نصرالله:

راه و اندیشه «سید عباس موسوی» برای همیشه زنده است

دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: پسید عباس موسوی رفت؛ اما روح، اندیشه، فرهنگ، برادران، دوستان، شاگردان، خانواده و تمام کسانی که راه او را ادامه دادند، همچنان هستند.
کد خبر: ۵۰۸۱۹۷
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۹ - 23February 2022

آغاز مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المناربه گزارش گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان، شامگاه امروز (چهارشنبه)، در مصاحبه‌ای اختصاصی با شبکه «المنار» خاطراتی از زندگی شهید «سید عباس الموسوی» دبیرکل سابق جنبش حزب‌الله روایت کرد.

دبیرکل حزب‌الله لبنان پس از سلام و احوالپرسی در این مصاحبه،  گفت: «پیکر سید عباس موسوی رفت؛ اما روح، اندیشه، فرهنگ، برادران، دوستان، شاگردان، خانواده و تمام کسانی که راه او را ادامه دادند، همچنان هستند. من با سید عباس موسوی در شانزدهم یا هفدهم دسامبر سال ۱۹۷۶ در نجف اشرف آشنا شدم. شهید شیخ علی کریم که با او ارتباط داشتم، من را با سید عباس الموسوی در نجف اشرف آشنا کرد».

سید حسن نصرالله ادامه داد: «زمانی که به نجف رسیدم، شانزده‌ساله بودم. اولین بار بود که به خارج از لبنان سفر می‌کردم. به همراه سید عباس الموسوی با سید محمد باقر صدر (قدس) دیدار کردم پس از آنکه به خانه‌اش رفتیم. سید محمد باقر صدر چند سؤال از من درباره لبنان و تحصیلم پرسید و از سید عباس الموسوی خواست که تمام امور مربوط به محل سکونت، معیشت و تحصیلم را انجام دهد. کمی پول نیز به من داد».

دبیرکل حزب‌الله اضافه کرد: «سید عباس الموسوی بسیار باهوش بود. او در کار و تحصیلش جدی بود. سید عباس طلبه‌ای بسیار سخت‌کوش بود و وقتی برای تلف کردن نداشت. در اولین سفر او به نجف، برخلاف عادت طلبه‌ها، سه سال به صورت مستمر در آنجا ماند. سید عباس الموسوی مسئولیت گروهی از طلبه‌ها را برعهده گرفت. از شانس خوب، در کنار منزل او یک مدرسه بود که من را به یکی از اتاق‌های آن مدرسه برد و در آنجا اسکان داد».

سید حسن نصرالله افزود: «سید عباس زمانی که درس می‌داد، روز بعد همان مسائل را تکرار می‌کرد. در اولین سال تحصیل در نجف با او هیچ روز تعطیلی در کار نبود. آخر سال تحصیلی با سید بدون مبالغه برابر با سه سال [کامل] بود از نظر روزها و درس‌ها جدیت در تحصیل. سید عباس همیشه و هر روز از طلبه‌ها درباره خورد و خوراک و امورشان می‌پرسید؛ تمام امورشان. او در نجف اشرف برای طلابش هم پدر بود و هم مادر او در تلاش بود تا رهبر و نیرو فارغ‌التحصیل کند». 

دبیرکل حزب‌الله در ادامه بیان کرد: «سید عباس حدود سه کیلومتر را برای درس و زیارت حرم امیرالمؤمنین (ع) پیاده می‌رفت. ما با سید عباس با پای پیاده برای زیارت به کربلا رفتیم. بعد از آنکه دستگیری‌ها آغاز شد و سید عباس برای دعوتگری به لبنان رفته بود، مقامات صدام درباره او می‌پرسیدند. به سید خبر دادیم که مقامات صدام به دنبال او هستند و او نباید به نجف بازگردد تا دستگیر آنجا نشود».

سید حسن نصرالله همچنین گفت: «مقامات صدام به مدرسه ما آمدند و طلاب را بردند؛ اما ما به زیارت امیرالمؤمنین رفته بودیم و این ما از دست آن‌ها نجات داد. پس از بازگشت از نجف، اولین کسی که درباره او سؤال کردیم، استادمان سید عباس الموسوی بود. به منزلشان در الشیاح رفتیم و پرسیدیم چه باید بکنیم. سید عباس الموسوی از سید محمد باقر صدر برای تأسیس یک حوزه اجازه گرفت و همچنین از حمایت‌ها و پشتیبانی سید موسی صدر  و حمایت‌های چند ساله سید محمد حسین فضل الله برخوردار شد».

دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش دیگری از اظهاراتش و در پاسخ به سؤال مجری برنامه به پیروزی انقلاب اسلامی ایران پرداخت و در این خصوص اظهار داشت: «در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تمام جهان همگام با نهضت امام خمینی (ره) بود. در روز پیروزی، خوشحالی بسیار زیاد بود و این رویای ما بود که در حال محقق شدن بود. سید عباس بسیار تعامل داشت و از همه ما خوشحال‌تر بود».

سید حسن نصرالله همچنین بیان کرد: «روابط سید عباس با شهید محمد باقر صدر روابط ویژه‌ای بود. سید بسیار تحت تأثیر او بود و به مرجعیت او، رهبریش و ولایتش اعتقاد داشت؛ اما در عین حال، به تمام مراجع دینی نیز احترام می‌گذاشت

عنایت پدرانه، اجتماعی، دینی و شخصی سید عباس به طلاب امری مستمر بود... مهم‌ترین شیوه‌ برای دعوتگری که سید عباس بر آنکه تکیه داشت، شب‌ زنده‌داری بود. او یکی از مؤسسان اصلی هیأت علمای بقاع بود».

دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: «زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد، ما در تهران بودیم. موضع ما از همان ابتدا قطعی بود، مقابله با دشمن اسرائیلی و جنگ با آن تا زمان اخراج از لبنان

علت آمدن سپاه انقلاب به لبنان به این خاطر بود که امام خمینی بر این باور بود که حمله [رژیم صهیونیستی] در نقطه‌ای که متوقف شده، پایان نخواهد یافت. بخشی از سپاه برای آموزش در لبنان ماند. درهای اردوگاه‌های سپاه به روی تمام کسانی که خواستار جنگ با اسرائیل بود، باز بود».

سید حسن‌ نصرالله همچنین اضافه کرد: «سید عباس از روز اول در میان گروه مؤسس حزب‌الله مهره‌ای اساسی بود. کمیته‌ای از میان این گروه ایجاد شده به نزد امام خمینی رفت. سید سخنگوی این هیأت بود طرح اساسی ما رویارویی با اشغالگران و عنوان اصلی اقدام ما مقاومت بود. امام خمینی این گام را تأیید کرد و از پیروزی سخن به میان آورد و گفت که "من پیروزی را در پیشانی شما می‌بینم».

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها