی های قومی، قبیلهای و مادی بر مبانی دیگر غالب گردد، باعث میشود که عزم و اراده از آن جمع رخت بربندد و به علت همین آزمندی ها نیز بود که آنان از طولانی شدن محاصره و بینتیجه ماندن آن خسته شدند و میان آنان و قریش اختلافاتی به وجود آمد و سرانجام، درصدد برآمدند تا از همان راهی که آمدهاند، بیهیچ دستاوردی بازگردند.
 
از این جهت، پیامبر اکرم(ص) بسیار بر سر عقیده پافشاری میکرد و هیچگاه، به معامله درباره آن تن درنمیداد.
 
در جنگ "احد" نیز خداوند، دل های مؤمنان را به این مژده استوار ساخت که اگر در میدان نبرد پایداری کرده و ثابت قدم بمانند و خدا را به یاد داشته و مطمئن باشند که ازهمه قدرت ها برتر است، همچنین، اگر دل استوار دارند و از جنگ و تعقیب دشمن روی برنتابند و به غنایم مشغول نشوند و سرانجام، اگر به مخالفت با فرماندهی هوشیار که آنان را به راه درست و همکاری نزدیک در میدان نبرد فرا میخواند، نپردازند خداوند آنان را به وسیله فرشتگان آسمانی یاری خواهد کرد.
 
در این خصوص نیز آیات الهی گواهی میدهند؛

 " آنگاه به مؤمنان میگفتی، آیا این شما را بسنده نمیکند که پروردگارتان به وسیله هزار فرشته که از آسمان فرو فرستاده میشوند، از شما پشتیبانی کند؟ بلکه اگر صبر کنید و پرهیزگار باشید، به زودی همین که آنان بر شما درآیند، پروردگارتان ما را به وسیله پنج هزار فرشته ـ که همه نشان دارند ـ پشتیبانی خواهد کرد. پروردگار، این[امداد و پشتیبانی] را جز برای آن قرار نداد که مایه بشارتی برایتان باشد و دل هایتان بدان آرام و مطمئن شود و یاری و پیروزی جز از جانب پروردگار نیست و نیز این امداد برای آن بود که دنباله کافران قطع شود یا خداوند آنان را سرکوب کند و ناکام و سرشکسته گردند."
 
بنابراین، تشویق و تحریک به نبرد، عنصری اساسی در بالا بردن روحیه معنوی و عوامل روانی برای جنگجویان است، کما این که در آن زمان، برانگیختن روح حماسی در جمع و ایجاد انگیزه شدید بر واقعیتی که برای آن میجنگند و این که تا حصول نهایی آن باید بکوشند، همه مؤمنان را در حالت بیداری انقلابی نگه میداشت و حرکت و انگیزه روانی و علاقه دایم برای رویارویی با دشمن را در ایشان برمیانگیخت.
 
 قرآن کریم در جای دیگری میفرماید؛

 " ای اهل ایمان، آیا میخواهید که به نجاتی سودمند هدایت شوید، تا از عذابی دردناک رهایی یابید؟ پس به خدا و رسول او ایمان آورید، و به مال و جان، در راه حق جهاد کنید، که اگر دانا باشید، این برای شما بهتر است، تا پروردگار، گناهانتان را ببخشد و در بهشتی که زیر درختانش نهرها(آبی گوارا) جاری است، داخل گرداند، و در بهشت عدن، منزل های نیکو و جاودانی به شما عطا کند، که این، همان رستگاری بزرگ بندگان است، و نیز تجارتی دیگر که آن را هم دوست دارید، نصرت و یاری خدا و فتح نزدیک است که بشارت رحمتی است به اهل ایمان."
 
در غزوه "بدر" نیز پیامبر(ص) فرمودند:
 
"سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست، امروز اگر مردی، بردبارانه و ثابت قدم و دقیق نبرد کند، خوشبخت است و اگر پشت نکند، جای او در بهشت خواهد بود".
 
اختیار در حضور و عدم اکراه
 
 از دیگر موارد در مدیریت تبلیغی پیامبر این بود که ایشان به سربازان، این فرصت را میدادند که به اختیار خود وارد جنگ شوند. آنان خود با این کار در پی اجر اخروی بودند و اگر در پرتو لطف و خواست الهی پیروز میشدند، باز هم برای آنان حقیقتی مدِ نظر بود که به دفاع از آن برخاسته بودند و اگر کشته میشدند، نیز به افتخار شهادت و به بهشت و خشنودی خداوند دست یافته و هیچ فاصلهای میان آنان و بهشت نبود. بنابراین، آنان دست به تجارت سودآوری میزدند که خود آن را انتخاب کرده بودند.

منصور شیشه فروش

نظر شما
پربیننده ها