خبرگزاری دفاع مقدس- سیدمیثم میرغضنفری: یکی از فرماندهان دیدار 50 هزار نفری بسیجیان با مقام معظم رهبری را روایت کرده است و در یکی از جمله های آن این طور آمده که اگر قطعه قطعه شویم هم دست از ولایت برنخواهیم داشت. این یادداشت به شرح زیر است:
شب ۲۸ آبان در حالی که داشتم برای رفتن به آخرین شب هیئت آماده میشدم، فرمانده حوزه تماس گرفت و خیلی کوتاه و مختصر گفت: پس فردا دیدار فرماندهان پایگاهها با حضرت آقاست و شما هم باید فردا شب در ناحیه حضور داشته باشید تا سحر روز ۲۹ آبان با هم برای دیدار برویم. یک لحظه خشکم زد! شب آخر مجلس عزای اباعبدالله(ع) و اصطلاحاً شب مزد؛ انگار مزد عزاداری این دو دهه رو یکجا گرفتم!
لحظهشماری شروع شد تا به سحر روز بیستونهم رسید؛ زمانی که همه فرماندهان پایگاهها و حوزهها در ناحیه امیرالمومنین(ع) دور هم جمع شده و آماده حرکت بودیم و رأس ساعت 4/30صبح عازم محل تجمع شدیم.
پس از نیم ساعت به محل دیدار یعنی مصلای بزرگ امام خمینی(ره) رسیدیم. چه صحنه زیبایی! ساعت پنج صبح است و مصلا همچون نگین انگشتری در ترافیک حدود ۱۰۰۰ دستگاه اتوبوس محاصره شده و خود را برای استقبال از بسیجیان روحالله و سیدعلی آماده میکند. چه افتخاری نصیبت شدهای مصلای امام(ره)! تو میزبان «پرچمداران تمدن بزرگ اسلامی» یا همان فرماندهان بیادعای پایگاههای مقاومت بسیج شدهای که از سراسر کشور از راههای دور و نزدیک خود را برای تجدید بیعت عاشورایی با فرمانده جانباز و بسیجی خود به این نقطه رساندهاند. ۵۰ هزار فدایی جان بر کف، ۵۰ هزار پروانه عاشق، ۵۰ هزار جسم با یک روح، ۵۰ هزار دل بیقرار به همراه میلیونها دل همراه از نیروهای بسیجی خود از سراسرکشور.
بیش از یک ساعت در ترافیک اطراف مصلا گرفتار بودیم تا اتوبوس به پارکینگ رسید. بلافاصله پس از پیاده شدن، چفیهها تبدیل به سجاده شد و نمازجماعت صبح در کنار اتوبوس به امامت یکی از پیشکسوتان بسیجی اقامه شد. یاد نماز جماعتهای جبهه بخیر! حالا نوبت به توقف در صفهای طولانی بازرسی رسیده و بچههای سپاه ولی امر هم انصافاً سنگتمام گذاشته و تا پشت گوشهایمان را تفحص کردند. اما تلخی این معطلی یک ساعت ونیمه در برابر شیرینی زیارتی که در پیش داریم احلی من العسل است. البته شعارهای پیدرپی و ذکر صلوات و شوخیهای شیرینی که دوران دفاع مقدس را تداعی میکرد خستگی را از جسمها میبرد.
از قدیم میگویند تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی؟ ولی من مصداق این جمله را امروز میدیدم. ما که در تهران ساکنیم و به مناسبتهای مختلف مثل فاطمیه، محرم و... محضر رهبر عزیزتر از جانمان را میتوانیم درک کنیم کجا از حال کسانی که بیش از ۱۷ ساعت در اتوبوس راه را طی کرده بودند و بسیاری برای اولین بار به این زیارت نائل میشدند، در حالی که سر از پا نمیشناختند، باخبریم.
داخل مصلا که شدیم با وجود اینکه قرار بود هر گروهی در محل تعیینشده خود قرار بگیرد، اما شوق دیدار بیواسطه و از نزدیک با نائب امام عصر(عج) و ولیامر مسلمین جهان همه را ناخودآگاه به جلوی جایگاه سوق میداد تا حدی که دیگر جای سوزن انداختن نبود.
دیگر زمان بهکندی میگذرد و انتظار سخت شده است. تصاویر مونیتورها صحنههایی از گزارشهای فرماندهان سپاه و بسیج به محضر رهبر معظم انقلاب را نشان میدهد که ظاهراً قرار است پس از اتمام آن برنامه نوبت به این ۵۰ هزار علمدار جنگ نرم و بسیجیان دریادل برسد. شعارها نشان از بیقراری دلها دارد که یک صدا میگویند: ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم...
لحظه حضور فرا رسید و فرمانده دلها و امیر عاشقان و سپهسالار امام زمان(عج) وارد جایگاه شد. دیگر سیل جمعیت قابل کنترل نبود، شعارها پیدرپی عوض و بعضی شعارها از روی بصیرت پررنگتر ادا میشد. مثل؛ «مرگ بر آمریکا»، «هیهات منالذله» و «ای رهبر آزاده آمادهایم آماده» تا آنجا که همه یکصدا از عمق وجود میگفتند «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست». تنها شعاری که با سینهزنی همراه بود و دست علمدار انقلاب را نیز به سینه مبارک میرساند.
مراسم شروع شد و ابتدا گروههای بسیجی به اجرای مراسم پرداختند و بهصورت گذار صحنههای مختلف انقلاب از ابتدا تاکنون را به سرعت تصویر کردند و در نهایت جانشین جانباز سازمان بسیج حاجعلی فضلی متنی کوتاه را در چند جمله بیان کرد و در پایان با ندای لبیک یا حسین(ع) تمام صحن مصلا را به وجد آورد و بلافاصله بعد از آن «میثم مطیعی» مداح اهل بیت شروع کرد و جمع حاضر نیز با او همراه شدند که لبیک یا ثارالله.
اجرای همگانی سرود که به پایان رسید آقا عزیز(سردار جعفری فرمانده سپاه) در جایگاه قرار گرفت و با کسب اجازه از رهبر عزیز جهان اسلام به ارائه گزارشی کوتاه پرداخت و پس از آن نوبت به سردار نقدی رسید که انصافاً جذاب و دلچسب صحبت کرد آنجا که گفت: «گزارشها را مکتوب به محضرتان ارائه خواهم کرد فقط دو مطلب که درد دل همه این بسیجیان است را عرضه میکنم؛ یکی اینکه اگر همه دنیا با تمام توان و زر و زور خود در مقابل ما بایستند، تحریمها که هیچی اگر آب را بر روی ما ببندند و قطعهقطعه شویم دست از ولایت برنخواهیم داشت و همیشه در رکابتان هستیم و دشمن بداند اگر ولیامر و مقتدایمان اذن جهاد بدهد تا سرتاسر عالم را از وجود مستکبران پاک نکنیم سلاح خود را بر زمین نخواهیم گذاشت. ای رهبر و امام ما دعا کن ما به آرزوی خود برسیم و روزی نماز را به امامت شما در بیتالمقدس اقامه کرده و پشت سرتان با امام عصر(عج) بیعت کنیم ... انشاءالله»
دیگر نفسها در سینه حبس شده و بغضهای فرو خورده آماده ترکیدن است که رهبر انقلاب شروع میکند و پس از بسمالله و حمد الهی بیمقدمه میگوید: «السلام علیک یا اباعبدالله.....» تا اینجا که میرسد به این فراز «السلام علیالحسین(ع) و علی علیبنالحسین(ع) و علی اولادالحسین(ع) و علی اصحابالحسین(ع)» تو گویی مجلس روضه سیدالشهدا به پا شده و امشب شب اول محرم است.
چنان صدای ناله و گریه به آسمان میرود که فضای مصلا به بهشت حسینی تبدیل میشود، سپس حضرت آقا با مکثی کوتاه به تجلیل از بسیج پرداختند و پس از آن پرده از بخشی از جنایات چندین ساله آمریکا و همدستانش همچون فرانسه و انگلیس برداشتند و اندکی تاریخ را ورق زدند تا در آستانه مذاکرات برخی دشمنان در خارج و برخی بزدلان در درون نظام خیال خام سازش را از سر بیرون کنند و بدانند در برابر اقتدار نظام اسلامی چارهای جز تسلیم و کرنش ندارند.
خدا شاهد است که در طول این یک ساعتونیم زیارت، ناخودآگاه بارها گریستم و به این عزت و اقتدار رهبر بیبدیل و سرافراز شیعه و بلکه اسلام در دل خود افتخار کردم، بالاخره هر چه باشد او از سلاله آن مادری است که خطبه غرّاء او در مسجد پیغمبر(ص) لرزه بر اندام دشمن انداخت. او پیرو راه آن بیبی قهرمانی است که در کوفه و شام یک تنه کاخ مستکبران را در هم کوبید و در برابر همه ناملایمات، سختیها و مصیبتها فرمود: «وما رأیت الا جمیلا»
کمکم اذان ظهر فرا میرسد و مقتدای عزیزمان بیانات خود را جمعبندی میکنند. همچون گذشته این مطلب را یادآور میشوند که آینده از آن حزباللهی است، مشروط به خودسازی و توجه به معنویت، عفاف و تقوا و ورزش. پایان مراسم با چند دعای رهبری عزیز که با آمین از عمق وجود سربازانش فریاد میشود رقم میخورد. زیارت قبول، جای همه خالی.